کتاب گزارش به کمیسر

Report to the Commissioner
کد کتاب : 14936
مترجم :
شابک : 978-6226401142
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 355
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 1972
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب گزارش به کمیسر اثر جیمز میلز

جوانترین کارآگاه نیروی پلیس شهر نیویورک، بو لاکلی مشتاق اثبات خود است. به دستور بو برای تعقیب "چوب"، یک دلال محبت، خود را در مرکز تیراندازی میدان تایمز می بیند. بدتر از آن، او به سرعت دستگیر می شود و متهم به قتل می شود، و تبدیل به قربانی یک دپارتمان می شود که بسیار آماده است تا یک تازه کار ساده لوح را قربانی کند تا فساد خودش را پنهان کند.
رسوایی متعاقب آن منجر به تحقیقات توسط بخش امور داخلی می شود که اساس گزارش به کمیسر را تشکیل می دهد. این رمان پرتعلیق آنقدر معتبر است که شبیه یک تحقیق جنایی واقعی است، فضای تلخ دهه 1970 نیویورک را در بررسی ایده آلیسم مورد استثمار و جاه طلبی خودپسندانه به تصویر می کشد. این کتاب الهام بخش یک فیلم تحسین شده محصول 1975 است.
"این[یک] رمان جنایی محکم و اصیل درباره بی عدالتی و فساد در پلیس نیویورک است." - هفته نامه ناشران
"یک داستان معلق جهنمی... کتاب میلز یک طلسم کننده است، در مفاهیمش کنایه آمیز، و در روایتش به طرز انفجاری دراماتیک است." - مجله نیویورک تایمز

کتاب گزارش به کمیسر

دسته بندی های کتاب گزارش به کمیسر
قسمت هایی از کتاب گزارش به کمیسر (لذت متن)
س: فقط برای ثبت در پرونده. من ستوان ویلیام لیون از بخش امور داخلی هستم و شما... ج: (سکوت) س: کارآگاه لاکلی، من اسمتون رو فقط برای ثبت در پرونده می خوام. ج: (سکوت) س: ممکنه لطفا اسمتون رو بگین؟ ج: (سکوت) س: لاکلی، می دونم این چند روز به شدت تحت بازجویی بودی و اینکه خیلی خسته ای و تا حالا با خیلیا دربارهٔ این موضوع صحبت کردی، ولی بدون مطالبی که من می خوام درموردشون باهات حرف بزنم با چیزایی که تا حالا کارآگاهای دیگه ازت پرسیده ن خیلی فرق داره. باید از یه جایی شروع کنیم و خیلی ممنون می شم اگه فقط اسمت رو بگی. فقط اسمت. حتی نمی خواد سرت رو بالا بیاری. ج: (سکوت) آبرامسون: ببین لاکلی، ستوان لیون با تو خیلی مهربونن و چیزی که می خوان بدونن چندان وقتی نمی گیره. چیزی برای پنهان کردن وجود نداره. همه تا حالا خیلی خوب همکاری کرده ن و همگی نگران تو هستن. پدرت... ج: شما... (واضح نیست) س: (ستوان لیون) چی؟ نشنیدم. ج: (فریادزنان) شما حروم زاده ها... س: لاکلی... (گروهبان آبرامسون): ستوان لیون... اون...