زیبایی کامل... کتابی در ادبیات کلاسیک ژاپنی.
میشیما یکی از رمانتیک های بزرگ ادبیات بود ، یک تراژدیست با حساسیت قهرمانانه ، یک روشنفکر ، یک زیباپرست ، یک مرد غرق در حروف غربی که در اواخر زندگی خود یک ملی گرای ژاپنی مبارز شد
وقتی کییوآکی هیجده ساله شد. دیگر هیچ جای شگفتی نبود که شیفتگی و دل مشغولی هایش باعث انزوای کامل او از محیط و اطرافیانش شده است. او دور از خانواده اش رشد کرده بود. آموزگاران مدرسه ی نخبگان، عمل فوق العاده و والای مدیرشان سرتیپ نوگی یعنی خودکشی اش را به دنبال درگذشت امپراتور سرمشق خود قرار داده و خاطره ی آن عمل شجاعانه را به ذهن شاگردان تلقین کرده بودند؛ و از آن لحظه ای که کوشیدند تا ابهت این عمل را نشان دهند و بر این نکته تأکید ورزیدند که اگر سرتیپ در حالتی دیگر از دنیا می رفت- یعنی اگر در بستر بیماری می مرد- اصول شده بود. کییوآکی که اصولا نسبت به هر چیزی که کوچک ترین نشانه ای از نظامیگری در آن احساس می شد تنفر نشان می داد. به همین دلیل از مدرسه بیزار و متنفر شده بود.
دو شاهزاده جوان چیزی بیشتر از یک کنجکاوی معمولی که ممکن بود نسبت به نمایشنامه های خارجی ابراز کنند، از خود نشان ندادند. کی یوآکی هوندا را که بعد از مدرسه همراه او به خانه شان آمده بود، به آن ها معرفی کرد. بعد از صرف شام، متوجه شد که آنان چندان توجهی به توضیحات دوستش به زبان انگلیسی درباره نمایشنامه ها و چگونگی اجرای آن ها از خود نشان نمی دهند. در چنین مواقعی، وفاداری و جدیت کامل هوندا، کی یوآکی را تحت تأثیر قرار می داد و احساس دوگانه ناراحتی وجدان و دلسوزی را در او پدید می آورد. مطمئنآ هیچ یک از افراد گروهی که آن شب عازم تآتر بودند علاقه ای به خود نمایش نداشتند. کی یوآکی که کاملا در دنیای ذهنی خودش سیر می کرد؛ هرچند امکان داشت ساتوکو نامه را خوانده باشد با این همه ممکن بود زیر قولش بزند و نیاید.
ادبیات این سرزمین بسیار وسیع، نمایانگر وجوه مختلفی از زندگی مردم ژاپن، ابزاری برای قدردانی از سنت ها و همدلی آن ها با طبیعت است
ظاهر تازه سایت فاجعه ست.
نویسنده این کتاب، یوکیو میشیما، سبکی داشت که برای من ترکیبی بود از قلم داستایفسکی، شکسپیر و موراکامی. در ظاهر داستان در مورد عشق دو جوان هست که نسبت به احساسات خودشون شناخت دقیقی ندارند، و یا سعی میکنند احساسات طرف مقابل رو در مشت خودشون بگیرند و کنترلش کنند. غافل از اینکه احساسات دیگران چیزی نیست که بشه با اون بازی کرد، و غرور میتونه انقدر مهم باشه که شخص بخاطرش حتی احساسات خودش رو هم نادیده بگیره... اما وقتی عمیق وارد داستان بشید... میشیما انقدر دقیق احساسات و طرز فکر شخصیتها رو موشکافی میکنه که نظیر نداره! بعضی مواقع این افکار و احساسات به حدی پیچیده هستند که باید متن رو چند بار بخونید تا دقیق متوجه منظورش بشید! تک تک شخصیتهای کتاب افرادی باهوش، با سیاست و عمیق هستند، بنابراین صحبتهای سنگینی با هم دارند و تقریبا هیچ حرفی بی دلیل زده نمیشه. لحظه هایی که افراد در افکار خودشون تنها سیر میکنند فراوان دیده میشه. لحظاتی که شخصیتها قصد دارند علت رفتار یا صحبتهای دیگران رو حدس بزنند یا از افکار و احساسات خودشون مطمئن بشند. به این افکار با جزئیات دقیق پرداخته میشه (که شخصا کمتر کتابی رو دیدم که به افکار شخص با خودش انقدر دقیق اشاره کرده باشه) و به خوبی کشمکشهای فکری شخص با خودش رو به تصویر میکشه. نکته دیگه ای که نظر من رو به خودش جلب میکرد توصیفهای بسیار دقیق میشیما از مناظر طبیعی بود! این توصیفها واقعا بی همتاست، انقدر که واقعا میتونستم خودم رو در کنار آبشار یا درختان تصور کنم! ولی در موارد زیادی همین نقطه قوت در برف بهاری تبدیل به نقطه ضعف اون هم میشد. خیلی وقتها این توصیفات به حدی زیاد میشدند که واقعا خوندن ادامه داستان برای من سخت میشد و تنها ایرادی که میتونستم ازش بگیرم هم همین بود. برف بهاری برای من کتابی بود فلسفی، روانشناسی و فوق العاده عمیق، که داستان عاشقانهای رو روایت میکرد که با همهی عاشقانهها فرق داشت. مثل داستانهای شکسپیر عشقی دردناک بود که قول یک پایان شیرین رو به خواننده نمیداد. داستانی بود نشان دهنده اهمیت تصمیم هایی کوچک که نتایجی غیر منتظره دارند. این که چطور چیزی که زمانی به آسانی در دسترس هست میتونه در یک لحظه کاملا از دسترس خارج بشه. و این که بعد از بعضی اعمال و تصمیمات اشتباه،بار پشیمونی اونها چقدر میتونه سنگین باشه...
چرا انقدر قیمتش بالاست؟ نسبت به کتابهایی که تعداد صفحه برابر با این کتاب دارن، قیمتش خیلی بالاتره!
ترتیب کتابها رو حتماً رعایت کنین، چون متوجه شدم خیلیها به اشتباه جداگانه مطالعه میکنن... جلد نخست « برف بهاری » جلد دوم « اسبهای لگام گسیخته » جلد سوم « معبد سپیده دم » جلد آخر « زوال فرشته »
خواندنی و اثر گذار. داستانی عاشقانه روانشناسانه و خلاقانه در ژاپن اوائل قرن بیستم که در آن تصویری از خانوادههای اشرافی و مرتبط با امپراتوری و همچنین برخی از آداب و رسوم و مذاهب ژاپن به زیبایی ارائه میشود
میشیما به روش ساموراییها هاراگیری کرد ولی چون دوستش در استفاده از شمشیر تبحر نداشت برای قطع سرش نیازمند 3 ضربه شد و پایانی دردناک برای میشیما رقم زد
یه سوال این ترجمه کامله یا سانسور شده خیلی چیزا ؟
سانسور شده، ولی نه خیلی چیزها قسمتهای حذف شده کاملا مشخصه
عالی بود این کتاب.بی دلیل نیست که یوکیو میشیما رو "نقاش واژه ها" لقب داده اند.
ترجمهی این کتاب علی رغم سانسورهای گاه و بی گاه، فوق العاده روان و دلنشین بود
نمیتونم بگم یه عاشقانه باورنکردنی و رویایی هست، اصلا نیست .اما جدای از داستان خود کتاب که شخصیت آدمها رو به استادی و دقت به تصویر کشیده ، جزئیات رو به نحوی پردازش کرده که پرتکرار بودن این موضوع به هیچ وجه کلافه کننده نیست. شما مرتب از توصیف محیط و درختان و فضاها میخونید ولی حس بدی بهتون دست نمیده به جاش خودتونو لحظه ای پیدا میکنید که دارید ترکیب درختان افرایی که فصل قبل چیدید رو با این فصل مقایسه میکنید. با مسایلی شما رو همراه میکنه که تا حالا از همه زوایا بهش نگاه نکردید مثل تناسخ...
با قیمت قبل دارمش هر کس میخواد بگه😉
سلام من میخوام اگر دارین
چرا انقدر قیمت کتابا بعد از تجدید چاپ عجیب بالا میره؟بابا همون کاغذ یکماه پیشه،همون ترجمه چها سال پیشه؟چرا انقدر افزایش قیمت وحشتناکه؟البته روی نقدم به ایران کتاب نیست .من بارها به نشر نیلوفر و چشمخ و غیره اعتراض کردم ولی خوب کو گوش شنوا...من چون فکر کردم ممکنه حالا حالاها تجدید چاپ نشه گشتم ترجمه و چاپ قبل از انقلابش رو گرفتم 180 تومن که فکر میکردم خیلی گرون تموم شده حالا میبینم فرق چندانی نداشته.
الان 500 تومنه من خوبم من خوب نیستم
چرا موجود نمیشهه
چرا چاپ نمیکنه نگاه اینو؟!
کتابی که اگه از رومئو و ژولیت شکسپیر بالاتر نباشه پایینتر نیست. نثر کتاب در عین سنگین بودن، فوق العاده جذابه. کل رمان مثل نگاه کردن به یک نقاشی مینیاتوریه. شخصیتهای این کتاب، "کیوآکی ماتسوگائه" و "ساتوکو" برای سالهای سال در قلب و ذهن خواننده، نفس خواهند کشید.