لوکیوس آنائیوس سنکا در حدود سال ۴ پیش از میلاد در اسپانیا زاده شد و او را از سنین کودکی به رم بردند. سنکا آداب سخنوری را نزد چند استاد آموخت و مدت زمانی با موفقیت تمام به حرفه وکالت پرداخت. پدرش با نوشتن دو کتاب Controversiae و Suasoriae که مجموعه ای از مباحث لازم در آموزش سخنوری بود، آوازه ای به هم رسانده بود. لوکیوس آنائیوس سنکا در حدود سال ۳۳ بعد از میلاد با همسر نخستش ازدواج کرد و در این زمان در کار آموزش سخنوری و نیز در مقام خطیب به چنان جایگاهی رسیده بود که حسادت امپراتور کالیگولا را برانگیخت و اگر از خشم امپراتور جان به در برد از این روی بود که به امپراتور گفتند این مرد خود بیمار است و به زودی خواهد مرد. سنکا با گذشت زمان به ادبیات و فلسفه روی آورد. او تا سال ۴۱ بعد از میلاد جایگاهی والا در محافل نزدیک به امپراتور داشت و در این سال به سبب شایعه ای در مورد روابط عاشقانه با جولیا، دختر گرمانیکوس ، برادر امپراتور کلادیوس ، به فرمان امپراتور به کروسیکا تبعید شد. این شایعه را مسالینا همسر امپراتور بر سر زبان ها انداخته بود.
«سنکا» علاوه بر مشارکت در دنیای سیاست، فیلسوف نیز بود و خود را پیرو فلسفه ی «رواقی گری» در نظر می گرفت.
سلام لطفاً موجود کنید
جلد کتاب گالینگور نیست؟ فکر میکنم اشتباه ذکر شده.
سلام و وقت به خیر. اصلاح شد. متشکریم از تذکر شما