او، پسر کرونوس، سخن گفت و سرش را با آن ابروان تیره تکان داد. دا با سر تکان دادن زئوس زمین و همه ی آنچه روی زمین تغذیه می شود شکل گرفت، دریا شکل گرفت و همه ی آنچه که در آن متولد می شود، هوا شکل گرفت و همه ی موجوداتی که در آن پرواز می کنند، آسمان ها شکل گرفتند و هر آنچه در آسمان ها می جنبد. این همه کار، حاصل سر تکان دادن زئوس است. تا اینجا من به هیچ سروش غیبی نیاز ندارم. هومر را باور دارم، به افلاطون اعتماد دارم و برای اپیکور تأسف میخورم.
«سنکا» علاوه بر مشارکت در دنیای سیاست، فیلسوف نیز بود و خود را پیرو فلسفه ی «رواقی گری» در نظر می گرفت.