چالش برانگیز، تشویش آور و زیبا.
رمانی درباره ی این که چگونه زبان، فیلم و هنر، تصور ما از واقعیت را تغییر می دهد.
«دلیلو» در این اثر، به دقت و ایجازی در زبان دست یافته که برای هر نویسنده ی دیگر، رشک برانگیز است.
تا حالا هرگز کسی نتوانسته زندگی واقعی را به صورت کلمات گفتاری یا نوشتاری درآورد. زندگی واقعی زمانی میسر می شود که آدم تنها باشد؛ فکر کند؛ احساس کند؛ در خاطرات گم شود؛ در حالت رویا همچنان نیمه هوشیار باشد، و لحظاتی را که حتی با میکروسکوپ نمی توان دید، درک کند.
می گفت زندگی خودش زمانی به جریان می افتد که می نشیند و به دیوار خالی رو به رویش خیره می شود، و به شام فکر می کند. می گفت یک زندگینامه ی هشتصد صفحه ای، چیزی نیست جز احضار ارواح. وقتی این حرف ها را می زد، تقریبا باورش می کردم. می گفت ما همیشه همین کار را می کنیم؛ همه مان.
همه ی ما زیر افکار جاری و تصاویر محومان، خودمان می شویم. با بی تفاوتی به این می اندیشیم که کی می میریم. خواه بدانیم یا نه، اینطوری زندگی و فکر می کنیم.
در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.