می توانم چیزی را که دیده ای تصور کنم . بله ، به اندازه ی کافی وحشتناک است ، اما با این همه ، داستانی کهن بیش نیست. یک نمایشنامه ی اسرار آمیز قدیمی... چنین نیروهایی را نمی توان نام گذاشت ، نمی توان در موردشان حرف زد ، نمی توان تصوری از آنها داشت مگر در لفافه و با استفاده از نمادها و اشارات . نمادهایی که به نظر بسیاری تخیلات شاعرانه و ظریفی از داستان های قدیمی است . اما من و تو ، در همه ی حوادث ، مزه ی ترس و وحشت را چشیده ایم ، وحشتی که در مکانی اسرار آمیز در زندگی سکونت دارد ، در گوشت و پوست انسان نمایانگر می شود ، و بدون داشتن هیج شکلی ، ترکیب و شکلی به خود می گیرد . اوه ، اوستین ، چطور امکان پذیر است ؟ چگونه است که نور خورشید در برابر این چیز سیاه نمی شود و زمین سخت زیر چنین باری ذوب نشده و نمی جوشد ؟
برخی از محبوب ترین و پرفروش ترین نویسندگان در دنیای ادبیات، تمام مسیر حرفه ای خود را با به کارگیری هویت هایی جایگزین خلق کرده اند.
سریال های که از ادبیات داستانی اقتباس شده اند و زندگی جدیدی را به آثار ادبی بخشیده اند.
در این مطلب، نکاتی ارزشمند را درباره ی چگونگی نوشتن داستان های کوتاه خوب با هم می خوانیم
آثار کینگ نه به خاطر تاریکی ذاتی بلکه به خاطر امیدبخش بودن ماندگار شده است
از آثار کلاسیک جاودان گرفته تا شاهکارهای مدرن، به نظر می رسد که نویسندگان همیشه از واقعیت های غم انگیز و غیرمعمول زندگی خود برای خلق داستان های به ظاهر خیالی استفاده می کرده اند.
این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.