صدای برخورد رگبار با شیشه پنجره و بام تمام شب به گوش می رسید. گویی آسمان ابری و پربار هزارپاره شده بود و بر زمین فرومی ریخت، زمین را می خیساند و چون قند آبش می کرد. هوا شرجی بود و تندباد گرمی می وزید. صدای طغیان جویبارها در کوچه های خالی می پیچید. خانه ها چون اسفنج رطوبت را به خود می کشیدند؛ رطوبت به درونشان نفوذ می کرد و عرق بر سرتاپای دیوارها می نشاند. ژان، که شب پیش صومعه را ترک کرده و سرانجام برای همیشه آزاد شده بود، آماده بود تا طعم خوشی هایی را بچشد که دیری آرزویشان را داشت. اکنون هراسش از آن بود که هوا باز نشود و پدرش در رفتن تردید کند. از صبح صدبار به افق چشم دوخته بود. بعد متوجه شد فراموش کرده تقویمش را در کیف سفرش بگذارد. آنگاه صفحه مقوایی کوچکی را که به دوازده ماه تقسیم شده بود و وسطش تاریخ سال جاری، سال ۱۸۱۹، با ارقام طلایی نقش بسته بود، از روی دیوار برداشت، با مداد روی چهار ستون اول خط کشید و نام قدیسان را تا دوم ماه مه، روز خروجش از صومعه، قلم گرفت.
«ادبیات فرانسه» از اشعار قرون وسطایی گرفته تا رمان های مدرن، برخی از تأثیرگذارترین و جسورانه ترین آثار را در ادبیات اروپا و جهان به وجود آورده
عالی بود ، مخصوصا ترجمه آقای پارسایار. داستانی بسیار زیبا و درام
ترجمههای جناب پارسایار مستقیم از زبان فرانسه هست و قطعن بهتر از ترجمههای دیگر.مهمترین رمان موپاسان رمان بل آمی به معنای شازده پسر هست.این رمان قبلن با ترجمهی عالی علی اصغر سروش ترجمه شده.جناب پرویز شهدی هم فکر میکنم ترجمه ش کردن.موضوعش ورود یک شخصیت ساده و روستایی به اجتماع پاریس در قرن 19هست و فصل به فصل رمان اضمحلال اخلاقی و سقوط روحی ضد قهرمان رمان هست برای رسیدن به جایگاه مالی و شهرت.مهمترین داستان کوتاه موپاسان که شهرتش رو مدیون این داستان هست با نام بول دو سویف یا همون گلولهی پی هست که زنده نام محمد قاضی در یک مجموعهی منتخب از بهترین آثار موپاسان با نام تپلی ترجمه کردند.داستان بلند تپلی در اکثر برگزیدههای مکتب ناتورالیست نامبره شده.موضوعش تصویر یک دلیجان در جاده ای بین شهری و تاریخ1870و فرانسهی تحت اشغال نظامیان پروس.تحلیل روانی تک تک شخصیتهای دلیجان که هر کدوم گویی نمایندهی یک تیپ از اجتماع پاریس هستند.کشیش.تاجر.فاحشه...موپاسان در این داستان فضیلتهای اخلاقی این تیپها رو زیر سوال میبره و در نهایت روشن میشه که فاحشهی اون جمع پرمدعا از همگی اونها انسانتر و اخلاق مدارتره...یکی از برترین داستانهای کوتاه موپاسان با نام ولگرد در مجموعهی هورلا هم در لیست بهترین هاش قرار میگیره.نشر چشمه چاپ کرده.
ترجمههای جناب پارسایار مستقیم از زبان فرانسه هست و قطعن بهتر از ترجمههای دیگر.مهمترین رمان موپاسان رمان بل آمی به معنای شازده پسر هست.این رمان قبلن با ترجمهی عالی علی اصغر سروش ترجمه شده.جناب پرویز شهدی هم فکر میکنم ترجمه ش کردن.موضوعش ورود یک شخصیت ساده و روستایی به اجتماع پاریس در قرن 19هست و فصل به فصل رمان اضمحلال اخلاقی و سقوط روحی ضد قهرمان رمان هست برای رسیدن به جایگاه مالی و شهرت.مهمترین داستان کوتاه موپاسان که شهرتش رو مدیون این داستان هست با نام بول دو سویف یا همون گلولهی پی هست که زنده نام محمد قاضی در یک مجموعهی منتخب از بهترین آثار موپاسان با نام تپلی ترجمه کردند.داستان بلند تپلی در اکثر برگزیدههای مکتب ناتورالیست نامبره شده.موضوعش تصویر یک دلیجان در جاده ای بین شهری و تاریخ1870و فرانسهی تحت اشغال نظامیان پروس.تحلیل روانی تک تک شخصیتهای دلیجان که هر کدوم گویی نمایندهی یک تیپ از اجتماع پاریس هستند.کشیش.تاجر.فاحشه...موپاسان در این داستان فضیلتهای اخلاقی این تیپها رو زیر سوال میبره و در نهایت روشن میشه که فاحشهی اون جمع پرمدعا از همگی اونها انسانتر و اخلاق مدارتره...یکی از برترین داستانهای کوتاه موپاسان با نام گرسنه در مجموعهی هورلا هم در لیست بهترین هاش قرار میگیره.نشر چشمه چاپ کرده.
کلمه گی همون گی معروف امروزه به معنی همجنسبازه؟
خیر گای هست که در فرانسه گی خونده میشه
گی معادل فارسیش همجنسگرا عه. همجنسباز معادلش در انگلیسی فَگِت هست.
اولین کتابی که از گی دو موپاسان خوندم با ترجمهی محمدرضا پارسایار از انتشارات فرهنگ معاصر. داستان زندگی یک دختر از نوجوانی تا پیری… قلم نویسنده جذاب و روان بود و به خوبی من رو با خودش همراه کرد که تا انتهای داستان پیش برم… تالستوی درباره این کتاب گفته: یک زندگی اثری است شایان تقدیر. این رمان نه تنها بهترین رمان موپاسان است، بلکه شاید پس از بینوایان ویکتور هوگو بهترین رمان فرانسوی باشد.
گی دوموپاسان بی نظیره
اوایل رمان خیلی جالب نیست. توصیفات بیش از حد و خسته کننده نویسنده از محیط اطراف واقعا حوصله سر بر بود اما هرجه جلوتر رفت این توصیفات کمتر شد و اصل قصه رو شد و چند جا هم ما رو میخکوب و غافلگیر کرد. توصیفات نویسنده که اوایل کتاب شاید ۸۰ درصد صفحه رو شامل میشد، اواخر کتاب به کمتر از ۱۰ درصد رسید. ما شاهد یک زندگی به معنای واقعی بودیم. با ژان همراه شدیم و حسش کردیم و باهاش خندیدیم و باهاش گریه کردیم و درد کشیدیم... گی دو موپاسان با قلم سحرآمیزش که الحق نشون داده شاگر فلوبره، به زیبایی یک انسان رو زندگی میکنه و به سرانجام میرسونه. ترجمه جناب پارسایار هم جایی برای بحث نمیذاره. بخونید و زندگی کنید و لذت ببرید.
گی دوموپاسان عالی هستش
یه رمان درجه یک
کدام ترجمه بهتر است؟
پارسا یار انتشارات فرهنگ معاصر