1. خانه
  2. /
  3. کتاب یک زندگی

کتاب یک زندگی

2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
3.33 از 3 رأی

کتاب یک زندگی

A Life
مترجم:
انتشارات: امیرکبیر
ناموجود
164000
4.83 از 3 رأی

کتاب یک زندگی

A Life
ناموجود
350000
معرفی کتاب یک زندگی
هانری رنه آلبر گای د موپاسان نویسنده فرانسوی قرن نوزدهمی بود که از او به عنوان استاد فرم داستان کوتاه و همچنین نماینده مکتب طبیعت گرا یاد می شود که زندگی انسان ها، سرنوشت و نیروهای اجتماعی را در حالتی ناامید و اغلب بدبین به تصویر می کشید. کتاب " یک زندگی " نوشته اوست که در اینجا توسط انتشارات "امیرکبیر" منتشر شده است. او طرفدار و دنباله رو گوستاو فلوبر بود و ویژگی‌های داستان‌های او را در سبک خود پیاده می کرد. بسیاری از داستانهای او در طول جنگ فرانسه و پروس در دهه 1870 اتفاق می‌افتند و بیهودگی جنگ و غیرنظامیان بی‌گناهی را توصیف می‌کنند که گرفتار رویدادهایی خارج از کنترل خود شده‌اند و برای همیشه با تجارب خود تغییر می‌کنند. او 300 داستان کوتاه، شش رمان، سه سفرنامه و یک جلد منظوم نوشت. کتاب او که در اینجا با عنوان ساده "یک زندگی" منتشر شده است نیز تمام ویژگی های داستان نویسی او را در سبک نگارش دارا است. این کتاب هم اکنون از طریق وبسایت ایرانکتاب قابل دسترس است و شما می توانید آنرا سفارش دهید تا در کوتاه ترین زمان ممکن به دستتان برسد.
درباره گی دو موپاسان
درباره گی دو موپاسان
آنری رنه آلبر گی دو موپاسان' (به فرانسوی: Henri René Albert Guy de Maupassant) (زادهٔ ۵ اوت ۱۸۵۰-درگذشتهٔ ۶ ژوئیهٔ ۱۸۹۳) نویسنده فرانسوی است.
مشکلات خانوادگی از یک سو و روح رنجور او از سوی دیگر الهام‌بخش نوشته‌هایی شدند که نه تنها توجه دنیای ادبیات را به خود جلب کرد، بلکه نشانه آشکاری بود بر تعارضات و آشوب‌های درونی این نویسنده.
«موپاسان» در 20 سالگی داوطلبانه به ارتش فرانسه پیوست و در جنگ فرانسه و آلمان شرکت کرد. پس از گذشت چند سال به پاریس بازگشت و برای شش سال در نیروی دریایی مشغول به خدمت شد .
وی در این مدت بعدازظهرهای خود را صرف خواندن کتاب و آشنایی با ادبیات می‌کرد. در سال 1875 «موپاسان» نخستین داستانش با نام «صفحه ساییده شده» را با نام مستعار "ژوزف پرونیر" در فرانسه منتشر کرد. دو سال بعد برای نخستین‌بار با «تورگینف»، رمان‌نویس مشهور روسیه ملاقات کرد. تورگینف در این دیدار متوجه ضعف و بیماری او شد که مبتلا به سفلیس بود که نهایتا او را از پا درآورد.
پس از آشنایی با گوستاو فلوبر، موپاسان تحت حمایت وی قرار گرفت و با ادبیات و روزنامه‌نگاری آشنا شد. وی در همانجا با برخی نویسندگان مشهور سبک ناتورالیسم و رئالیسم همچون «امیل زولا» نیز آشنا شد.
موپاسان در همان زمان داستان‌های کوتاه زیادی نوشت. علاوه‌بر این نوشته‌هایش در مجلاتی چون "فیگارو" و "اکو" به چاپ می‌رسید؛ با این حال وی نتوانست در آن زمان موفقیت چندانی در نوشتن رمان به دست آورد.
این نویسنده سرشناس پس از آشنایی با ناتورالیسم به دلیل شرایط روحی‌اش به این سبک علاقه‌مند شد؛ سبکی که برخلاف رمانتیسیسم به جای توجه به زیبایی‌های طبیعت، جهان را با نگاهی واقع‌بینانه با همه زشتی‌هایش به تصویر می‌کشد و بر نشان دادن این نازیبایی‌ها تاکید می‌کند.
«موپاسان» در سال 1880 به همراه چهار نویسنده دیگر وارد یک گروه ناتورالیست با نام "یاران مدان" شد که رهبری آن را «امیل زولا» برعهده داشت. وی در این دوران از سوی زولا مورد تشویق و توجه زیادی قرار گرفت، اما کمی بعد از این گروه فاصله گرفت و خود را بیش از پیش وقف خلق آثار ادبی و نگارش داستان‌های کوتاه و رمان کرد.
وی که بخش عمده عمر 43 ساله‌اش را در افسردگی و بیماری گذرانده بود، توانست در این دوران کوتاه با ثبت حدود 300 اثر ادبی، نامش را در ادبیات جهان ماندگار کند. اوج دوران هنری وی پیش از ابتلا به جنون و افسردگی حاد بین سال‌های 1980 تا 1990 بود. «موپاسان» سال‌های پایانی عمرش را در گوشه‌گیری و ترس از مرگ سپری کرد و در سال 1893 پس از اقدام به خودکشی نافرجام، در یک آسایشگاه روانی درگذشت.
«موپاسان» به عنوان نماینده ناتورالیسم در ادبیات به بیان آشکار زشتی‌های طبیعت به ویژه پوچی زندگی اشرافی می‌پرداخت. از معروفترین داستان‌های کوتاه وی «گردنبند» است که در آن تلاش می‌کند با به تصویر کشیدن سادگی و زودباوری طبقه فرودست جامعه، دروغین بودن ثروت و تجملات اشرافیان را فاش کند.


قسمت هایی از کتاب یک زندگی

صدای برخورد رگبار با شیشه پنجره و بام تمام شب به گوش می رسید. گویی آسمان ابری و پربار هزارپاره شده بود و بر زمین فرومی ریخت، زمین را می خیساند و چون قند آبش می کرد. هوا شرجی بود و تندباد گرمی می وزید. صدای طغیان جویبارها در کوچه های خالی می پیچید. خانه ها چون اسفنج رطوبت را به خود می کشیدند؛ رطوبت به درونشان نفوذ می کرد و عرق بر سرتاپای دیوارها می نشاند. ژان، که شب پیش صومعه را ترک کرده و سرانجام برای همیشه آزاد شده بود، آماده بود تا طعم خوشی هایی را بچشد که دیری آرزویشان را داشت. اکنون هراسش از آن بود که هوا باز نشود و پدرش در رفتن تردید کند. از صبح صدبار به افق چشم دوخته بود. بعد متوجه شد فراموش کرده تقویمش را در کیف سفرش بگذارد. آنگاه صفحه مقوایی کوچکی را که به دوازده ماه تقسیم شده بود و وسطش تاریخ سال جاری، سال ۱۸۱۹، با ارقام طلایی نقش بسته بود، از روی دیوار برداشت، با مداد روی چهار ستون اول خط کشید و نام قدیسان را تا دوم ماه مه، روز خروجش از صومعه، قلم گرفت.

مقالات مرتبط با کتاب یک زندگی
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
ادامه مقاله
برترین نویسندگان در «ادبیات فرانسه»
برترین نویسندگان در «ادبیات فرانسه»

«ادبیات فرانسه» از اشعار قرون وسطایی گرفته تا رمان های مدرن، برخی از تأثیرگذارترین و جسورانه ترین آثار را در ادبیات اروپا و جهان به وجود آورده

نظر کاربران در مورد "کتاب یک زندگی"
9 نظر تا این لحظه ثبت شده است

عالی بود ، مخصوصا ترجمه آقای پارسایار. داستانی بسیار زیبا و درام

1402/11/13 | توسطعلی حاکی
1
|

ترجمه‌های جناب پارسایار مستقیم از زبان فرانسه هست و قطعن بهتر از ترجمه‌های دیگر.مهمترین رمان موپاسان رمان بل آمی به معنای شازده پسر هست.این رمان قبلن با ترجمه‌ی عالی علی اصغر سروش ترجمه شده.جناب پرویز شهدی هم فکر می‌کنم ترجمه ش کردن.موضوعش ورود یک شخصیت ساده و روستایی به اجتماع پاریس در قرن 19هست و فصل به فصل رمان اضمحلال اخلاقی و سقوط روحی ضد قهرمان رمان هست برای رسیدن به جایگاه مالی و شهرت.مهمترین داستان کوتاه موپاسان که شهرتش رو مدیون این داستان هست با نام بول دو سویف یا همون گلوله‌ی پی هست که زنده نام محمد قاضی در یک مجموعه‌ی منتخب از بهترین آثار موپاسان با نام تپلی ترجمه کردند.داستان بلند تپلی در اکثر برگزیده‌های مکتب ناتورالیست نامبره شده.موضوعش تصویر یک دلیجان در جاده ای بین شهری و تاریخ1870و فرانسه‌ی تحت اشغال نظامیان پروس.تحلیل روانی تک تک شخصیتهای دلیجان که هر کدوم گویی نماینده‌ی یک تیپ از اجتماع پاریس هستند.کشیش.تاجر.فاحشه...موپاسان در این داستان فضیلتهای اخلاقی این تیپها رو زیر سوال می‌بره و در نهایت روشن میشه که فاحشه‌ی اون جمع پرمدعا از همگی اونها انسان‌تر و اخلاق مدارتره...یکی از برترین داستانهای کوتاه موپاسان با نام ولگرد در مجموعه‌ی هورلا هم در لیست بهترین هاش قرار میگیره.نشر چشمه چاپ کرده.

1402/10/25 | توسطسهراب محمدبیگی
10
|

ترجمه‌های جناب پارسایار مستقیم از زبان فرانسه هست و قطعن بهتر از ترجمه‌های دیگر.مهمترین رمان موپاسان رمان بل آمی به معنای شازده پسر هست.این رمان قبلن با ترجمه‌ی عالی علی اصغر سروش ترجمه شده.جناب پرویز شهدی هم فکر می‌کنم ترجمه ش کردن.موضوعش ورود یک شخصیت ساده و روستایی به اجتماع پاریس در قرن 19هست و فصل به فصل رمان اضمحلال اخلاقی و سقوط روحی ضد قهرمان رمان هست برای رسیدن به جایگاه مالی و شهرت.مهمترین داستان کوتاه موپاسان که شهرتش رو مدیون این داستان هست با نام بول دو سویف یا همون گلوله‌ی پی هست که زنده نام محمد قاضی در یک مجموعه‌ی منتخب از بهترین آثار موپاسان با نام تپلی ترجمه کردند.داستان بلند تپلی در اکثر برگزیده‌های مکتب ناتورالیست نامبره شده.موضوعش تصویر یک دلیجان در جاده ای بین شهری و تاریخ1870و فرانسه‌ی تحت اشغال نظامیان پروس.تحلیل روانی تک تک شخصیتهای دلیجان که هر کدوم گویی نماینده‌ی یک تیپ از اجتماع پاریس هستند.کشیش.تاجر.فاحشه...موپاسان در این داستان فضیلتهای اخلاقی این تیپها رو زیر سوال می‌بره و در نهایت روشن میشه که فاحشه‌ی اون جمع پرمدعا از همگی اونها انسان‌تر و اخلاق مدارتره...یکی از برترین داستانهای کوتاه موپاسان با نام گرسنه در مجموعه‌ی هورلا هم در لیست بهترین هاش قرار میگیره.نشر چشمه چاپ کرده.

1402/10/25 | توسطسهراب محمدبیگی
0
|

کلمه گی همون گی معروف امروزه به معنی همجنسبازه؟

1402/02/17 | توسطمهین سالاری - کاربر سایت
0
|
پاسخ ها

خیر گای هست که در فرانسه گی خونده میشه

1402/03/21|توسطکاربر سایت
3

گی معادل فارسیش همجنسگرا عه. همجنس‌باز معادلش در انگلیسی فَگِت هست.

1403/01/22|توسطوحید نظیفی
4

اولین کتابی که از گی دو موپاسان خوندم با ترجمه‌ی محمدرضا پارسایار از انتشارات فرهنگ معاصر. داستان زندگی یک دختر از نوجوانی تا پیری… قلم نویسنده جذاب و روان بود و به خوبی من رو با خودش همراه کرد که تا انتهای داستان پیش برم… تالستوی درباره این کتاب گفته: یک زندگی اثری است شایان تقدیر. این رمان نه تنها بهترین رمان موپاسان است، بلکه شاید پس از بینوایان ویکتور هوگو بهترین رمان فرانسوی باشد.

1401/06/27 | توسطسروش کاکاوند
6
|

گی دوموپاسان بی نظیره

1401/06/17 | توسطزهرا
1
|

اوایل رمان خیلی جالب نیست. توصیفات بیش از حد و خسته کننده نویسنده از محیط اطراف واقعا حوصله سر بر بود اما هرجه جلوتر رفت این توصیفات کمتر شد و اصل قصه رو شد و چند جا هم ما رو میخکوب و غافلگیر کرد. توصیفات نویسنده که اوایل کتاب شاید ۸۰ درصد صفحه رو شامل می‌شد، اواخر کتاب به کمتر از ۱۰ درصد رسید. ما شاهد یک زندگی به معنای واقعی بودیم. با ژان همراه شدیم و حسش کردیم و باهاش خندیدیم و باهاش گریه کردیم و درد کشیدیم... گی دو موپاسان با قلم سحرآمیزش که الحق نشون داده شاگر فلوبره، به زیبایی یک انسان رو زندگی میکنه و به سرانجام میرسونه. ترجمه جناب پارسایار هم جایی برای بحث نمیذاره. بخونید و زندگی کنید و لذت ببرید.

1401/06/17 | توسطImfarza
3
|

گی دوموپاسان عالی هستش

1401/02/09 | توسطشهاب - کاربر سایت
2
|

یه رمان درجه یک

1400/07/16 | توسطعلی اکبر زمانی - کاربر سایت
5
|
پاسخ ها

کدام ترجمه بهتر است؟

1400/11/29|توسطکاربر سایت
1

پارسا یار انتشارات فرهنگ معاصر

1401/01/27|توسطکاربر سایت
1