1. خانه
  2. /
  3. کتاب لیستر دیل

کتاب لیستر دیل

پیشنهاد ویژه
5 از 1 رأی

کتاب لیستر دیل

The Listerdale Mystery
٪25
182000
136500
معرفی کتاب لیستر دیل

کتاب لیستر دیل یک مجموعه داستان کوتاه است که توسط آگاتا کریستی نوشته شده و اولین بار توسط ویلیام کالینز و پسران در ژوئن 1934 در انگلستان منتشر شده است.

یک نمایشنامه بسیار موفق و دو فیلم سینمایی از آن اقتباس کرده اند.

خانم سنت وینسنت خانمی است که د با پسر و دخترش روپرت و باربارا زندگی می کند. پس از مرگ همسرش آنها مجبور شدند خانه ای را که نسل ها در آن زندگی کرده اند را تخلیه کنند.

آنها اکنون در اتاق های پانسیون زندگی می کنند و به دلیل وجود این محیط قادر به معاشرت باافراد با کلاس نیستند. روپرت تازه کار خود را در شهر آغاز کرده است ، با چشم اندازهای عالی ، اما در این برهه از زمان ، درآمد کمی دارد. باربارا از سفر به مصر در زمستان گذشته با پسر عموی ثروتمندتر خود لذت برده بود. در این سفر او با جوانی به نام جیم مسترسون ملاقات کرد ، که علاقه مند است از او خواستگاری کند ، اما اگر آن پسر بفهمد که معشوقه اش در پانسیون زندگی می کند باز هم خواهان او خواهد ماند؟

درباره آگاتا کریستی
درباره آگاتا کریستی
آگاتا کریستی، زاده ی ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ و درگذشته ی ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶، نویسنده ی انگلیسی داستان های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود.آگاتا کریستی با نام اصلی آگاتا مری کلاریسا میلر در شهر تورکی در ناحیه ی دوون انگلستان به دنیا آمد. پدر آمریکایی اش فردریک میلر نام داشت. مادرش کلارا بومر انگلیسی و از خانواده ای اشرافی بود. آگاتا به دلیل آمریکایی بودن پدر می توانست تبعه ی ایالات متحده نیز باشد، ولی هرگز از آن کشور تقاضای تابعیت نکرد. آگاتا دارای یک خواهر و یک برادر بود که هر دوی آن ها از وی بزرگ تر بودند.آگاتا در زمان جنگ جهانی اول در بیمارستان و سپس در داروخانه کار می کرد؛ شغلی که تأثیر زیادی بر نوشته های او داشته است: بسیاری از قتل هایی که در کتاب هایش رخ می دهند از طریق خوراندن سم به مقتولان صورت می گیرند.در هشتم دسامبر ۱۹۲۶ وقتی در سانینگ دیل واقع در برکشر زندگی می کرد به مدت ده روز ناپدید گردید و روزنامه ها در این مورد جاروجنجال فراوانی به پا کردند. اتومبیل او در یک گودال گچ پیدا شد و خود او را نیز نهایتا در هتلی واقع در هروگیت یافتند. آگاتا اتاق هتل را با نام خانمی که اخیرا شوهرش اعتراف کرده بود با وی رابطه عاشقانه دارد، کرایه کرده بود و در توضیح این ماجرا ادعا کرده بود که در اثر ضربه ی روحی ناشی از مرگ مادر و خیانت شوهر دچار فراموشی شده بوده است. آگاتا در سال ۱۹۳۰ با باستان شناسی به نام سر ماکس مالووان که ۱۴ سال از او جوان تر بود، ازدواج کرد و با او به سفرهای فراوانی رفت. رد پای این سفرها و شهرها و کشورهایی که او از آن ها دیدن می کرد را می توان در بیشتر داستان هایش که وقایع آن ها در کشورهای شرقی (خاورمیانه) رخ می دهند، دید. ازدواج او با مالووان در ابتدا ازدواجی موفق و شاد بود. این ازدواج توانست با وجود ماجراجویی های عشقی خارج از ازدواج مالووان، مدتی نسبتا طولانی دوام بیاورد.
قسمت هایی از کتاب لیستر دیل

خانم سنت وین سنت برای اینکه حواس خودش را پرت کند، نسخه ای از روزنامه « مورنینگ پست » ( ۱۰) را برداشت و به صفحه آگهی های آن نگاهی انداخت. بیشتر آن ها را از صمیم قلب درک می کرد. صفحه آگهی ها پر بود از درخواست مردمانی که خواهان زندگی در پایتخت بودند؛ کسانی که به زندگی در پایتخت رسیده بودند، ولی مایل بودند از آن فرار کنند؛ کسانی که خریدار دندان بودند ( که برای او همیشه جای تعجب داشت! ) ؛ مردمانی که تصمیم داشتند لباس های خز و مهمانی شان را بفروشند و امیدوارانه انتظار می کشیدند تا شاید از این راه پول خوبی گیرشان بیاید. ناگهان توجه اش به یک آگهی جلب شد. بارها و بارها آن را خواند: « فقط قابل توجه افراد آبرومند! خانه ای کوچک در منطقه « وست مینیستر » ( ۱۱) با مبلمان عالی به کسانی که واقعا مشتاق آن هستند پیشنهاد می شود. با اجاره ای بسیار ناچیز... » او آگهی های مشابه زیادی را تا آن روز خوانده بود، اما « اجاره ناچیز » ترکیبی بود که مثل دام گسترده ای به نظر می رسید.

به محض اینکه خانه شماره هفت را از بیرون نگاه کرد، قلبش تندتر شروع به تپیدن کرد. خانه مثل جواهر می درخشید؛ خانه ای به سبک معماری ملکه « آنی » ( ۱۳) در بهترین موقعیت ممکن! خدمتکاری در را باز کرد. او موهایی خاکستری و سبیلی باریک داشت و به آرامی و متانت اسقف اعظم بود. خانم سنت وین سنت با خودش گفت: « او مثل اسقف مهربان است. » خدمتکار با رویی گشاده درخواست او را پذیرفت: « حتما خانم. همه جا را به شما نشان می دهم. خانه آماده سکونت است. » خدمتکار پیشاپیش او راه می رفت و در ها را باز می کرد و اتاق ها را نشان می داد: « اتاق نشیمن، اتاق مطالعه، خانم، در این اتاق یک صندوق خانه است. » همه چیز عالی بود؛ مثل رویا. با وجود قدیمی بودن مبلمان، به دقت پرداخت شده بود. فرش های پهن شده رنگ و رو رفته بود، اما زیبایی رنگ هایش هنوز مشخص بود. در همه اتاق ها گلدان هایی پر از گل های تازه قرار داشت. از قسمت عقبی خانه منظره « گرین پارک » ( ۱۴) دیده می شد.

در کنار او احساس آرامش و امنیت می کرد. خانم سنت وین سنت به آرامی گفت: « چه خانه زیبایی! خیلی زیباست! خوشحالم که اینجا را دیدم. » - خانم، این خانه را فقط برای خودتان می خواهید؟ - برای خودم، دختر و پسرم، اما متاسفانه... حرفش را ادامه نداد. او عاشق خانه شده بود؛ خیلی زیاد. احساس کرد که خدمتکار متوجه این موضوع شده، چون وقتی داشت این جمله ها را می گفت به او نگاه نمی کرد. - خانم، مالک این خانه به من سپرده که حواسم باشد بهترین و مقبول ترین مستاجر را برایش پیدا کنم. اجاره بها برای او زیاد مهم نیست. او از من خواسته کسی خانه را اجاره کند که قدر آن را بداند. خانم سنت وین سنت با صدایی آرام گفت: « من قدر اینجا را می دانم. » و برگشت تا برود. در همان حال گفت: « از شما ممنونم که همه جا را نشانم دادید. »

مقالات مرتبط با کتاب لیستر دیل
ده کتاب برتر «آگاتا کریستی» به انتخاب «آگاتا کریستی»
ده کتاب برتر «آگاتا کریستی» به انتخاب «آگاتا کریستی»
ادامه مقاله
نگاهی به نویسندگان بزرگ با نام های مستعار
نگاهی به نویسندگان بزرگ با نام های مستعار

برخی از محبوب ترین و پرفروش ترین نویسندگان در دنیای ادبیات، تمام مسیر حرفه ای خود را با به کارگیری هویت هایی جایگزین خلق کرده اند.

آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»

در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.

نویسندگان بزرگی که آثارشان توسط ناشرین رد شد
نویسندگان بزرگی که آثارشان توسط ناشرین رد شد

این تجربه به نظر برای بسیاری از نویسندگان پرفروش و موفق اتفاق افتاده است: مواجه شدن با واکنش های منفی، قبل از دستیابی به موفقیت.

برترین نویسندگان در «ادبیات بریتانیا»
برترین نویسندگان در «ادبیات بریتانیا»

در این مطلب به تعدادی از برجسته ترین نویسندگان بریتانیایی می پردازیم که آثارشان، جایگاهی ماندگار را در هنر ادبیات برای آن ها به ارمغان آورده است.

لذت کشف حقیقت در داستان های جنایی
لذت کشف حقیقت در داستان های جنایی

داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»

ماجرای مرموز ناپدید شدن آگاتا کریستی
ماجرای مرموز ناپدید شدن آگاتا کریستی

آگاتا کریستی، نویسنده ای انگلیسی بود که بیشتر به خاطر داستان های معمایی و جنایی اش شناخته می شود.

داستان های معمایی و تریلر، قلمرو هیجان و تعلیق
داستان های معمایی و تریلر، قلمرو هیجان و تعلیق

این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب لیستر دیل" ثبت می‌کند