لرد اجور می میرد اثری از داستانهای کارآگاهی توسط نویسنده انگلیسی ، آگاتا کریستی است.
این رمان شامل شخصیت های هرکول پوآرو ، آرتور هاستینگز و بازرس ارشد جاپ است. یک بازیگر آمریکایی که با لرد اجور ازدواج کرده است از پوآرو می خواهد که در گرفتن طلاق از همسرش به او کمک کند. پوآرو موافقت خود را برای کمک به ملاقات با شوهرش اعلام کرد. آن شب ، بازیگر زن در یک شام با سیزده مهمان دیده می شود که با یک خرافات مرتبط است. صبح روز بعد لرد اجور و یک بازیگر آمریکایی دیگر به قتل رسیده اند که هر کدام در خانه های خود هستند. پوآرو در مورد این قتل ها تحقیق می کند.
این رمان هم در لندن و هم در نیویورک با استقبال بسیار خوبی روبرو شد.
خصوصیات و قابلیت ویژه پوآرو باعث موفقیت پرونده می شود.
مردم حافظه کوتاه مدتی دارند. آن همه علاقه و هیجانی که قتل جورج آلفرد سنت وینسنت مارش، بارون اجور چهارم برانگیخت خیلی زود به فراموشی سپرده شد و به امری مربوط به گذشته بدل گردید. حالا هیجانهای تازه ای جای آن را گرفته اند. ارتباط دوستم هرکول پوآرو با این پرونده هرگز آشکارا مورد اشاره قرار نگرفت. او ترجیح داد نامش فاش نشود. اعتبار آن به کس دیگری رسید، و پوآرو هم همین را می خواست. به علاوه، از دیدگاه خاص و شخصی پوآرو، این پرونده در ردیف شکستهای او بود. همیشه قسم می خورد که اشاره تصادفی یک غریبه در خیابان بود که او را در مسیر درست قرار داد. ممکن است این حرف درست باشد، اما نبوغ او بود که حقیقت ماجرا را کشف کرد. اگر هرکول پوآرو نبود، شک دارم که امکان تفهیم جنایت به مجرم وجود می داشت. بنابراین احساس می کنم زمان آن رسیده که هرچه درباره این ماجرا می دانم به روشنی به روی کاغذ بیاورم. تمام زیر و بم ماجرا را به طور کامل می دانم و باید بگویم با این کار، آرزوی یک خانم بسیار جذاب را نیز برآورده می کنم.
من یکی از ستایشگران همیشگی زیبایی جین ویلکینسون بودم. در نقشهای عاطفی اش مرا به وجد می آورد و من به خلاف کسانی که زیبایی اش را تایید می کردند اما بازیگری اش را نه، بر این باور بودم که او بازیگر فوق العاده ای است. شنیدن آن صدای مشهور و اندکی خشدار و جبرگرایانه که مرا بارها به هیجان آورده بود، و تماشای حرکت آرام و موثر دستی که به آرامی باز و بسته می شد، و پرتاب ناگهانی سر به عقب که باعث می شد موها از روی صورت به عقب بروند و من متوجه شدم همیشه در پایان یک صحنه دراماتیک اتفاق می افتد کمی عجیب و غیرعادی بود.
برخی از محبوب ترین و پرفروش ترین نویسندگان در دنیای ادبیات، تمام مسیر حرفه ای خود را با به کارگیری هویت هایی جایگزین خلق کرده اند.
در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.
این تجربه به نظر برای بسیاری از نویسندگان پرفروش و موفق اتفاق افتاده است: مواجه شدن با واکنش های منفی، قبل از دستیابی به موفقیت.
در این مطلب به تعدادی از برجسته ترین نویسندگان بریتانیایی می پردازیم که آثارشان، جایگاهی ماندگار را در هنر ادبیات برای آن ها به ارمغان آورده است.
فیلم ها و داستان ها دو رسانه ی متفاوت از هم هستند که هر کدام، نقاط قوت و ضعف مختص به خود را در زمینه های مختلف دارند
داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»
آگاتا کریستی، نویسنده ای انگلیسی بود که بیشتر به خاطر داستان های معمایی و جنایی اش شناخته می شود.
این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.
بینظیر بود. آخر کتاب و مشخص شدن قاتل واقعی به شدت دور از ذهن بود. این کتاب رو از دست ندید.
به جرعت میتونم بگم جزو بهترین کتابای آگاتا کریستی بود که خوندم
نسخه مورد مطالعه من: چاپ سوم(١٣٩٩) به قیمت ٣٩ هزار تومان و با کاغذ بالکی از نشر هرمس با ترجمه بسیار خوبه آقای محمد گذر آبادی این کتاب نهمین جلد از مجموعه ۴۴ قسمتی هرکول پوارو است و از ٢٨٢ صفحه تشکیل شده است. یه جرعت میتوانم بگویم که این کتاب بی نظیر است و قطعا نه تنها ارزش خواندن دارد بلکه جزو بهترین آثار خانم آگاتا کریستی است. در کل اینکه مطالعه این کتاب شدیدا پیشنهاد میشود زیرا کشش بسیار بالایی دارد ، به ویژه از نصفه دوم کتاب. سپاس از نشر هرمس برای کیفیت چاپ عالی و همچنین سپاس از جناب گذر آبادی برای ترجمه خوبشان و در پایان سپاس از شما دوست عزیزی که زمان گرانبهاتون صرف خواندن نظر بنده کردید. امیدوارم مفید بوده باشم😉 بدرود👋 کسرا هندیانی - دوشنبه ١٧ مهر ماه ١۴٠٢ شماره کتاب خوانده شده:۴٢ دسته بندی ها: ١- مجموعه پوارو ٢- کتابهای آگاتا کریستی ٣- بهترین رمانهای جنایی-معمایی
مثل بقیه کتابهای آگاتا کریستی عالی بود👌
دستتون درد نکنه عالی بود!من از این نویسنده خیلی خوشم یاد🙏🙂