کتاب لرد اجور می میرد

Lord Edgware Dies
کد کتاب : 2712
مترجم :
شابک : 9789643636180
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 282
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1933
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 10 اردیبهشت

معرفی کتاب لرد اجور می میرد اثر آگاتا کریستی

لرد اجور می میرد اثری از داستانهای کارآگاهی توسط نویسنده انگلیسی ، آگاتا کریستی است.

این رمان شامل شخصیت های هرکول پوآرو ، آرتور هاستینگز و بازرس ارشد جاپ است. یک بازیگر آمریکایی که با لرد اجور ازدواج کرده است از پوآرو می خواهد که در گرفتن طلاق از همسرش به او کمک کند. پوآرو موافقت خود را برای کمک به ملاقات با شوهرش اعلام کرد. آن شب ، بازیگر زن در یک شام با سیزده مهمان دیده می شود که با یک خرافات مرتبط است. صبح روز بعد لرد اجور و یک بازیگر آمریکایی دیگر به قتل رسیده اند که هر کدام در خانه های خود هستند. پوآرو در مورد این قتل ها تحقیق می کند.

این رمان هم در لندن و هم در نیویورک با استقبال بسیار خوبی روبرو شد.

کتاب لرد اجور می میرد

آگاتا کریستی
آگاتا کریستی، زاده ی ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ و درگذشته ی ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶، نویسنده ی انگلیسی داستان های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود.آگاتا کریستی با نام اصلی آگاتا مری کلاریسا میلر در شهر تورکی در ناحیه ی دوون انگلستان به دنیا آمد. پدر آمریکایی اش فردریک میلر نام داشت. مادرش کلارا بومر انگلیسی و از خانواده ای اشرافی بود. آگاتا به دلیل آمریکایی بودن پدر می توانست تبعه ی ایالات متحده نیز باشد، ولی هرگز از آن کشور تقاضای تابعیت نکرد. آگاتا دارای یک خواهر و یک برادر بود که هر دوی آن ها از وی بزرگ تر بودند.آ...
نکوداشت های کتاب لرد اجور می میرد
The whole case is a triumph of Poirot's special qualities.
خصوصیات و قابلیت ویژه پوآرو باعث موفقیت پرونده می شود.
Times Literary Supplement Times Literary Supplement

قسمت هایی از کتاب لرد اجور می میرد (لذت متن)
مردم حافظه کوتاه مدتی دارند. آن همه علاقه و هیجانی که قتل جورج آلفرد سنت وینسنت مارش، بارون اجور چهارم برانگیخت خیلی زود به فراموشی سپرده شد و به امری مربوط به گذشته بدل گردید. حالا هیجانهای تازه ای جای آن را گرفته اند. ارتباط دوستم هرکول پوآرو با این پرونده هرگز آشکارا مورد اشاره قرار نگرفت. او ترجیح داد نامش فاش نشود. اعتبار آن به کس دیگری رسید، و پوآرو هم همین را می خواست. به علاوه، از دیدگاه خاص و شخصی پوآرو، این پرونده در ردیف شکستهای او بود. همیشه قسم می خورد که اشاره تصادفی یک غریبه در خیابان بود که او را در مسیر درست قرار داد. ممکن است این حرف درست باشد، اما نبوغ او بود که حقیقت ماجرا را کشف کرد. اگر هرکول پوآرو نبود، شک دارم که امکان تفهیم جنایت به مجرم وجود می داشت. بنابراین احساس می کنم زمان آن رسیده که هرچه درباره این ماجرا می دانم به روشنی به روی کاغذ بیاورم. تمام زیر و بم ماجرا را به طور کامل می دانم و باید بگویم با این کار، آرزوی یک خانم بسیار جذاب را نیز برآورده می کنم.

من یکی از ستایشگران همیشگی زیبایی جین ویلکینسون بودم. در نقشهای عاطفی اش مرا به وجد می آورد و من به خلاف کسانی که زیبایی اش را تایید می کردند اما بازیگری اش را نه، بر این باور بودم که او بازیگر فوق العاده ای است. شنیدن آن صدای مشهور و اندکی خشدار و جبرگرایانه که مرا بارها به هیجان آورده بود، و تماشای حرکت آرام و موثر دستی که به آرامی باز و بسته می شد، و پرتاب ناگهانی سر به عقب که باعث می شد موها از روی صورت به عقب بروند و من متوجه شدم همیشه در پایان یک صحنه دراماتیک اتفاق می افتد کمی عجیب و غیرعادی بود.