رمانی گیرا درباره ی مواجهات شبانه.
این اثر به شکلی ماهرانه به کاوش در مفاهیم هستی گرایانه ی مربوط به هدف، کنترل و هویت می پردازد.
رمانی تلخ و شیرین که سختگیرترین سلیقه های ادبی را نیز راضی خواهد کرد.
اتاق تاریک است، اما چشم هایم به تدریج به تاریکی عادت می کند. زن جوان و زیبایی روی تخت خواب است. خواهر ماری، اری. اری آسای. بدون اینکه کسی به ما بگوید، می دانیم. موهای مشکی اش مانند سیل سیاه روی بالش پهن شده است. اکنون می خواهیم در مورد او صحبت کنیم یا شاید باید بگوییم او را از دریچه ای ببینیم. نقطه دیدمان به صورت دوربین معلق در هوا است که می تواند به تمام جهات بچرخد. در حال حاضر دوربین ما درست بالای تخت اری نصب شده و حالت خواب او را نشان می دهد. زاویه مان مانند پلک زدن در فواصل گوناگون تغییر می کند.
ما از بالا و از نقطه دید یک پرنده ی بلندپرواز شب، صحنه را می بینیم. همه جا را نگاه می کنیم. شهر مانند موجود انفرادی عظیم الجثه ای به نظر می رسد یا بهتر بگوییم مانند یک موجود کلی انفرادی است که از تعداد زیادی موجودات میکروسکوپی در هم پیچیده ساخته شده است. بزرگراه های بیشماری تا انتهای اطراف آن کشیده شده که سلول های تازه، خونی را دائما در آن به جریان می اندازند، و با فرستادن اطلاعات جدید، نوع قدیمی آن را جمع آوری کرده و اطلاعات مفید می فرستند. سپس با ارسال تناقض های جدید، قدیمی آن را جمع آوری می کند.
حتی اگر تلقی من عوض شود و حالا سخت درس بخوانم، راحت نیست که به دیگران برسم، زندگی آنقدرها هم ساده نیست. شاید در شرکت مناسبی کار گیر بیاورم. به این ترتیب شاید ازدواج موفقی هم بکنم و خانه ی خوبی نصیبم شود... متوجهی؟ اما از همین حالا از همه ی این ها حالم به هم می خورد.
در این مطلب می خواهیم با برخی از بزرگترین نویسندگان ژاپنی بیشتر آشنا شویم
ادبیات این سرزمین بسیار وسیع، نمایانگر وجوه مختلفی از زندگی مردم ژاپن، ابزاری برای قدردانی از سنت ها و همدلی آن ها با طبیعت است
در دست گرفتن جایزه نوبل ادبیات برای همه نویسندگان یک آرزو و رویا است. اما این رویا برای همه محقق نشد.
هاروکی موراکامی چهارده رمان و چندین داستان کوتاه دارد و بدون تردید می توان او را یکی از مشهورترین نویسنده های معاصر جهان در نظر گرفت.
سورئالیسم را بیشتر با هنرهای تجسمی می شناسند اما در واقع، این جنبش نه تنها در هنرهای تجسمی، بلکه در ادبیات ریشه دارد.
موراکامی تا به حال بیش از 30 کتاب نوشته، چندین و چند جایزه ی معتبر را از آن خود کرده و آثارش به 50 زبان مختلف ترجمه شده است. او را همچنین می توان محبوب ترین نویسنده ی حال حاضر دنیا برشمرد
لذت بخشتر ین داستانهای که در عمرم خونده بودم داستانهای موراکامی بوده
داستان هایش لذت بخش است
موراکامی به موسیقی و نوشتن رئالیسم جادویی علاقه دارد. اینجا موسیقی صدای زیرمتن داستان است ولی رئالیسم جادویی بسیار کم رنگ شده است. کتاب بسیار روان نوشته شده است و با توجه به حجم نسبتا کم کتابف عنصر غافلگیری به اندازه مناسب در متن هست.
کدام ترجمه رو شما خوندین؟
دنیای موراکامی دنیای عجیب و غریبی هست که در این کتاب هم تکرار میشود. شباهت بین شخصیتها این کتاب و کافکا در کرانه انکار ناپذیر هست به قسمی که ماری گاهی عینا کافکاست . کسی که از کافکا در کرانه لذت برده باشد از پس از تاریکی هم لدت میبرد.
دروغ نگو جونم.
آره همینطوره
آره همینطوره دنیای عجیبی داره
خیلی ساده و حوصله سر بر هست..
می دونم خوابم رفت وقتی خوندمش. 😴
خیلی ساده و حوصله سر بره،به زور نصفشو خوندم...
در این کتاب نویسنده به تنهایی آدمی میپردازه. در این کتاب هم خواننده با فرهنگ ژاپن به خصوص نحوه زندگی جوانان ژاپنی آشنا میشه. کتاب ساده و روان نوشته شده و خواندنش لذت بخش هست.
این کتاب با اختلاف بهترین کتاب موراکامی هست از نظرم
کدام ترجمه رو شما خوندین ؟