از میان تمام کارها، توصیف محتویات یک کتاب، مشکل ترین کار ممکن است و در مورد ابداعی شگفت انگیز مانند شهرهای نامرئی، این کار کاملا بیهوده و نامربوط است.
شهر های نامرئی، راه و روش کتاب خواندن و تعادل میان نظم و نثر را دگرگون می کند.
کالوینو به شکلی جادویی، همه ی مکان های ذکر شده در کتاب را زنده و واقعی جلوه می دهد.
شهر ها، مانند رویا، از آرزو ها و ترس ها ساخته شده اند، قوانین شان پوچ و بی معنی، مناظرشان فریبنده و هر چیزی در آن ها، پنهان کننده ی چیز دیگری است.
تو از عجایب هفت یا هفتاد گانه ی یک شهر لذت نمی بری، بلکه جوابی که [آن شهر ]به یکی از سوالاتت می دهد، لذت بخش است.
پولو گفت: تصاویر یک خاطره، به محض توصیف شدن با کلمات، از بین می روند. شاید می ترسم که اگر از ونیز سخن بگویم، خاطره ی آن را یک جا از دست بدهم؛ و شاید هم، با صحبت کردن از شهرهای دیگر، ذره ذره آن را از دست داده ام.
سورئالیسم را بیشتر با هنرهای تجسمی می شناسند اما در واقع، این جنبش نه تنها در هنرهای تجسمی، بلکه در ادبیات ریشه دارد.
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟
رئالیسم جادویی، سبک ادبی فوق العاده جذاب و محبوبی است که از دل جهان بینی سحرآمیز مردم آمریکای لاتین به دنیای ادبیات وارد شده است.