فاکنر، مانند هر هنرمند شایسته ای، شیوه ای بی نظیر در بیان خود دارد. من او را دوست دارم و در ذهن من بزرگترین رمان نویس قرن بیستم است.
هیچ کس با عمق نوشتار ویلیام فاکنر نمی نویسد.
چه کسی ادعا دارد که باید مجموعه ای از گوشت و استخوان وجود داشته باشد تا عشق را حفظ کند؟
وقتی دیدیم که او دوباره موهایش کوتاه شده است، شبیه یک دختر شده بود، و شباهت مبهمی با فرشتگان موجود در پنجره های رنگی کلیسا پیدا کرده بود - به نوعی غم انگیز و بی سر و صدا.
من کمی دیوانه بودم. شما می دانید چه حسی دارد که بخواهید به سمت چیزی که می دانید برای شما اتفاق خواهد افتاد، پیش بروید. من حدس می زنم عاشقان و افرادی که خودکشی می کنند، هر دو این احساس را درک می کنند.
کتاب «گور به گور» از همان زمان تا کنون، به عنوان یک اثر کلاسیک آمریکایی در نظر گرفته شده، و مخاطبین زیادی را مسحور کرده و به چالش کشیده است.
تأثیرگذاری داستان «خشم و هیاهو» به اندازه ای بود که این رمان پس از مدتی نام خود را به عنوان یکی از برترین آثار «برجسته در «ادبیات آمریکا» مطرح کرد.
در این مطلب به شکل مختصر با برخی از برترین نویسندگان در «ادبیات آمریکا» آشنا می شویم
در این مطلب، نکاتی ارزشمند را درباره ی چگونگی نوشتن داستان های کوتاه خوب با هم می خوانیم
داستان های «فاکنر» مانند محاکمه ای در دادگاه است که به تدریج پیش می رود و مخاطب را در مقام قاضی قرار می دهد
ضرباهنگ سریع، طرح داستانیِ یک وجهی، و وجود ایجاز از ویژگی های «داستان های کوتاه» هستند