شگفت انگیز.
زینتی ارجمند در ادبیات آمریکا.
وداع با اسلحه گوهری گران بها است.
هیچ چیز به بدی جنگ نیست... مردم وقتی می فهمند جنگ چقدر بد است، دیگر نمی توانند جلویش را بگیرند، چون دیوانه می شوند. بعضی ها هم هستند که هرگز نمی فهمند. بعضی ها هستند که از افسران شان می ترسند. با همین ها جنگ راه می اندازند.
فکر می کردم با شمشیر زخمی می شود، یک دستمال سفید دور سرش می بندند می آورندش یا شانه اش گلوله می خورد. خلاصه یک طوری که منظره اش قشنگ باشد... اما با شمشیر زخمی نشد، بمب، تکه پاره اش کرد.
کلمه های بسیاری بودند که آدم دیگر طاقت شنیدن شان را نداشت و سرانجام فقط اسم مکان ها آبرویی داشتند ... کلمات مجرد، مانند افتخار و شرف و شهامت یا مقدس در کنار نام های دهکده ها و شماره ی جاده ها و تاریخ ها، پوچ و بی آبرو شده بودند.
در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.
پژوهشگران در سال های اخیر، به ارتباطاتی میان شباهت های اعصاب شناختیِ بیماری های روانی، و خلاقیت در ذهن اشاره کرده اند.
دوستی های ادبی، روابطی جالب توجه و تأثیرگذار هستند.
در این مطلب به شکل مختصر با برخی از برترین نویسندگان در «ادبیات آمریکا» آشنا می شویم
بخش زیادی از چیزی که آن را «زندگی طبیعی انسان» می نامیم، از ترس از مرگ و مردگان سرچشمه می گیرد.
کتاب تحسین شدهی «زنگها برای که به صدا در میآیند» رمانی است از ارنست همینگوی نویسندهی نامدار و برجستهی آمریکایی که آوازهی او و آثارش تمام مرزها را در سراسر جهان در هم نوردیده است.
می توان گفت که هدف اصلی این ژانر، «زندگی بخشیدن به تاریخ» از طریق ساختن داستان هایی درباره ی گذشته یا یک دوره ی تاریخی خاص است.
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند
نثر همینگوی را می توان در میان پراحساس ترین و لطیف ترین متون ادبی در نظر گرفت که با قدرتی کم نظیر، مخاطب را کاملاً به دنیا و حال و هوای شخصیت های داستان هایش منتقل می کند.
رمانی کاملا معمولی که اگر اسم همینگوی را یدک نمیکشید هیچ اقبالی نداشت
نشر افق قرار نیست اثرو تجدید چاپ کنه؟
و همانا پروردگار نجف دریابندی را افرید تا کتابخوانان ایرانی در بهشت کتابها بیارامند.
پایان تلخی داشت از دیدگاه من پیرمرد و دریا جذابتر و هنریتر بود
دیدگاه شما ملاک ما نیست
تلخ؟ شما با این روحیه نحیف و حساس بهتره یوگا تمرین کنید. به این میگی پایان تلخ به پایان رمانهای استتفن کینگ و ادبیات روسیه چی میگی...
پایان تلخی داشت پیرمرد و دریا برای من محبوب تره
دیدگاهتان را پیش خودتان نگه دارید
دوست عزیز اینجا هم میخواید فضای دیکتاتوری ایجاد کنید؟ هر کسی بخواد میتونه دیدگاهش رو به اشتراک بزاره چه شما دوست داشته باشید چه نداشته باشید
جذابترین و هیجان انگیزترین اثر من باب جنگ جهانی اول.بهترین و مناسبترین ترجمه این شاهکار هم متعلق ب استاد مهدی افشار هست
با این حرفت نجف دریابندری در ان دنیا از خنده عش میکند.
نجف دریابندری فقط ایرانیزه میکرد و ابهت فرهنگ موجود در متن رو از بین میبرد
لطفا کتاب وداع با اسلحه ترجمه استاد نجف دریابندری انتشارات امیرکبیر رو موجود کنید ...
بسیاری از ناشرها از اسم و شهرتشون سو استفاده میکنن و قیمتهای کتاب رو تا 4 برابر میگن، هیچ نهادی هم نمیتونه پیگیر باشه
ترجمهٔ مرحوم دریابندری نشر امیرکبیر با نشر نیلوفر تفاوتی دارن؟ آیا امیرکبیر حذفیات داره؟ خیلی برام مهمه. ممنون.
با این تعداد ترجمه اما هیچ مترجمی جرات نکرده اسم کتاب رو عوض یا ترجمه درستتری بکنه. ترک آغوش یا وداع با آغوش بهتره
اقا کامران از نجف دریابندری باسواد تره...
بین این حقیر و آقا نجف زمین تا آسمان فاصله است. من کجا ایشون کجا. من مترجم نیستم فقط اگر به مفهوم لغات و خود داستان بیشتر تامل و تعمق کنید یا سرچ کنید میبینید خیلی پرت نیست
حذفیات داره؟
در واقع باید با نسخه اصلی به زبان انگلیسی مقایسه بشه اما بین ترجمهها و تجدید چاپها من حذفیاتی ندیدم. فقط استاد نجف دریابندری این کتاب رو در 23 سالگی بعنوان اولین کار ترجمه کردن و سالها بعد یک تجدید نظری در ترجمه خودشون انجام دادن که نسخههای فعلی همون بازنگری شده هست.
مگه سریال ترکیه ای یا فیلم سینماییه که صحنه داشته باشه؟
این کتاب خیلی خوبه ولی نشر نیلوفر هم واقعا با این قیمتها ترکونده :) ۶۰ تومن بود چرا واقعا انقدر افزایش قیمت دارین ؟! ما میخوایم کتاب بخونیم نه اینکه از خوندن کتاب با این قیمتها زده بشیم ، انصاف نیست...
درود آیا این کتاب جلد سخت هست یا شومیز
من تا حالا جلد سخت از این کتاب رو ندیدم. هیچ ناشری تا حالا نزده. حتی چاپ پیش از انقلاب هم که قطع جیبی بود شومیز بود.
من یه نسخه از این کتاب دارم که جلد سخته و انتشارات امیرکبیره...فکر میکنم مربوط به سال ۱۳۴۷ باشه اگر اشتباه نکنم.صرفأ جهت اطلاع گفتم دوست عزیز.
سپاس آقا احسان 🙏 برام جالب شد چون چاپ امیرکبیر هم هست. همسن منم هست 😅
از انتشارات نیلوفر، ماهی و چشمه توقع عدالت و قیمت مناسب رو نداشته باشید؛ این سه نهاد خودشون بزرگترین مانع برای اهالی کتاب و مطالعه ان.
پس خبر از انتشارات علمی فرهنگی نداری😅
نشر سایان را گویا هیچ یک از شما دو بزرگوار ندیدید پس تاکنون😂🤣
همینگوی در طول زندگی خود سه جنگ را تجربه کرد. او برای پیوستن به ارتش ایتالیا در جنگ جهانی اول نامنویسی کرد، ولی به علت ضعف بینایی نتوانست به عنوان سرباز در جبهه خدمت کند. در نهایت به عنوان رانندهی آمبولانس اعزام شد. او پس از مدتی مصدوم شد و ماهها در بیمارستان بستری بود. در جنگ جهانی دوم و جنگ داخلی اسپانیا به عنوان روزنامهنگار حضور یافت و تجربیاتی کسب کرد. در نهایت دو مدال افتخار برای خدمت در جنگ دریافت کرد. او برای نوشتن کتاب وداع با اسلحه از خاطراتش در دوران جنگ جهانی اول استفاده کرده است. همینگوی کتاب وداع با اسلحه را در ژانر رئال نوشت و تمرکزش را روی جنگ گذاشت. این کتاب از زاویهی دید اولشخص روایت میشود و بسیاری آن را شاهکار همینگوی به حساب میآورند. منتقدان دربارهی این رمان گفتهاند که بهترین رمان با موضوع جنگ است که از روی جنگ جهانی اول نوشته شده است. این کتاب اولین کتاب پرفروش همینگوی بود و جایگاه او را در ادبیات آمریکا تثبیت کرد. داستان این رمان در کمپی مختص به ایتالیا در جنگ جهانی اول اتفاق میافتد. فردریک هنری شخصیت اصلی این رمان و یک رانندهی آمبولانس است. این رمان داستان عشق پرشور میان هنری و پرستاری بریتانیایی را در خلال جنگی وحشیانه و غمانگیز روایت میکند.
بله ممنون از توضیحات. فیلمی هم بنام در جنگ و عشق محصول 1996 ساخته شده که از روی زندگی همینگوی هست.
وقتی که در حال خواندن این کتاب بودم، احساسات متنقاصی به من دست میداد. گاهی حوصلهام را سر میبرد و گاهی واقعا نمیشد کتاب را زمین گذاشت
فکر میکنم یکی از بدترین کتابهایی بود که خواندم.. همینگوی در داستان کوتاه به ویژه از لحاظ ایجاز در بیان و ساخت موقعیت های بحرانی برای شخصیتهای معمولی با کمترین جملات بی نظیر هست.. حتما روی داستان کوتاههای امثال ریموند کارور، جان چیور، ان بیتی و بقیه نسل سومیها تاثیر گذاشته.. اما در رمان هر چه خواندم خشت زدن بود... بعید میدانم تا 50 سال بعد اسمی از او در رمان بمانه.. درست برعکس جویس یا فاکنر.. امثال اینها به خوبی فهمیدن که رمان یعنی نوشتن زندگی روزمره انسان شهری شده یا مدرن..
ترجمه مهدی افشار بینظیر بود دوستان حتما برید فیدیبو کتاب هارو مقایسه کنید تا تفاوتشون رو ببینین. منم اول بی چون و چرا میخواستم ترجمه استاد دریابندری رو بگیرم ولی بعد اینکه تطبیق دادم نظرم به کل عوض شد.
عالیه مخصوصا با ترجمه نجف دریا بندری
بیدلیل نیست کیفیت چاپ و کاغذ بالاست
قیمتهای نجومی، خصوصا نیلوفر