رمان کوتاه جولین بارنز، تفکری عمیق بر گذر عمر، خاطرات، افسوس و پشیمانی است.
در این [کتاب]،جولین بارنز بلورهایی از حقیقت را آشکار می سازد که به یک عمر زمان برای شکل گرفتن، نیاز دارند. او، این بلور ها را با صیقل دادن و صاف کردن، به درخششی چشم گیر می رساند.
داستانی ناملایم با اغنای بسیار در [نشان دادن]بالا و پایین های زندگی انسان
وقتی که در دهه ی دوم زندگی ات هستی... می توانی کل زندگی کوتاه خود را به یاد آوری. اما بعدها، حافظه تبدیل به چیزی پر از وصله و پینه می شود.
این چیزی نیست که من واقعا دیدم، اما چیزی که درنهایت به خاطر می آوری، همیشه آن چیزی نیست که شاهدش بوده ای.
"ما در زمان زندگی می کنیم، زمان ما را نگه داشته و به ما شکل می دهد، اما من هیچوقت آن را به درستی درک نکرده ام. در ضمن من در مورد تئوری های مربوط به خمیدگی یا بازگشت آن، یا احتمال وجود زمان های موازی صحبت نمی کنم. نه، منظور من، زمان معمولی و هرروزه است که ساعت های مچی و دیواری از منظم گذشتن آن بر ما اطمینان حاصل می کنند.
در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.
مطالعه ی فلسفه به منظور درک چگونگی تکامل ذهن و اندیشه ی بشر در طول زمان، اهمیت بسیاری دارد
«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.
اگر تنها یک تِم در آثار جولین بارنز وجود داشته باشد، مبهم بودن حقیقت، تحریف پذیر بودن خاطرات و نسبی بودن تمام دانش ها و ادراک های انسان است.
جایزه ی بوکر از سال 1969 پایه گذاری شده و از همان آغاز، رسالت خود را معرفی و ترویج بهترین آثار داستانی در قالب رمان قرار داده است.
این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.
رمانی بسیار خوشخوان و با درصد بسیار بالا نزدیک به واقعیت، همانطور که دوستان اشاره کردند این کتاب را باید بعد از ۵۰، ۶۰ سالگی بخونید و با گذشتهی خودتون مقایسه کنید، با حرفهایی که زدید، مجادلههایی که کردید، قضاوتهایی که در مورد دیگران انجام دادید و ... در ضمن ترجمهی جناب کامشاد عالی بود!
یک رمان فوق العاده که باید بارها و بارها خواند و اندیشید
این رمان یک رمان فوقالعاده است. و باید دوباره خونده بشه یک بار وقتی جون هستین و یک بار هم وقتی پیر شدین حس یک پایان از دست ندید
کتابی است که دوست داشتم فرصت داشتم و بلافاصله پس از اتمام خواندن آن؛ دوباره از ابتدا شروع میکردم.به نظر من ژرف نگرانه و عمیق است و هشدار میدهد تا مواظب جزئیات کلمات و رفتارهایمان باشیم.زیرا بعدها در زندگی خودمان و دیگران بسیار تاثیر گذار خواهد بود. ترجمه آقای کامشاد هم عالی است.
عالی و درجه یک(نرجمه کامشاد)
در حال خواندن ترجمه آقای کامشاد هستم، ترجمه خوبیه ولی کتاب منو جذب نکرد دو ماه میشه تازه نصفه شده تو این فاصله دو تا رمان دیگه تمام شد ولی مشتاق ادامه این رمان نیستم انتظار بیشتری داشتم با وجود تبلیغات و تعریف و تمجید ها
شاید این حرفی که میزنم کمی عجیب بنظر بیاد ولی اگر جوان هستید پیشنهاد میکنم این رمانو وقتی به میانسالی رسیدی یکبار دیگه بخون.
درسته. برای منم یه رمان معمولی بود. فقط آخرش غافلگیریش خوب بود. وگرنه رمان گیرایی نیست. ضمن اینکه با تمام توضیحاتش متوجه نشدم چرا مادر ورونیکا باید به تونی نامه مینوشت
بی نظیر... شاهکار.
سلام این کتاب را با ترجمه اقای کامشاد از نشر نو مطالعه کردم ترجمه تا حدودی قابل قبول بود اما متن کتاب ویراستاری نشده بود و غلطهای املایی باعث تاسف بود . داستان در مورد مردی به نام تونی وبستر است که در ایام بازنشستگی به واسطه میراثی(یک دفتر خاطرات)به خاطرات نوجوانی و جوانی خویش بازمیگردد داستان خیلی پر کشش بود اما پایانی گیج کننده و بدون شرح کامل داشت،تا حدودی پایان باز بود(امیدوارم این پایان بخاطر سانسور نبوده باشد) با شخصیت ورونیکا و پاسخهای تکراری اش(تو حالیت نیست)رتباط برقرار نکردم
نشر نو نشر وزینی است در خصوص انتخاب اثر و همچنین در خصوص نظارت بر کیفیت ترجمه و البته ویراستاری و همچنین کیفیت چاپ و صحافی ..این نظرات مخربتون رو واسه خودتون نگه دارید.اهل کتاب بیدار است .
نظرشون کاملا درسته ، نشر نو متاسفانه در زمینه ویراستاری ضعیفه . بخصوص در آثار داستانی این کاستی کاملا به چشم میاد.
نظرشون کاملا درسته ، نشر نو متاسفانه در زمینه ویراستاری قدری ضعیفه . بخصوص در آثار داستانی این کاستی کاملا به چشم میاد. جمله بندیهای اشتباه و عبارات مبهم که باعث نارسایی در معنا میشه و غلطهای تایپی که به محتوا لطمه میزنه . اینها فقط نمونه هایی از بی توجه ای (و یا شاید برای کاستن از هزینههای تولید، بی توجه ای عمدی) نشر نو به مسالهی ویراستاریه.
نظرشون کاملا درسته ، نشر نو متاسفانه در زمینه ویراستاری قدری ضعیفه . بخصوص در آثار داستانی این کاستی کاملا به چشم میاد. جمله بندیهای اشتباه و عبارات مبهم که باعث نارسایی در معنا میشه و غلطهای تایپی که به محتوا لطمه میزنه . اینها فقط نمونه هایی از بی توجه ای (و یا شاید برای کاستن از هزینههای تولید، بی توجه ای عمدی) نشر نو به مسالهی ویراستاریه.
سلام چقدر خوب بود کتابهایی که چندین ترجمه دارند را نمونه ای کوتاه از هر ترجمه را میگذاشتید تا هنگام انتخاب راحتتر انتخاب کنیم یا ترجمه بهتر را معرفی میکردید
انتظار داشتم نظرات بیشتری باشه ، فکر میکردم فروشش بالا بوده !
من کتاب رو با ترجمه آقای بامشاد خوندم. ترجمه روان و خوبی بود و داستان هم زیبا و عمیق بود.
بامشاد ؟
حسن کامشات
پا که به سن میگذارید، انتظار کمی آرامش دارید، نه؟فکر میکنیداستحقاقش را دارید.به هر حال، من این جور فکر میکردم.ولی بعد میفهمید که زندگی پاداش شایستگی سرش نمیشود. (متن کتاب_) داستان فوق العاده زیبا و پر کشش بود.به هیچ عنوان نمیشه کتاب رو کنار گذاشت بعد از شروع کردنش..عالی بود. ترجمه آقای کامشاد واقعا عالی بود