1. خانه
  2. /
  3. کتاب جوانی

کتاب جوانی

نویسنده: جوزف کنراد
2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
4 از 1 رأی

کتاب جوانی

کلاسیک های مدرن
youth
٪15
40000
34000
3.4 از 1 رأی

کتاب جوانی

کلاسیک های مدرن 14
Youth
٪15
40000
34000
معرفی کتاب جوانی
«جوانی» از جوزف کنراد، که نخستین‌بار در سال ۱۸۹۸ منتشر شد، رمانی کوتاه اما ژرف و لایه‌لایه است که به تلاقی حافظه، آرمان‌گرایی و سرخوردگی ناگزیر پیری می‌پردازد. این اثر که به‌صورت داستانی گذشته‌نگر از زبان دریانورد کارکشته، مارلو - راوی همیشگی آثار کنراد - روایت می‌شود، شرح سفری دریایی هولناک از لندن به بانکوک است؛ سفری که به سفری استعاری به درون روح انسان و رمانتیسیسم جاه‌طلبانه‌ی جوانی بدل می‌گردد. همچون بسیاری از آثار کنراد، جوانی نیز تنش میان دنیای بیرونی کنش و دنیای درونی تأمل را کاوش می‌کند.
داستان با گروهی از مردان - از جمله مارلو - آغاز می‌شود که بر عرشه‌ی کشتی نلی، لنگر انداخته بر رودخانه‌ی تیمز، گرد آمده‌اند. با فرارسیدن شب، مارلو روایت خاطره‌ای از روزگار جوانی‌اش را آغاز می‌کند: زمانی که دستیار دوم در کشتی فرسوده‌ای به‌نام جودیا بود. این سفر دریایی، که با تأخیرها، بحران‌ها و در نهایت آتش‌سوزی همراه است، خدمه را تا مرز فروپاشی جسمی و روانی پیش می‌برد. اما برای مارلوی جوان، این آزمون‌ها نه مایه‌ی حسرت، که نشانه‌ای از افتخارند - نماد روحیه‌ی جوانی، امید و شجاعت بی‌مهار.
مضامین و موضوعات کلیدی ای که در این رمان کوتاه بدان توجه شده است عبارتند از:
رمانتیسیسم جوانی: در بطن روایت، تأملی بر آرمان‌گرایی سال‌های آغازین زندگی نهفته است - انرژی بی‌پایان، خوش‌بینی کودکانه و عطش سیراب‌ناشدنی ماجراجویی. مارلو، در مقام ناظری مسن‌تر، این سفر را نه شکستی تلخ، که تجربه‌ای سازنده و سرشار از درخشش خاطره بازمی‌بیند.
گذر زمان و تغییر دیدگاه: با بازگویی خاطرات، تضادی لطیف میان شور بی‌واسطه‌ی جوانی و درنگ خردمندانه‌ی پیری آشکار می‌شود. این اثر به مطالعه‌ای بدل می‌شود درباره‌ی چگونگی دگرگون‌شدن معنای تجربه‌ها در گذر زمان.
دریا به‌مثابه استعاره: دریا، صرفا پس‌زمینه‌ی رویدادها نیست، بلکه آزمونگاهی عظیم است: جایی که شخصیت‌ها محک می‌خورند، توهم‌ها فرومی‌ریزند و نقشه‌های انسانی، در برابر نیروهای بی‌اعتنا و سترگ طبیعت، بی‌پناه می‌مانند. برای کنراد، دریا اغلب بازتابی است از وضع بشری.
قهرمانی و استقامت: گرچه سفر با شکست پایان می‌یابد، اما روایت مارلو ستایشی‌ست از پایداری و عزم راسخ. در این‌جا قهرمانی نه در کامیابی، که در جان‌به‌در بردن از آزمون‌ها و ایستادگی در برابر دشواری‌ها معنا می‌یابد - برداشتی اخلاقی که به یکی از ارکان جهان‌بینی کنراد تبدیل می‌شود.
«جوانی» روایتی از برجسته‌ترین و درعین‌حال در‌دسترس‌ترین آثار کنراد است؛ اثری که دغدغه‌های همیشگی‌اش - نبرد وجودی، دریا به‌عنوان میدان آزمون و ابهام‌های اخلاقی کوشش انسان - را در قالبی موجز و موثر ارائه می‌دهد. کنراد با صدای مارلو، هم فروغ جوانی و هم اندوه خاموش گذر آن را ترسیم می‌کند. نتیجه، اثری‌ست که تأثیرش تا مدت‌ها در ذهن باقی می‌ماند: ادای احترام به آتش رویاهای نخستین و آرامش تلخ‌وشی که در پی آن می‌آید.
درباره جوزف کنراد
درباره جوزف کنراد
جوزف کنراد با نام «تئودور یزف کنراد نالچ کوژینوسکی»، زاده ی ۳ دسامبر ۱۸۵۷ و درگذشته ی ۳ اوت ۱۹۲۴، نویسنده ی بریتانیایی-لهستانی بود.تئودور کنراد نالچ کورزینوسکی در سال ۱۸۵۷ در بردیچیف، امپراتوری روسیه (پادولیای، اوکراین کنونی) متولد شد. این منطقه از ملیت های مختلفی تشکیل شده بود که چهار مذهب و جهار زبان و چندین طبقه ی اجتماعی داشتند. آن بخشی که ساکنینش به زبان لهستانی حرف می زدند و خانواده ی کنراد هم از آن ها بود، آبا و اجدادی از طبقه ی سلاچتا بودند که طبقه ای پایین تر از آریستوکرات ها بود، ثروتمند و اصیل و دارای قدرت سیاسی بودند.آپولو کورزینوسکی، پدر کنراد، شاعر و مترجم ادبی از زبان های انگلیسی و فرانسه بود و جوزف در بچگی رمان های انگلیسی را به زبان های فرانسه و لهستانی پیش پدرش می خواند. آپولو کورزینوسکی که درگیر فعالیت های ضد تزاریست ها شده بود، در سال ۱۸۶۱ با خانواده اش به ولگودا در شمال روسیه تبعید شد. در این سفر جوزف مبتلا به سینه پهلو شد و در سال ۱۸۶۵ مادرش به همین مرض فوت کرد.پدر کنراد که تعلیم او را به عهده گرفته بود در سال ۱۸۶۹ به مرض سل درگذشت. جوزف را به سوئیس، پیش دایی اش «تادئوس بابروسکی» که تأثیر زیادی در زندگی کنراد داشت، فرستادند. جوزف که اصرار داشت دایی اش اجازه دهد دریانورد شود، در سال ۱۸۷۴ به فرانسه رفت و چند سالی در آن جا زبان فرانسه اش را بهتر کرد و دریانوردی آموخت. در فرانسه با محافل زیادی آشنا شد ولی به قول خودش دوستان بوهمیایی اش بودند که او را با نمایش نامه، اپرا و تئاتر آشنا کردند. در همین مدت ارتباط خوبی هم با دریانوردان داشت و چیزی نگذشت که دیده بان قایق های راهنما شد. کارگرانی که در کشتی دید و کارهایی که به او تحمیل کردند، همه زمینه ای برای جزئیات درخشان رمان هایش شد.جوزف کنراد در ۱۳ اوت سال ۱۹۲۰ در سن ۶۷ سالگی در اثر حمله ی قلبی درگذشت.
مقالات مرتبط با کتاب جوانی
حقایقی درباره «جوزف کنراد» و کتاب «دل تاریکی»
حقایقی درباره «جوزف کنراد» و کتاب «دل تاریکی»
ادامه مقاله
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»

در این مطلب، نکاتی ارزشمند را درباره ی چگونگی نوشتن داستان های کوتاه خوب با هم می خوانیم

6 دلیل برای خواندن داستان های کوتاه
6 دلیل برای خواندن داستان های کوتاه

ضرباهنگ سریع، طرح داستانیِ یک وجهی، و وجود ایجاز از ویژگی های «داستان های کوتاه» هستند

داستان های معمایی و تریلر، قلمرو هیجان و تعلیق
داستان های معمایی و تریلر، قلمرو هیجان و تعلیق

این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب جوانی" ثبت می‌کند