بدتر از همه، اعتیاد به آدمهاست. اگر ترک مخدرها بدن درد می آورد و ترک محرکها روح را کلافه میکند. ترک آدمها، عین قبض روح است. انگار که روحت را از جسمت بکشند بیرون، درش را باز کنند، آدم تویش را بیاورند بیرون و بعد با کلی حوصله و پینه به هم وصله اش کنند و دوباره بفرستند توی جسمت. روحی هم که وصله پینه داشته باشد که دیگر روح نمی شود. .
خودم را نمی توانم گول بزنم. دلم، تنگ دنیاست. دلم می خواهد بایستم بالای سرش و تا خود صبح خیره شوم توی صورت قشنگش و او دلش گرم من، راحت بخوابد و آرام نفس بکشد. بدون اینکه توی خواب هق بزند و دل من را آواره کند. این دلتنگی عجیبی که بی خوابم کرده، من را میترساند از اینکه به دنیا اعتیاد پیدا کرده باشم.