یک نمایشنامه ی انگلیسی شگفت انگیز.
این نمایشنامه ی پینتر، پس از گذشت پنجاه سال از اولین اجرا در لندن، همچنان مخاطبین را گیج و حیرت زده می کند.
با زبانی غنی و سرشار از سطوح مختلفی از انتقادهای اجتماعی و شخصی، و شخصیت پردازی.
شما فقط یک سری شیء هستید. فقط این طرف و آن طرف می روید. من این را می فهمم. می بینم که چه می کنید. همان کاری را می کنید که من هم می کنم اما در آن گم شده اید. هیچ وقت نخواهید دید که من... من هیچوقت در آن گم نخواهم شد.
من، آن کسی هستم که می تواند ببیند. به همین خاطر می توانم آثار انتقادی ام را بنویسم. نگاهی به آن ها بیاندازید، شاید به دردتان بخورد. ببینید چگونه آدم هایی خاص به پیرامونشان می نگرند. چگونه آدم هایی خاص می توانند تعادل فکری خود را حفظ کنند. تعادل فکری.
روث: از کجا فهمیدی که مریض بود؟ لنی: از کجا فهمیدم؟ (مکث) تصمیم گرفتم که مریض باشد.
در اوایل قرن بیستم و در اغلب کشورهای اروپایی، تمایزی میان نمایش های ساده و خیابانی با آثار جدی تر به وجود آمد.
اگرچه شروع «تئاتر ابزورد» اغلب در آثار آوانگارد مربوط به دهه های 1920 و 1930 در نظر گرفته می شود، خاستگاه های آن در حقیقت به مدت ها قبل باز می گردد.
اصلی ترین موضوعی که پینتر با آن زندگی می کرد و به آن می پرداخت، «بیگانگی انسان» بود.
مطالعه ی آثار مدرن به صخره نوردیِ ذهن تشبیه شده است. مدرنیسم به مخاطبی فعال و کنش گر نیاز دارد و خواننده ی اثر برای درک مفهوم آن، باید از ذهن خود کار بکشد.
این نمایشنامه درباره یک استاد فلسفه( تدی) و همسرش (روت) هست که بعد از مدتها به خانه پدر تدی (مکس)- که با برادر و دو پسرش زندگی میکنه- وارد میشن.ماجراهای عجیبی که با برگشت این دو به خانه اتفاق میفته،خواننده را شگفت زده میکنه.مضامین مختلفی از جمله گسست روابط افراد یک خانواده، پیچیدگی روابط انسانها، حسادت و تنهایی در این نمایشنامه مطرح میشه.سبک کمدی تهدید بسیار خوب از کار در آمده و به مرور و پیشرفت نمایشنامه به خوبی این تهدید و ترس در کار نمایانتر میشه و تاثیر خود را بر خواننده نیز میگذارد.