کتاب واژه ها در آتش

Words on Fire
کد کتاب : 65477
مترجم :
شابک : 978-6222740702
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 288
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 2019
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 6
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

«جنیفر ای. نیلسن» از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز

معرفی کتاب واژه ها در آتش اثر جنیفر ای نیلسن

کتاب «واژه ها در آتش» رمانی نوشته ی «جنیفر ای. نیلسن» است که اولین بار در سال 2019 منتشر شد. داستان در سال 1893، و در منطقه ای رقم می خورد که قبلا کشور «لتونی» بود اما اکنون برای سال ها به بخشی از روسیه تبدیل شده است. دختری دوازده ساله به نام «آدرا» بیشتر زندگی خود را در مزرعه ی والدینش سپری کرده است. پدرش مدام سفر می کند و «آدرا» می داند که والدینش کاری غیرقانونی را انجام می دهند، اما نمی داند چه کاری. وقتی افسری به نام «روساکوف» آن ها را دستگیر می کند و خانه شان را به آتش می کشد، «آدرا» درمی یابد که خانواده اش مشغول قاچاق کتاب هایی بوده اند که به زبان لتونیایی چاپ شده اند. روس ها مدت ها پیش، استفاده از این زبان را ممنوع اعلام کردند، چه به صورت کتبی و چه شفاهی، تا مردم منطقه را به اجبار با خودشان سازگار کنند. «آدرا» اکنون به گروهی از شورشیانی می پیوندد که از «پروس»، کتاب قاچاق می کنند: دو بزرگسال به نام «میلدا» و «بن» و پسری همسن خودش به نام «لوکاس».

کتاب واژه ها در آتش

جنیفر ای نیلسن
جنیفر آن نیلسن (زاده 10 10 ژوئیه 1971) یک نویسنده آمریکایی است که در درجه اول برای داستانهای نوجوانان شناخته شده است. از آثار او می توان به Trilogy Ascendance ، Behind Enemy Lines (یکی از کتاب های مجموعه Infinity Ring)، مارک دزد، یک شب تقسیم شده و تاریخ های زیرین اشاره کرد.نیلسن در یوتا شمالی متولد و بزرگ شد .
نکوداشت های کتاب واژه ها در آتش
An inspiring story of a girl who discovers the strength of her people.
داستانی الهام بخش درباره دختری که قدرت ملت خود را کشف می کند.
Barnes & Noble

A solid adventure about a little-known place and time.
یک ماجراجویی قدرتمند درباره مکان و زمانی کمتر شناخته شده.
Kirkus Reviews Kirkus Reviews

Highly recommended.
به شدت توصیه می شود.
School Library Connection

قسمت هایی از کتاب واژه ها در آتش (لذت متن)
اسم من «آدرا» است. به زبان من، یعنی لیتوانیایی، «آدرا» یعنی طوفان. اما سال ها بود که زبان من غیرقانونی شده بود. اگر موقع عبور و مرور توی جاده ها با این زبان حرف می زدیم و سربازها صدایمان را می شنیدند، ممکن بود همان لحظه بهمان شلاق بزنند یا دستگیرمان کنند.

حتی شاید گاهی به خاطر لیتوانیایی حرف زدن، ناپدید می شدیم. این اتفاق چند باری رخ داده بود. برای همین هم من حواسم بود توی جمع اسمم را نگویم، اما خیلی وقت ها با خودم فکر می کردم: اگر زبان من غیرقانونی است، پس اسمم هم غیرقانونی است؛ و این یعنی من اسم نداشتم.

این همه راه آمده بودم. مهم نبود چه چیزی سر راهم قرار می گرفت؛ دیگر نمی توانستم بایستم. دیگر نمی خواستم بایستم. زندگی های زیادی به من وابسته بود. اول از همه زندگی پدر و مادرم.