بسیار فصیح و شیوا.
داستانی روان، طوفانی و درخشان.
یکی از اصلی ترین رمان های اعتراضی در خلال جنگ ویتنام.
حالا دیگر کاملا اطمینان داشت که در حال مرگ است، اما کنجکاو شده بود. نمی خواست پیش از این که همه چیز را بفهمد از دنیا برود. اگر یک مرد می توانست دهان نداشته باشد، فک نداشته باشد، زبان نداشته باشد، دندان نداشته باشد و بینی نداشته باشد، به نظر منطقی می آمد که تعداد دیگری از قسمت های بدنش را هم نداشته باشد.
او بچه های کوچکی را دید که در گهواره ی خود تکان می خوردند و با مشت های کوچک، چشمانشان را می مالیدند و می خندیدند یا گریه می کردند یا کمی بوی بد می دادند اما سرشار از سلامتی بودند و به صبحگاه خوشامد می گفتند، به سپیده دم خیر مقدم می گفتند.
برای خاطر خدا ما را به جنگ برای چیزی بفرستید که بتوانیم ببینیم و لمس کنیم و درک کنیم. دیگر بس کنید استفاده از کلمات پرطمطراق و پوچی مانند دفاع از سرزمین مادری، سرزمین پدری، سرزمین ملی و یا سرزمین اجدادی. همه این ها یکسانند. این سرزمین چه دردی را از شما دوا می کند هنگامی که مرده اید و دیگر وجود ندارید؟
بخش زیادی از چیزی که آن را «زندگی طبیعی انسان» می نامیم، از ترس از مرگ و مردگان سرچشمه می گیرد.
می توان گفت که هدف اصلی این ژانر، «زندگی بخشیدن به تاریخ» از طریق ساختن داستان هایی درباره ی گذشته یا یک دوره ی تاریخی خاص است.
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند
اثری حرفه ای و کم نظیر
موجود کنید لطفا
شاهکار بی چون وچرا