آن روز، روح هیچ یک از ما خبردار نبود که به چه راهی قدم می گذاریم. فقیر و بیچاره ها از بقیه داناتر بودند. آن ها خوب می دانستند که جنگ جز بدبختی عاقبت دیگری ندارد و مزه ی بدبختی را هم که حسابی چشیده بودند، اما پولدارها سرشان به کار و کیف خودشان گرم بود. راستش همین پولدارها اگر کمی فکر می کردند، می فهمیدند که جنگ روی زندگی آن ها بیشتر اثر می گذارد. کات چینسکی عقیده داشت که بی خبری این عده نتیجه ی تربیت آن هاست که ابله بارشان آورده است، بگذریم.
زمانی که آن ها هنوز داشتند می نوشتند و جمله می ساختند، ما خون و مرگ می دیدیم. زمانی که آن ها هنوز با صدای رسا نصیحت می کردند که خدمت به وطن بزرگ ترین خدمت هاست، ما خوب فهمیده بودیم که خوف مرگ از آن هم بزرگ تر است. با وجود این، نه تمرد کردیم و نه فراری شدیم و نه ترسیدیم. گفتن این اصطلاحات برای آن ها چقدر ساده و آسان بود. ما هم به اندازه ی آن ها وطنمان را دوست داشتیم. ما جانمان را کف دست گذاشتیم و به آب و آتش زدیم، اما توانستیم خوب را هم از بد تشخیص بدهیم. بله، یک دفعه چشم هامان بینا شد و همه چیز را دیدیم. دیدیم که از دنیای آن ها دیگر چیزی باقی نمانده و دیدیم که به طور ترسناکی، یکه و تنها هستیم و یکه و تنها باید گلیم خودمان را از آب بیرون بکشیم.
در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.
فیلم ها و داستان ها دو رسانه ی متفاوت از هم هستند که هر کدام، نقاط قوت و ضعف مختص به خود را در زمینه های مختلف دارند
بخش زیادی از چیزی که آن را «زندگی طبیعی انسان» می نامیم، از ترس از مرگ و مردگان سرچشمه می گیرد.
وقتی فرهنگ چند هزار سالهی بشر نمیتواند جلو جنگ و جاری شدن این نهر خون را بگیرد یا این فرهنگ دروغین است یا هیچ ارزشی ندارد. در جبهه غرب خبری نیست اریش ماریا رمارک
بی نظیر و درجه یک.ترجمهی جناب جولایی هم عالی بودکتابی که میشود دومرتبه خواند و لذت برد
آقای تاجبخش چرا کلمهی " جبهه " رو از اسم کتاب حذف کردن ؟!
متن کامل توضیحات در این خصوص که توسط آقای جولایی به صورت پاورقی در بخش سخنان مترجم آمده بود رو برایتان نوشتم اما هنگام فرستادنش با مشکل رو به رو شدم، خلاصه صحبتهای ایشون این بود که ترجمه عنوان اصلی کتاب از آلمانی به فارسی " در غرب خبری نیست" است، اما در ترجمه این کتاب به انگلیسی از کلمه جبهه استفاده شده و برای رساتر بود محتوای کتاب از این عنوان استفاده شده.
سلام ممکنه راهنمایی کنید و بگید بهترین ترجمش کدومه؟
بدون شک ترجمه آقای تاجبخش
خیلی کتاب خوبیه گیرایی زیادی داره در حدی که به خودت میای میبینی نصف کتاب خوندی راجب جنگه و سختیای جنگ و بیهوده بودن جنگ کسایی که به خدمت رفتن خوب میتونن درکش کنن
فقط میتونم بگم که از سن ۱۳ سالگی تاحدود۵۰ سالگی فک کنم ۱۸ بار این کتابو خوندم.هردفعه هم بادقت وآروم.تاثیرعجیبی در شکل گیری افکار ضد جنگم گذاشته.بسیارعالیه وبه همه همیشه پیشنهادمیکنم بخونن.
کتابو همین چند دقیقه پیش تموم کردم ، راستش رو بخواین نمیدونم با توجه به اینکه نظرهای دیگه سایت اینقدر مثبته چی بگم ، چون برای من متفاوته و میترسم دوستان به خاطر مخالفتم باهاشون ، شروع کنن همونجوری که با هرکی مخالفن بگن تو نادانی و نمیفهمی و اینجور چیزا .( البته نمیدونم چی برای نفهمیدن داره !😄 من این کتاب رو میشه گفت در تب کتاب خوانیم خوندم ( قبلش تو چند روز 5 کتاب خونده بودم ) ولی این کتاب رو تو چند رو خوندم ! برای من کتاب کسل کننده ای بود خیلی از صحنههای نوشته شده توسط نویسنده تکراری بودن ( البته خواه تو جنگ هم سناریویی بیشتر از این انتظار نمیره ) ولی با این حال چرا این کتاب در قالب یک داستان کوتاه 100 صفحه ای نوشته نشد ؟! ( چون به 209 صفحه ( اینقدرش داستانه ) دقت نکنین ، علمی فرهنگی مثل همیشه با توجه به رسم و عادتش کتاب رو در قطع غیر استاندارد رقعیش و با فونت خیلی ریز چاپ کرده ! ، پس یه جورایی خیلی بیشتر از 209 صفحه وقت ازتتون میگیره ، دیالوگم کم داره و بیشتر روای طورانه است ) و مهمترین نکته ای که بخوام بگم در مورد نویسنده اینه که کتاب رو جوری نوشته که میتونم بگم به جز تصویرگری و هدفش ، واقعا جذابیت داستانی نداره و میشه گفت یه حالت مستند طور داره ، شاید بشه گفت شبیه بالزاک که تصویرگری خوبی داره کتاباش ولی داستان ن ! *** حالا اگه برسم و بخوام در مورد کتاب صحبت کنم باید با یکسری نظرها کاملا موافقت کنم ، بله کتاب ، کتاب تصویری ای است و به شدت ضد جنگه و باید گفت همین مهمترین و اصلیترین هدف کتابه . احساسات سربازها رو بخوبی تونسته به تصویر بکشه به طریقی که درحالیکه ما به جنگ نرفتیم ولی میتوانیم با آن احساس همدردی کنیم و قبولش کنیم . کتاب واقع گرانه و خشک در مورد این موضوع صحبت میکنه که در جنگ انسانیت ، زندگی ، معصومیت ، آرزوها و امیدهای سربازها گرفته میشه و بعدش حتی اگه زنده بمونن دیگر چیزی به جز مشتی خاک نیستن و .... . نسلی سوخته که ارزشهای بشری رو به چالش میکشه . ** البته بگم که به نظرم این کتاب به فراموش نشدنیترین کتابهای زندگیتون تبدیل میشه . *در مورد ترجمه بگم که از علمی فرهنگی خوندم که 1346 چاپ اول بوده ! و واقعا ترجمه و ویراستاری خوبی نداره ! *در نهایت با توجه به وقتی که روی کتاب خواهید گذاشت،من پیشنهادنمیکنم وبه نظرم الویت روبه کتابهای دیگه بدین
وای که چقدر این کتاب خوبه...
من نسخهی نشر علمی فرهنگی رو دارم , انتشاراتی که ادعا میکنه چندین بار ناشر برگزیدهی سال شده , حروف جا افتادهی زیادی تو کلمات بود که حرص آدم رو درمیاورد
من هم "داستان هفت نفری که به دار آویخته شدند" رو از این انتشارات گرفتم و از لحاظ ویراستاری و حروفچینی واقعا تو ذوقم زد.
چطور یه کتاب 196 صفحه ای از 110 تومن رسیده به 160 تومن ؟ لابد فردا میزنید 200 و خوردی! واقعانکه
شد ۲۴۰😂
من دارم ترجمهی آقای تاجبخش رو میخونم و ازش راضی نیستم.خود کتاب بسیار عالیه مخصوصا اگه سربازی رفته باشید خیلی جاهاش بهتر درک میکنید
وحشتناک بده ترجمه این اقا
این اثر سرشار است از گزین گویههای به یادماندنی درمورد جنگ که همواره این سوال را در ذهن مخاطب ایجاد میکند که آیا اگر نویسنده شخصا جنگ را تجربه نکرده بود ممکن بود اثری تا این حد واقع گرایانه و تاثرگذار خلق کند؟ در این کتاب آثار مخربی که جنگ روی روان انسانها به جا میگذارد به خوبی به نمایش گذاشته شده؛آثاری که تا آخر عمر بر روان انسان باقی میماند و مارا در این تجربه همراه میکند. پ.ن:فیلمی با اقتباس از این کتاب با همین نام به تازگی ساخته شده که شاید دیدنش خالی از لطف نباشد.
این کتاب هم ضد جنگه و هم ضد خمینیسم 😈😁
یکی از بهترین کتابایی که تاحالا خوندم
اوه اوه چاپش تموم شد چشمه سری بعد 200 تومن قیمت میزنه
فصل اول ترجمه انگلیسی ا.و. وین از آلمانی که توسط انتشارات اوریمَنز لایبرری چاپ شده است، با ترجمههای آقایان تاجبخش و جولایی مقایسه شد. ترجمه آقای جولایی دقیقتر و وفادارتر است. از طرفی، آقای تاجبخش، با محاورهای کردن دیالوگها، فضاسازی بهتری انجام دادهاند.
کتاب صحنههای جنگ را آنقدر ملموس و واقعی توصیف کرده که در تمام لحظات خواندن، خواننده را نیز درگیر میکند. مهمترین جنبه کتاب نیز ضد جنگ بودن آن است، جنگی که آدمهای بیگناه را به جان هم میاندازد، جنگی که حتی اگر از آن جان سالم به در ببرید، زخمهای روحی ناشی از آن هیچوقت خوب نمیشوند. هیچکس پس از جنگ دیگر آن آدم سابق نمیشود. شخصیتهای کتاب نیز دقیقاً این مسائل را از سر میگذرانند.
این تلخترین و شکه کنندهترین کتابیه که خوندین.من مجبور بودم بخونمش ولی شما اگر روحیه حساسی دارین ازش دوری کنید.ارزش کابوسهای شبانه رو نداره
بیشتر از آدمخواران جناب ژان تولی!؟👺
ما خود جنگ را دیدیم - اگر درشلمچه بوده باشید همیشه از زمین و آسمان میترسید واگر در حلبچه بوده باشید از خودتان میترسید از انسان میترسید که چه خویی دارد که هیچ حیوانی این گونه نیست
کتاب، داستان پسر ۱۹ ساله آلمانی به ایم پله. پل راوی داستانه و تجربیات و سرگذشت خودش و دوستانش در جنگ رو بیان میکنه. داستان آدمایی که قبل از اینکه فرصت داشته باشن با دنیای زیبای اطرافشون آشنا بشن روانه جبهه جنگ شدن. کساییکه در جنگ حضور داشتن حتی اگه شانس زنده موندن و به خونه برگشتن رو داشته باشن میتونن به زندگی عادی ادامه بدن؟ میتونن گذشته پر از مرگ و خون رو فراموش کنن؟ نویسنده با زبون ساده فاجعه جنگ و شرایط وحشتناک جبهههای جنگ رو نوشته. به قدری زیبا نوشته که میتونید لحظه به لحظهی داستان رو تو ذهنتون تصور کنید. چیزی که خیلی دوست داشتم این بود که پل از احساساتش میگه چیزی که تو جنگ جایی نداره. اقای اریش ماریا رمارک تو جنگ جهانی اول حضور داشتن و به خوبی با جنگ آشنا بودن و لمسش کردن. همین باعث شده که انقدر زیبا بنویسن.داستان خیلی تلخی بود اما واقعیتهای جنگ رو به زیباترین شکل ممکن بیان کرده بود. درکل ترجمه کتاب خوب و روان بود ولی به نظرم اصلا درست نیست که در ترجمه کتاب از اصطلاحات و کلمات عامیانه استفاده بشه که در ترجمه این کتاب استفاده از این نوع کلمات زیاد بود.
کدوم ترجمه منظورتونه؟
من چاپ خیلی قدیمی کتاب رو خوندم . واقعا عالیه. هم روشنگره و هم سرگرم کننده.