1. خانه
  2. /
  3. کتاب زیرا که هم چنان

کتاب زیرا که هم چنان

3 از 1 رأی

کتاب زیرا که هم چنان

Zira ke ham-chenan
انتشارات: هشت
ناموجود
100000
درباره افسانه نجومی
درباره افسانه نجومی

شاعر، داستان‌نویس، پژوهشگر و منتقد ادبی. تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه‌های اهواز و دزفول ادامه داد. دهۀ هفتاد برای نجومی آغاز فصل دیگری به شمار می‌آید که محصول آن را می‌توان چاپ مقاله، شعر و نقد ادبی از سال 1376 تا امروز، در مطبوعات و نشریه‌هایی نظیر آرمان، ابتکار، اطلاعات، اعتماد، توسعۀ جنوب.... و مجله‌های تخصصی شعر مثل کارنامه، نوشتا، نافه، عصر پنج‌شنبه، کلک، دانوش، سخن، مجلۀ رشد آموزش زبان و ادبیات فارسی و... دانست. همچنین چاپ شعر و نقد ادبی در مجله‌های الکترونیکی یانوس، پیاده‌رو، نورهان، عقربه، چوک، سایت تخصصی شعرانه، سایت ادبیات پیشرو ایران و.... دبیر علمی "مجله الکترونیکی تخصصی شعر یانوس"، از دیگر فعالیت‌های ادبی نجومی به شمار می‌آید. این شاعر و منتقد ادبی همچنین در کنار سرایش شعر، فعالیت‌های ادبی دیگری همچون عضویت در هیئت مدیره انجمن شعر اهواز  (1386- 1393)، عضویت در ترکیب هیئت داوران جشنواره‌هایی نظیر اولین جشنوارۀ خورهای احساس، ویژۀ کتاب شعر خوزستان، شهرستان ماهشهر (1390)؛ اولین جشنوارۀ سراسری شعر دوست، اهواز (اردیبهشت 1391) را در کارنامۀ ادبی خود دارد. علاقه به نوشتن داستان کوتاه و چاپ داستان‌ در مجلۀ  نافه از دیگر فعالیت‌های ادبی نجومی در طول سالیان فعالیت‌های ادبی او محسوب می‌شوند. ارائۀ مقالۀ پژوهشی با عنوان "تحلیل ریخت شناسی روایت در آثار اخوان ثالث" در نخستین همایش نکوداشت مهدی اخوان ثالث، استان یزد (1394)، ارائۀ مقاله با عنوان "بوطیقای شعر زنان خوزستان" در همایش ملی زن در تاریخ محلی خوزستان (1395- دانشکدۀ علوم تربیتی دانشگاه چمران اهواز) فعالیت‌های  دیگری است که در کارنامۀ ادبی این شاعر و منتقد ادبی به چشم می‌خورد. کتاب‌شناسی: فینیقیه زنی بود با کلاه مدرج ( مجموعه شعر- نشر لاجورد، 1381)؛ سیزیف پرت خنده‌ی آدم ( مجموعه شعر- نشر داستان‌سرا، 1382)؛ کارون با طعم توت فرنگی (مجموعه شعر- نشر نصیرا، 1393)؛ چند دقیقه رمانس (مجموعه شعر- نشر نصیرا، 1394)؛ برای حجامت لب‌هایم اهواز بیاور (مجموعه شعر- نشر هشت، 1396)؛ نمای درشت، آنتولوژی شعر زنان شاعر خوزستان (نقد و پژوهش ادبی- نشر ترآوا، 1389)؛ قاف‌نقد، بازخوانی شعر معاصر فارسی (نقد ادبی- نشر نصیرا، 1392). 

قسمت هایی از کتاب زیرا که هم چنان

خاربوته ای خشک و تیغ دار، اما پرهیاهو. انگار که سر به سرمان گذاشته باشد، پا به پای امان وسط آن خلنگزار و صحرای برهوت می دوید. گاهی سد راه مان می شد، اما سماجت امان را که می دید، با قدرتی که انگار از صد اسب بخار به عاریه گرفته بود، سعی می کرد هرچه بیشتر از ما سبقت بگیرد، تا سبکبالی اش را شوخ چشمانه به رخامان کشیده باشد. گرد و غبار که شروع شد، هر دوی مان حس کردیم که دنیا به طرز دلهره آوری ترسناک شده است. انگار جای دیگری بودیم. یقه ی پیرهن ام را تا گوش ها بالا کشیده بودم اما گرد و غبار با آن هیاهوی بی افسار، موذی تر از این حرف ها بود. این را هردوی مان فهمیده بودیم. گم شدن توی خلنگزار گرم و سوزان به آن درندشتی و بی در و پیکری. بی آنکه به گذشته ها فکر کنیم، به خانواده، شهر، کشورمان و یا حتی به جنگ، خون، تیربار، بمب و مسلسل و نارنجک و هزاران کوفت و بدبختی دیگر و این که چرا ما دو نفر... آنجا تنها؟... انگشت های مان را به هم قلاب کرده بودیم. این تنها راه بود، شاید هم بهترین راه برای آن که یکدیگر را گم نکنیم. حالا دیگر کوله هایمان هم سنگینی اضافه ای بود که روی دوش های کج شده و نحیف مان حس می شد.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب زیرا که هم چنان" ثبت می‌کند