ولی اگر به همین ترتیب نظریه ای در مورد یک خواب ارائه دهیم، این پرسش پیش می آید که آیا تعبیر، معیاری برای توجیه خواب دیگری هم هست و آیا می توان دامنهای وسیع تر به این تعبیر داد؟ شاید این قاعده را بتوان روی یک زنجیره از خواب ها اعمال کرد. من شخصا ترجیح می دهم خواب های کودکانه را به صورت زنجیره ای مورد بررسی قرار دهم. مطالعه خواب ها به این صورت تعبیری کنترل شده در اختیار قرار می دهد که میتواند ارزشمند باشد، چون تعبیر اولین خواب، با تأکیدات دیگر خواب های زنجیره ای می تواند اصلاح شود.
خواب دیگری را هم یک مرد سی ساله برایم تعریف کرده بود که به خاطر ابتلای ناگهانی به یک بیماری عصبی برای مشورت نزد من می آمد. مردی مربی یک شاهزاده که وظیفه سنگین، اعصباش را به هم ریخته بود. چیزی که باعث تعجب من می شد، ظهور ناگهانی بیماری بود، چون در موارد مشابه بیماری پنهان می ماند و به مرور زمان تشدید می شود. از او پرسیدم: پیش از آنکه دردها و دلشوره هایش آغاز شود، چه اتفاقی افتاده بود. ابتدا می گفت، اتفاق خاصی نیفتاده بود.
کمتر کسی را می توان یافت که مانند «کارل گوستاو یونگ» بر رواشناسی مدرن تأثیرگذار بوده باشد.
«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.
حقایقی وجود دارند که در آینده به حقیقت می پیوندند. حقایقی نیز در گذشته حقیقت داشته اند و حقایقی دیگر نیز هست که در هیچ دوره ای حقیقت نداشته و نخواهند داشت.
سلام خوابها ورویاها به هم نزدیک نیستند
یعنی چی ؟