در نمادگرایی شرق، مربع، در چین به صورت زمین و در هند در جاوه ی پادما یا لوتوس (نیلوفر آبی)، ویژگی مادینه دارد. ناخودآگاه مردان نیز مادینه و متجلی در آنیماست. ضمن آن که آنیما مظهر و معرف کنشی موسوم به «مادون» نیز به شمار می آید، در نتیجه دارای خصلتی بی نهایت انعطاف پذیر است.
از زمان های بسیار دور همه روی این نظر متفق القول بوده اند که کار کیمیاگری، حرفه ای مقدس و الهی است و کامیابی در کار نمی تواند به جز یاری خداوند صورت پذیرد. مگر نه آن که این علم جز به کسانی اندک شمار اعطا شده است و اگر خداوند یا یک استاد دروازه ی راز و رمز کار را نگشاید، هیچ کس توانا به درک آن نیست.
اندکی پس از او دلایل و قراین فراوانی ارائه شد تا نشان دهد که در کار کیمیاگری دو جریان متجانس (از نظر ما) به موازات یکدیگر پیش می روند که به دلیل همین تجانس، تمایز آن ها به چشم نمی آید. کلمات قصار کیمیاگری برای خرد و منطق ما پذیرفتنی نیست. اگر بگوییم که کیمیاگر از قواعد و روند کار شیمی، منحصرا در عرصه ی نمادین استفاده می کرد، پس چرا وقت خود را در یک آزمایشگاه با بوته ها و قرع و انبیق ها می گذراند؟ و اگر چنان که کیمیاگران همواره تأکید می کردند، دست اندر کار آزمایشات شیمیایی بودند، پس چرا با توسل به نمادهای اساطیری، تا این حد به استعارات و کنایات مبهم روی می آوردند؟