یک رمان کوتاه بدیع و تشویش آور.
اثری سریع و پرتعلیق.
تنها گلایه ای که مخاطبین احتمالا خواهند داشت این است که چرا کتاب طولانی تر نیست.
«گوئندی» انگشت کوچکش را می اندازد دور اهرم و می کشدش. این بار وقتی صفحه ی چوبی کوچک از میان شیار خارج می شود، رویش یک سکه ی نقره هست. آنقدر بزرگ و درخشان است که در مقابل نوری که از آن منعکس می شود، بی اختیار چشم هایش را جمع می کند.
اخیرا هر از گاهی سوالاتی به ذهنش خطور می کند که پاسخی برایشان ندارد. چرا تو، «گوئندی پترسون»؟ چرا از بین همه آدم های دنیا تو رو انتخاب کرد؟ و همچنین سوالاتی ترسناک تر: اون از کجا اومده بود؟ چرا من رو تحت نظر گرفته بود؟ (خودش دقیقا همین را گفته بود!) اون جعبه ی لعنتی چیه؟ باهام چیکار می کنه؟
«گوئندی» مدتی طولانی می نشیند روی نیمکت و فکر می کند و به ابرهایی نگاه می کند که در آسمان پرسه می زنند. بعد بلند می شود و از پلکان می دود پایین و دوباره می رسد خانه. سوالاتش همچنان باقی اند: چقدر از زندگی اش تحت کنترل خودش است و چقدر از آن، تحت کنترل جعبه و پاداش ها و دکمه هایش؟
برخی از محبوب ترین و پرفروش ترین نویسندگان در دنیای ادبیات، تمام مسیر حرفه ای خود را با به کارگیری هویت هایی جایگزین خلق کرده اند.
در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.
سریال های که از ادبیات داستانی اقتباس شده اند و زندگی جدیدی را به آثار ادبی بخشیده اند.
آثار کینگ نه به خاطر تاریکی ذاتی بلکه به خاطر امیدبخش بودن ماندگار شده است
بخش زیادی از چیزی که آن را «زندگی طبیعی انسان» می نامیم، از ترس از مرگ و مردگان سرچشمه می گیرد.
چه اتفاقی می افتد وقتی دو ژانر علمی تخیلی و فانتزی، و انتظارات متفاوتی که از آن ها داریم، در تار و پود یکدیگر تنیده شوند؟
از آثار کلاسیک جاودان گرفته تا شاهکارهای مدرن، به نظر می رسد که نویسندگان همیشه از واقعیت های غم انگیز و غیرمعمول زندگی خود برای خلق داستان های به ظاهر خیالی استفاده می کرده اند.
این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟
نام درست این کتاب «جعبه کنترل گوئندی» است. باتن باکس در برگردان و برابرسازی فارسی همان جعبه کنترل میشود که بله... دکمه دارد... اهرم دارد... . . دلیل بلاهت این همه مترجم در کشور، نمیدانم چرا هنوز انتشارات با آنها همکاری میکنند!
چون ناشران دنبال مترجم ارزان هستن
ترجمه خانم تقدیسی پر از اشتباه است
کتاب خوب با پیام خوب