هیچ کس به اینجا نیامد. مگر در مقام یک خریدار, یک دشمن و یا یک دیدار کننده عاجز از درک موقعیت.امروز نیز همانند سه هزار سال قبل از میلاد مسیح , فصلها بر رنج طاقت فرسای کشاورزان سپری می شود; هیچ پیام انسانی و یا الهی به این فقر تغییر ناپذیر نرسیده است. به زبان دیگری صحبت می کنیم: زبان ما اینجا غیر قابل فهم است.
علی رغم به راه انداختن مراسم بزرگداشت مادونا، دعاهای دون ترایلا و امید کشاورزان، باران حتی در روزهای بعد هم نبارید. خاک برای کار بیش از اندازه سفت بود و دانه های زیتون روی درخت های تشنه داشت می خشکید؛ اما مادونای سیه چهره خونسرد بود، ترحم نداشت، التماس ها را نمی شنید، مثل طبیعت آن جا تغافل پیشه کرده بود.