1. خانه
  2. /
  3. کتاب آبلوموف (جلد سخت)

کتاب آبلوموف (جلد سخت)

2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
4.07 از 15 رأی

کتاب آبلوموف (جلد سخت)

Oblomov
٪5
850000
807500
3.5 از 3 رأی

کتاب آبلوموف (شومیز)

Oblomov
ناموجود
650000
معرفی کتاب آبلوموف (جلد سخت)
این پرتره ی ماهرانه از فردی از طبقه ی اشزاف ، که با شوخ طبعی و دلسوزی خاص نگاشته شده است ، باعث شد ایوان گونچاروف در سال 1859 در سراسر روسیه مشهور شود. ایلیا ایلیچ اوبلوموف شخصیت اصلی رمان است که به عنوان تجسم نهایی انسانی سطحی ، یک شخصیت نمادین در ادبیات روسی قرن نوزدهم به تصویر کشیده شده است. اوبلوومف یک نجیب جوان و سخاوتمند است که به نظر می رسد نمی تواند در تصمیم گیری های مهم یا انجام هرگونه اقدام مهمی عمل کند. در طول رمان او به ندرت اتاق خود را ترک می کند. در 50 صفحه اول ، او فقط قادر است از تختخواب خود به صندلی حرکت کند.
ایلیا ایلیچ آبلوموف یکی از اعضای حکومت اشرافی در حال مرگ در روسیه است – مردی که آنقدر تنبل است که کارش را در خدمات کشوری رها کرد ، از کتابهای خود غافل شد ، به دوستانش توهین کرد و خود را در بدهی و مقروض یافت. او که بیش از حد نسبت به انجام هر کاری برای حل مشکلات خود بی تفاوت است ، در یک آپارتمان کوبیده و فروریخته زندگی می کند ، و منتظر زاخار است ، بنده ی او که به اندازه او بیکار است. آبلوموف که از فعالیت لازم برای مشارکت در دنیای واقعی وحشت دارد ، از انجام هر کاری خودداری می کند؛ تغییرات را به تعویق انداخته و در آخر اینکه خطر از دست دادن عشق زندگی خود را به جان می خرد.
درباره ایوان گنچاروف
درباره ایوان گنچاروف

ایوان الکساندروویچ گنچاروف ۱۸ ژوئن ۱۸۱۲ در سیبری به دنیا آمد. والدینش از طبقه تجار بودند و کودکی نویسنده در خانه سنگی بزرگ گنچاروف‌ها واقع در مرکز شهر با ساختمان‌های بی‌شمار سپری شد. گنچاروف به یاد دوران کودکی و خانه پدریش، اتوبیوگرافی «در میهن» را نوشت. او هفت سال داشت که پدرش را از دست داد و پدرخوانده‌اش نیکلای نیکلایویچ ترگوبف نقش مهمی در شکل‌گیری شخصیت درونی و سرنوشت وی ایفا کرد. تحصیلات ابتدایی را در منزل تحت نظارت ترگوبف و سپس در پانسیون خصوصی گذراند. در ده سالگی به اصرار مادرش، جهت تحصیل در آموزشگاه بازرگانی به مسکو فرستاده شد. وی در طول هشت سال آموزشگاه، روزهای سخت و یکنواختی را سپری کرد. او بسیار مطالعه می‌کرد و به خواندن آثار ادبی نویسندگان و شاعرانی چون کارامزین، درژاوین و دمیتریف علاقه بسیاری داشت. «یوگنی آنگین» پوشکین تأثیر شگرفی بر وی گذاشت طوری‌که حس احترام و تحسین در مقابل نام پوشکین را تا آخر عمرش حفظ کرد. در این زمان بود که تحصیل در آموزشگاه برایش غیرممکن شد و توانست مادرش را متقاعد سازد که تحصیل در آن آموزشگاه را کنار بگذارد. در هجده سالگی، زمان آن فرا رسیده بود که به دنبال خواسته و علاقه شخصی‌اش برود. شوق نوشتن، علاقه به علوم انسانی به خصوص آثار هنری باعث شد که در دانشکده زبان و ترجمه دانشگاه مسکو تحصیل را آغاز کند. دانشگاه، دیدگاه گنچاروف نسبت به زندگی، مردم و خودش را تغییر داد. 

«پرتگاه» آخرین اثر برجسته گنچاروف است. پس از پایان این کار، زندگی او بسیار سخت شد، بیماری، تنهایی، و در نهایت افسردگی روحی به سراغ نویسنده آمد. هر سه رمان گنچاروف به توصیف دوران قبل از رفرم روسیه می‌پرداخت دورانی که نویسنده خوب می‌شناخت و درک می‌کرد، جریاناتی که در سال‌های بعد طبق پیشگویی شخصی نویسنده اتفاق افتادند او آن‌ها را با تمام وجود حس می‌کرد اما نه توان فیزیکی آن را داشت که سنگینی بار این آگاهی را تحمل کند و نه توان درک روحی آن.

در ۱۸۴۷ او نخستین رمانش یک داستان معمولی را به چاپ می‌رساند. یک سال پس از آن، بخش‌هایی از شاهکار خود به نام آبلوموف را می‌نویسد. اما ده سال طول می‌کشد تا نوشتن تمامی اثر را به آخر برساند. در ۱۸۶۹، آخرین کتابش سیلاب را می‌نویسد که مضمون آن روند و سیر پوچ‌گرایی است. 
ویژگی های کتاب آبلوموف (جلد سخت)
  • نامزد جایزه AATSEEL
نکوداشت های کتاب آبلوموف (جلد سخت)

آبلوموف واقعا اثری بزرگ است. از آنهایی که نمونه اش را مدت های طولانی است که ندیده ام. این اثر مرا از خود بیخود کرده است و من مشغول دوباره خواندن آن هستم.

Leo Tolstoy

استعداد گنچارف ده تای من است.

Anton Chekhov
قسمت هایی از کتاب آبلوموف (جلد سخت)

ایلیا ایلیچ آبلوموف، یک روز صبح در آپارتمان خود واقع در یکی از عمارت های بزرگ خیابان گاراخووایاتی که شمار ساکنان آن از جمعیت یک شهر مرکز ناحیه چیزی کم نداشت روی تخت در بستر خود آرمیده بود. مردی بود سی و دو سه ساله و میان بالا که چشمان خاکستری تیره و صورت ظاهر مطبوعی داشت، اما هیچ اثری از اندیشه ای مشخص و تمرکز حواس در سیمایش پیدا نبود.

حرکاتش، حتی در حال هیجان با نرمی و رخوتی مهار می شد که از گونهای لطف تنبلی خالی نبود. هرگاه غبار غمی بر روحش مینشست نگاهش تار می شد و چین بر پیشانی اش می افتاد و بازی تردید و اندوه و اضطراب در سیمایش آغاز می شد، اما این اضطراب به ندرت صورت اندیشه ای مشخص می گرفت و تقریبا هرگز به تصمیمی منجر نمی گردید، بلکه یک سر در آهی تحلیل می رفت و در بی دردی و چرت غرقه میشد.

مقالات مرتبط با کتاب آبلوموف (جلد سخت)
نگاهی به کتاب «آبلوموف» اثر «ایوان گنچاروف»
نگاهی به کتاب «آبلوموف» اثر «ایوان گنچاروف»
ادامه مقاله
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن

در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.

نظر کاربران در مورد "کتاب آبلوموف (جلد سخت)"
34 نظر تا این لحظه ثبت شده است

کتاب شده کالای تجملاتی و فقط برای اشراف قابل خرید است .

1403/09/11 | توسطم اِ
5
|

دلیل این که فرهنگ معاصر انقد قیمتاش بالاست چیه؟ نمی‌فهمم واقعاً کیفیت چاپ و صحافیم معمولیه آخه

1403/08/19 | توسطسعید رضایی فرد
2
|

از همان اول اش قیمت غیرمنصفانه ای داشت.

1403/07/30 | توسطامیر
6
|

چاپ کتاب افتضاح است و سطور از نزدیک شیرازه کتاب شروع شده اند طوری که برای خواندن شیرازه کتاب باز شد. قطع پالتویی برای این‌کتاب واقعا نامناسب است.

1403/06/20 | توسطاحمد مافی
3
|
پاسخ ها

بابا! کــــل کتاب افتضاح است! از ترجمه بگیر تا چاپ و طرح جلد و صحافی و... خود نوشتار!

1403/08/01|توسطپرومتئوس - کاربر سایت
0

اواخر کتاب هستم و احتمالا مثل کتاب‌های دیگه م ،داخل کتابخانه ام‌نمیگذارمش، بلکه میخام‌قابش کنم بزنم به دیواررررر ، اخه گنچاروف لامصب چجوری تونستی انقدر قشنگ‌بنویسی .از الان ناراحتم‌که فقط ۱۵۰ صفخه دیگه مونده تا تموم بشه ،کاش آبلوموف ۲ هم وجود داشت. یه پیشنهاد:لطفا با جلد سخت خریداری کنید

1403/05/01 | توسطپیمان ظفریان
12
|
پاسخ ها

عیوق 🤢🤮🤧 قابش کن بذار سر در خانه که درس عبرت بشه برای بقیه که نخوننش!

1403/08/01|توسطپرومتئوس - کاربر سایت
2

اواخر کتاب هستم و احتمالا مثل کتاب‌های دیگه م ،داخل کتابخانه ام‌نمیگذارمش، بلکه میخام‌قابش کنم به زنم به دیواررررر ، اخه گنچارف لامصب چجوری تونستی انقدر قشنگ‌بنویسی .از الان ناراحتم‌که فقط ۱۵۰ صفخه دیگه مونده تا تموم بشه ،کاش آبلوموف ۲ هم وجود داشت .

1403/05/01 | توسطپیمان ظفریان
4
|

رمان فوق العاده عالی هست. ترجمه سروش حبیبی رو خوندم و راضی بودم

1403/03/02 | توسطمنصی کاشانی
3
|
پاسخ ها

من کدوم ترجمه رو بخونم!؟ 👺🤪

1403/08/01|توسطصادق گناوه ای - کاربر سایت
0

وقتی هر چی تلاش کردم و به نتیجه نرسیدم، و دیدم زندگی بر اساس شانسه نه تلاش، من هم آبلوموف شدم. الآن نشستم تو خونه و فقط کتاب می‌خونم. شلوارم هم پاره‌س و پول ندارم یه دونه نو بخرم. البته جوراب‌هام رو خودم پام می‌کنم.

1402/12/27 | توسطبابک - کاربر سایت
36
|
پاسخ ها

منم همینطور

1403/06/06|توسطAmin Yazdi
3

ای کاش جایی بود که همه ما آبلوموف‌ها با هم آشنا میشدیم شاید راهی باز میشد

1403/06/24|توسطنیما ناظری
7

وقتی هر چی تلاش کردم و به نتیجه نرسیدم، و دیدم زندگی بر اساس شانسه نه تلاش، من هم آبلوموف شدم. الآن نشستم تو خونه و فقط کتاب می‌خونم. شلوارم هم پاره‌س و پول ندارم یه دونه نو بخرم.

1402/12/27 | توسطبابک - کاربر سایت
6
|

کتاب رو خوندم. خوب بود و یه جاهایی که مربوط به کل‌کل آبلوموف و زاخار بود خیلی خندیدم. فقط طبق معمول کتاب‌های قرن نوزدهم، برای توصیف یک نفر یا روابط بین دو نفر، خیلی وارد جزئیات شده بود و گاهی تا بیست صفحه هم طول می‌کشید که من رو خسته می‌کرد. کاشکی من هم چنین توانایی‌ای در نویسندگی داشتم و می‌تونستم موضوعاتی رو که در ذهنم سنگینی می‌کنه بنویسم. حیف.

1402/12/24 | توسطبابک - کاربر سایت
2
|

خدا بیامرزدش این ابلوموف رو ،حیونکی آدم خوب و بی آزاری بوده ، فقط یه مقدار زیادی تنبل بوده و کار امروز رو به فردا می‌انداخته ، بقول معروف دنیا رو به .. هم حساب نمی‌کرده 😋

1402/12/23 | توسطکاربر سایت
12
|

من این کتاب رو خوندم و تموم کردم و بعدش فهمیدم من هم چقدر ابلوموفم:)

1402/12/20 | توسطزهرا رحیمی
11
|

اثری شاهکار با ترجمه بسیار زیبا و روان جناب حبیبی

1402/12/08 | توسطایلیا غلامی
3
|

کتاب چاپی 600،اونم پالتویی!بعد جالبیش اینجاست که ناشر ،قیمت کتاب الکترونیکی از 40 هزار به 260 تغییر داده! وقتی خریدار باشه ناشر هم دور برمیداره!

1402/10/17 | توسطکاربر سایت
21
|

نقد " دابرو لیوبوف " در پایان کتاب ، خودش یک کلاس مردمشناسی است. عجیب که چنین نابغه ای تنها ۲۵ سال عمر کرده. افسوس.

1402/09/03 | توسطکاربر سایت
5
|

نهصد صفحه برای کتابی با قطع پالتویی خیلی زیاده. کتاب بد دست میشه. این حجم رو بهتره با قطع رقعی چاپ کنن

1402/03/20 | توسطپگاه نوین
17
|
پاسخ ها

"سیر حکمت در اروپا"ی فروغی (نشر هرمس) را ببینید،چه می‌گویید؟!

1402/05/07|توسطکاربر سایت
4

کسی که بتواند یک کتاب هزار صفحه ای را تا آخر بخواند ، آبلوموف نیست .اصلا یک آبلوموف این کتاب را نمی‌خرد که بخواند (:

1402/03/07 | توسطامیر عبدوی
30
|
پاسخ ها

میتوانی این کتاب را بخوانی و قسمتی از رفتار و منش ابلوموف هم در وجودت باشد.

1402/03/14|توسطکاربر سایت
16

اصلاً ربطی نداره. مگه هر کس که کتابی رو می‌خوانه باید منطبق با یکی از شخصیت‌های اون داستان باشه. یعنی اونهایی که هری پاتر رو می‌خونن باید حتماً جادوگر باشن.

1402/12/27|توسطبابک - کاربر سایت
3

اصلاً ربطی نداره. مگه هر کس که کتابی رو می‌خوانه باید منطبق با یکی از شخصیت‌های اون داستان باشه. یعنی اونهایی که هری پاتر رو می‌خونن باید حتماً جادوگر باشن. یا کسی که کتاب جنایی می‌خوانه باید جنایتکار باشه؟

1402/12/27|توسطبابک - کاربر سایت
1

و باز هم افزایش قیمت و عدم توانایی خرید!280 به 380!

1401/09/23 | توسطکاربر سایت
15
|
پاسخ ها

بله متاسفانه ، آنا کارنینا انتخاب بعدی من برای خرید و مطالعه بود ، اما انتشارات نیلوفر در چاپ جدید جلد شومیز ، افزایش قیمت داشت...😏 آدم نمیدونه بخنده یا گریه کنه...به قول سعدی: (کیمیاگر به غصه مُرده و رنج ابله اندر خرابه یافته گنج...) اکثریت ثروتمندان مطالعه نمیکنن اکثریت کتاب خوانان در مضیقه‌ی مالی هستند...

1401/10/01|توسطمحمد جواد خوشنامی
65

پارسال شما این رو گفتید! الان هم 380 هست قیمتش! چاپ بعد بره 600 رو رد می‌کنه. هر فردی میخواد کتاب رو داشته باشه به نظرم الان بگیرد!

1402/06/06|توسطامیرحسین محمدی
9

و در حال حاظر 600 هزار!

1402/10/17|توسطکاربر سایت
2

قیمت ۱۴۰۳ شده ۸۵۰ تومن یا خدا

1403/03/15|توسطAfshin.mj
5

خیلی خوبه حتما بخونید

1401/06/25 | توسطImfarza
7
|
پاسخ ها

واقعن همه این کتابا رو که یکی یکی میای زیرشون نظر میدی رو خوندی؟

1401/12/09|توسطیاسر کولانی
14

موافقم خیلی خوبه ... بخصوص که من رگه هایی از اونو در خودم دیدم و کلی به خودم خندیدم و تاسف خوردم !

1402/07/29|توسطاشکان نعمت زاده - کاربر سایت
5

کتاب درباره شخص تنبلیه که حوصله هیچی نداره و آبلوموف نام داره و آبلوموفیسم هم دچار بودن به اینجور تنبلیه

1401/06/17 | توسطImfarza
3
|
پاسخ ها

کتاب عمیق‌تر از این حرفهاست

1401/07/24|توسطکامران - کاربر سایت
30

نقد طبقه مرفه

1401/07/24|توسطپریا - کاربر سایت
8