1. خانه
  2. /
  3. کتاب دختر خاکستر و هیولای زغالی

کتاب دختر خاکستر و هیولای زغالی

5 از 1 رأی

کتاب دختر خاکستر و هیولای زغالی

Sweep: The Story of a Girl and Her Monster
٪15
279000
237150
معرفی کتاب دختر خاکستر و هیولای زغالی
کتاب «دختر خاکستر و هیولای زغالی» رمانی نوشته «جاناتان آکسییر» است که اولین بار در سال 2018 چاپ شد. مردی دودکش‌پاک‌کن از پشت بام های لندن ناپدید می شود و دختری شش ساله به نام «نن اسپارو» را ترک می کند. او اما یک کلاه و یک تکه زغال اسرارآمیز را برای دخترک به جا می گذارد. «نن» برای زنده ماندن در این شرایط سخت، به گروهی می پیوندد که به «ویلکی کراد» بی رحم تعلق دارد. او در یازده سالگی به بهترین دودکش‌پاک‌کن شهر تبدیل می شود اما پس از یک حادثه آتش‌سوزی درمی یابد که تکه زغالش به موجودی عجیب تبدیل شده و جان او را نجات داده است. همزمان با پنهان شدن از «ویلکی کراد»، «نن» به این موجود (که نامش را «چارلی» گذاشته) و قدرت های جادویی او علاقه پیدا می کند و می فهمد که دوستش برای همیشه پیش او نخواهد ماند: اگر زندگی «چارلی» با آتش شکل گرفته، می توان اطمینان داشت که شعله های زندگی او زمانی خاموش خواهد شد.
درباره جاناتان آکسییر
درباره جاناتان آکسییر
جاناتان آکسییر، نویسنده ی کانادایی-آمریکایی داستان های نوجوان است. آثار آکسییر، جوایز ادبی معتبر و متعددی را همچون جایزه ی داستان های کودک کانادا، جایزه ی انجمن کتاب های کودک کانادا و البته جایزه ی گاورنر جنرال را از آن خود کرده اند. او که در اصل اهل ونکوور است، اکنون در پنسیلوانیای ایالات متحده زندگی می کند.
ویژگی های کتاب دختر خاکستر و هیولای زغالی
  • برنده جایزه کتاب سیدنی تیلور سال 2019
  • برنده جایزه شارلوت هاک NCTE سال 2019
  • نامزد جایزه Mythopoeic Fantasy سال 2019
نکوداشت های کتاب دختر خاکستر و هیولای زغالی

این رمان حیرت انگیز و دلگرم کننده به کاوش در مفهوم ایثار و عشق عمیق می پردازد.

Publishers Weekly

غم انگیز به اندازه اواسط دلگیر زمستان-و امیدبخش به اندازه اوایل بهار.

Kirkus Reviews

یک رمان فانتزی تاریخی خیره کننده درباره قدرت دوستی.

School Library Journal
قسمت هایی از کتاب دختر خاکستر و هیولای زغالی

مردی لاغر با جارویی دراز بر شانه اش که با هر قدم او، انتهای جارو بالا و پایین می پرد و پشت سرش، دختربچه ای سطل به دست که آن مرد را بیشتر از هر کسی در دنیا دوست دارد. دختر مثل سایه به مرد چسبیده است. اگر مرد از روی چاله آبی بپرد، دختر هم می پرد. اگر مرد جست وخیزکنان از کنار نرده ای بگذرد، دختر هم همان کار را می کند. با یک نگاه به آن ها می شود فهمید که دختر به مرد تعلق دارد و مرد به دختر.

درجا نگران نشد. دودکش پاک کن ها، گردشگرانی ذاتی هستند، بی ریشه مثل خدایان باد. فکر کرد دودکش پاک کن رفته تا چیزی برای صبحانه پیدا کند؛ اسم این گردش های کوتاه را گذاشته بودند «گشتن دنبال یک لقمه نان». هر لحظه ممکن بود برگردد، با انجیرهای رسیده ای که از شاخه ای نزدیک به زمین دزدیده بود، یا با تخم های بلدرچین که از لانه ای کش رفته بود یا حتی (اگر پولی در بساط داشتند) با نان های بیات نانوا.

اما دودکش پاک کن با انجیر، تخم بلدرچین یا نان برنگشت. بعد از ظهر که شد، دختر کم کم دلش شور زد. آن ها تازه به این شهر جدید آمده بودند؛ قلمرو بزرگ لندن. دودکش پاک کن، انواع و اقسام قصه ها را درباره اژدهایان توی رودخانه یا اشباح میان مه برای او تعریف کرده بود، و دختر مطمئن نبود که کدامیک از آن ها واقعی است و کدامیک خیالی.

مقالات مرتبط با کتاب دختر خاکستر و هیولای زغالی
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن
ادامه مقاله
ژانر فانتزی، پرورشگاه تخیل و خلاقیت
ژانر فانتزی، پرورشگاه تخیل و خلاقیت

زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟

نظر کاربران در مورد "کتاب دختر خاکستر و هیولای زغالی"
6 نظر تا این لحظه ثبت شده است

خیلی خیلی زیباست! یه جورایی هم رئاله هم فانتزی. جملات خیلی قشنگی هم داره و اینکه جعبه‌ی دستمال کاغذی فراموش نشه چون قراره اشکتون در بیاد! و قراره قلبتون رو بگیره و دیگه هرگز رها نکنه...

1402/01/31 | توسطبهار آقایی پارسا
0
|

کتاب خوب و خیالی و جالبیه و از جایی ک من خوندم یک چیز هایی مثل موجود گولم داخل کتاب نوشته شده ک واقعیت داره‌ی جورایی چیز‌های جادوییم نوشته شده داخلش نمیدونم چه لزومی داشته ولی نوشتن و این خوبه ک تحقیقاتم رو بهتر کردن ممنون از این کتاب عالی و خوبتان

1401/10/10 | توسطکاربر سایت
0
|

عالیه. کتابای جاناتان آکسیر همشون خوبن🙂💛

1401/03/26 | توسطمبینا - کاربر سایت
0
|

به من یاد داد چگونه بی فراز و نشیب بجنگم .. رمان طوری نوشته شده بود که حتی انکار شخصیت‌های منفی مثل ویلکی کراد برایت جذاب بودن😍 از نن خیلی خوشم نیامد ولی نوت و راجر برایم شخصیت‌های قابل تحسین و همچنین زندکی غمناکشون ناراحتم میکرد

1400/11/13 | توسطکاربر سایت
0
|

کتابی باحال و فانتزی

1400/02/26 | توسطپویا مقدسی ثانی - کاربر سایت
1
|

عالی عالی عالی عالی

1400/02/26 | توسطنازنین - کاربر سایت
1
|