فردوسی بزرگ ترین شاعر تاریخ ایران است که بزرگ ترین داستان های به هم پیوسته افسانه ای و اساطیری ایران را به نظم درآورده است. فردوسی قطع نظر از نظم داستان که برای تجدید روح ایرانی و نمایاندن عظمت و شهامت پهلوانان و سلاطین ایران متصدی آن شده بود، درضمن می خواست زبان پارسی را از تنگنایی که در آن قرار گرفته بود بیرون آورده و به این منظور در مقابل کلمات عربی و معانی و مضامین پسندیده عرب، کلمات و عبارات و کنایات و معانی ایجاد کرد و بدین کار گفتن شعر پارسی برای دیگران آسان شد.
برخی داستان های شاهنامه احساسی، برخی فیلسوفانه، بعضی پهلوانی و حماسی و تعدادی هم خیال گونه و خواب گونه است. شاهنامه تنها قصه و داستان نیست و فردوسی را تنها نمی توان قصه پردازی ماهر دانست. تسلط او بر زبان های عربی و فارسی، توانایی او در مثل سازی، دست چیره اش در فصاحت و بلاغت کلام، آگاهیبه علوم زمانه و درک کامل از خلقیات تاریخی ایرانیان به وضوح در این اثر نشسته است.
شاهنامه برحسب نقل فردوسی دارای شصت هزار بیت بوده ولی نسخه هایی که اکنوندر دست است بیش از 52 هزار بیت را حاوی نیست. درباره شروع و خاتمه شاهنامه وسبب سرایش آن اقوال مختلفی وجود دارد. اینکه می گویند سلطان محمود از او خواهش کرد تا شاهنامه را منظوم کند، سهو و غلط است زیرا به نص فردوسی شاهنامه در سال 400 انجام یافت و به اختلاف روایات 25 یا 30 یا 35 سال در نظم آن زمان برده و چون مدت 30 سال بیشتر تکرار شده، گویا مابقی تاریخ تقریبی یا الحاقی باشد. بنابراین فردوسی در سال 365 یا 370 یا 375 به نظم شاهنامه شروع کرده است. بعضی خیال می کنند که بواسطه ظلمی که بر او رفته بود برای نظم به غزنین رفت و در آنجا به نظم شاهنامه مشغول شد. آنچه مسلم است و می توان تصدیق کرد این است که فردوسی از ابتدای نظم شاهنامه درنظر داشته تا آن را به نام سلطان بزرگی انجام دهد و به صله و پاداش زحمت خود عطایی بزرگ دریابد که به واسطه آن بقیه عمر را به آسایش زندگی کند یا جهازدختر خود را بسازد یا بند آب طوس را بندد.
شاهنامه بزرگ فردوسی که پس از ستایش آفریدگار عالم با داستان کیومرث، هوشنگ، طهمورث و جمشید و ضحاک شروع می شود، ماندگارترین افسانه های ایران را روایت می کند و تا پادشاهی فرخزاد و یزدگرد ادامه می یابد.
کتاب شاهنامه فردوسی