کتاب طبقه ی وحشت; کتاب طبقه ی وحشت

کتاب طبقه ی وحشت

Nightbooks

کد کتاب : 26093
مترجم :
شابک : 978-6004626958
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 266
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2018
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 7
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

معرفی کتاب طبقه ی وحشت اثر جی ای وایت

پسری توسط یک جادوگر زندانی می شود و باید هر شب یک داستان ترسناک جدید برای او تعریف کند تا زنده بماند. این فانتزی هیجان انگیز معاصر از جی. ای وایت، نویسنده تحسین شده سری Thickety، جادو و هنر داستان سرایی را زنده می کند.
داستان‌های اصیل الکس تنها چیزی است که ناتاچای جادوگر را راضی نگه می‌دارد، اما به زودی صفحاتی برای خواندن او تمام می‌شود و برای همیشه در دام می‌افتد. او در تمام زندگی خود عاشق داستان های ترسناک بوده و می داند که بیشتر آنها زندگی شادی ندارند. اکنون که الکس در یک داستان وحشتناک واقعی گیر افتاده است، او به دنبال پایانی متفاوت و راهی برای خروج از این مکان پیچیده است.
این چرخش مدرن در داستان هزار و یک شب شهرزاد رای طرفداران داستان های ترسناک عالی است. این کتاب با نکاتی در هم تنیده در مورد نوشتن با تعلیق، اضافه کردن پیچش‌های داستانی، قلاب‌ها، منطق درونی، و برخورد با بلاک نویسنده، کتاب ایده‌آلی برای نویسندگان نوپا و همه خوانندگان داستان‌های لذت‌بخش و به اندازه کافی تاریک است.
جی ای وایت
جی. ای. وایت نویسنده ی کتاب های کودک و نوجوان در ژانر وحشت است. چهار رمان ازمجموعه ی Thickety او تعداد تحسین و نقد های زیادی دریافت کرده اند ، از جمله جایزه انتخاب کودکان برای بهترین رمان نویس جدید.
دسته بندی های کتاب طبقه ی وحشت
داستان فانتزی
ادبیات آمریکا
ادبیات داستانی
ادبیات کودک و نوجوان
داستان وحشت
دهه 2010 میلادی
کتاب نوجوان
نکوداشت های کتاب طبقه ی وحشت
The twisted plot is perfectly matched by the twisted atmosphere. . . . Spine-tingling.
طرح پر پیچ و خم کاملا با فضای پر پیچ و خم داستان مطابقت دارد. . . . سوزن سوزن شدن ستون فقرات را احساس کنید.
Booklist Booklist
An exceptionally well-written and compelling sequel
کتابی فوق العاده خوب و جذاب
Bulletin of the Center for Children’s Books
قسمت هایی از کتاب طبقه ی وحشت (لذت متن)
الکس می دانست که آدم شجاعی نیست. او از ترن هوایی و آدم های خوش قیافه و اینکه در مکانی شلوغ گم بشود وحشت داشت. در راهروهای مدرسه وقتی سال بالایی ها، از روی عمد یا اشتباهی، به او تنه می زدند همیشه او بود که می گفت «ببخشید» و راهش را می کشید و می رفت. حتی موقع امتحان ریاضی از ترس عرق می کرد. متأسفانه آن شرایط شجاعتی باورنکردنی لازم داشت. از آن جایی که الکس چنین شجاعتی در خودش نمی دید سعی کرد تصور کند اگر برادر بزرگترش بود، چه واکنشی به این موقعیت نشان می داد. سخت نبود. جان به همه چیز با خشونت پاسخ می داد. آن جعبه ی پر از دسته های شکسته ی بازی که در خانه شان داشتند ا ثبات همین ماجرا بود.