بدون شک، بهترین اثر مونرو تا به حال.
پرمایه، بدون نقص و تأثیرگذار.
این داستان ها را بخوانید. این تنها راه درک معجزاتی است که مونرو مرتبا به نمایش می گذارد.
آن ها در ساعات پایانی بعد از ظهر، رنگ پریده از ندامت و لرزان از عشق، با یکدیگر آمدند؛ آن ها مثل آدم هایی به نظر می رسیدند که به سختی از زلزله جان سالم به در برده بودند و در اوج پریشانی به این سو آن سو می رفتند.
هر وقت در شهر محل زندگی ام بودم، خطری وجود داشت؛ خطر دیدن زندگی خودم از طریق چشمانی به غیر از چشمان خودم.
کاری که باید می کرد، به نظر خودش، به خاطر داشتن همه چیز بود؛ و منظورش از «به خاطر داشتن»، تجربه ی آن اتفاق در ذهنش برای باری دیگر و سپس، به یاد سپردن آن برای همیشه بود.
ضرباهنگ سریع، طرح داستانیِ یک وجهی، و وجود ایجاز از ویژگی های «داستان های کوتاه» هستند
داستان های کوتاه مونرو با جمله ای منحصر به فرد، انتخابی اشتباه که مسیر زندگی را تغییر می دهد و درکی ناگهانی توسط شخصیت ها به وجود می آیند
البته عرزشی با ارزشی فرق داره برای مورد اول عرزش داشت لجشون بگیره
راستشو بخواین کتاب خوبی بود و واقعا عرزش خوندنشو داشت . ترجمش هم خیلی خوب بود.
بهترینی زن💐
ترانه علیدوستیِ عزیزمان ✌️🌷
اینجا جایی نیست که باید مینوشتی
ترجمههای ترانه علیدوستی افتضاحه😒
اتفاقا ترجمه کاملا روان و وفادار به متن اصلی هستش. شما سوادت ایراد داره
شما مشکلت مسئلهی دیگه ایه خانم...😉
اتفاقا من باترجمه خانم علیدوستی خوندم ..عالی 👍