کتاب صید قزل آلا در آمریکا

Trout Fishing in America
کد کتاب : 4834
مترجم :
شابک : 978-964-362-215-2
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 196
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1967
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 12
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

ریچارد براتیگان از نویسندگان پرفروش آمریکا

معرفی کتاب صید قزل آلا در آمریکا اثر ریچارد براتیگان

کتاب صید قزل آلا در آمریکا، رمانی نوشته ی ریچارد براتیگان است که نخستین بار در سال 1967 وارد بازار نشر شد. این کتاب، اثری عجیب و منحصر به فرد است که خط داستانی مشخصی در آن به چشم نمی خورد. در عوض، کتاب شامل مجموعه ای از خاطراتی است که در فصل های مختلف، به صورت مقطع روایت می شوند و شخصیت هایی ثابت نیز، مدام در میان این داستان های مختلف در گذار هستند. عبارت «صید قزل آلا در آمریکا»، در این کتاب به شکل های گوناگونی مورد استفاده قرار می گیرد: این عبارت، هم عنوان کتاب است، هم نام یک شخصیت است، هم نام یک هتل است و هم به خود عمل ماهیگیری اشاره دارد! براتیگان در این کتاب برجسته، از تم «صید قزل آلا» به عنوان استعاره ای نه چندان تلویحی استفاده می کند تا نقدهایی طنزآمیز را بر جامعه و فرهنگ آمریکا وارد آورد.

کتاب صید قزل آلا در آمریکا

ریچارد براتیگان
ریچارد براتیگان، زاده ی ۳۰ ژانویه ۱۹۳۵ و درگذشته ی ۲۵ اکتبر ۱۹۸۴، نویسنده و شاعری آمریکایی بود. براتیگان در تاکوما واشنگتن به دنیا آمد. او در بیست سالگی، شیشه ی پاسگاه پلیس را با سنگ شکست و یک هفته را در زندان گذراند و بعد به بیمارستان دولتی آرگون تحویل داده شد. براتیگان به تشخیص پزشکان، به خاطر ابتلا به جنون جوانی پارانوئیدی در بیمارستان، تحت شوک درمانی و مراقبت ویژه قرار گرفت و پس از مرخص شدن، به سان فرانسیسکو رفت. این زمان، دوران اوج جنبش بیت بود و نویسندگان و شاعران سرشناس این جنبش در این...
نکوداشت های کتاب صید قزل آلا در آمریکا
A hilarious, and melancholy novel.
رمانی بسیار خنده دار و مالیخولیایی.
Barnes & Noble

An incomparable guidebook to the delights of exploration - of a country and a mind.
یک کتاب راهنمای بی همتا درباره ی لذت های اکتشاف-در یک کشور و در یک ذهن.
Book Depository

Funny, wild and sweet.
بامزه، طوفانی و دلنشین.
Amazon Amazon

قسمت هایی از کتاب صید قزل آلا در آمریکا (لذت متن)
خواب دیدم لئوناردو داوینچی... در حال اختراع قلاب جدید برای صید قز ل آلا در آمریکا است. دیدم اول از همه با تخیلش کار می کرد، بعد رفت سراغ فلز و رنگ و گیره... رئیس روسایش را صدا زد بیایند. نگاه کردند و همه از هوش رفتند. او که تنها در مقابل جسم مدهوش آن ها ایستاده بود، قلاب را به دست گرفت و اسمی گذاشت روش. اسمش را گذاشت شام آخر. بعد رفت تا رئیس روسایش را به هوش بیاورد. ظرف چند ماه آن قلاب صید قزل آلا، غوغای قرن بیستم شد و دستاوردهای سطحی ای مثل هیروشیما و مهاتما گاندی دیگر به گردش هم نمی رسیدند. میلیون ها شام آخر در آمریکا به فروش رفت. واتیکان ده هزارتا سفارش داد، با اینکه هرگز قزل آ لایی آن جا مشاهده نشده بود. سیل سپاس ها سرازیر شد. سی و چهار رئیس جمهور سابق ایالات متحده همه حرفشان این بود: شام آخر ختم روزگار است.

پیرمرد مست از قزل آلا برایم می گفت. وقتی قادر به حرف زدن بود، جوری قزل آلا را وصف می کرد که انگار از یک فلز گرانبها و هوشمند حرف می زند. نقره ای صفتی نیست که احساس مرا، وقتی او برایم از صید قزل آلا می گفت، به درستی وصف کند. حق مطلب را ادا کنم. شاید فولاد قزل آلا. فولاد ساخته از قزل آلا. رودخانه ی زلال برف اندود، انگاری کوره ی ریخته گری.

ولی همان طور که به نهر نزدیک می شدم، دیدم یک جای کار می لنگد. نهر درست عمل نمی کرد. چیز غریبی در آن وجود داشت. ایرادی در نحوه ی حرکت آن بود. آخرسر آن قدر نزدیک شدم که فهمیدم مشکل کجاست. آبشار همین یک ردیف پله ی سفید چوبی بود که به یک خانه آن بالا در لا به لای درخت ها می رسید. کلی وقت آن جا ایستادم، نگاه کردم بالا و نگاه کردم پایین، رد پله ها را گرفتم. باور کردنش مشکل بود. بعد دست بردم کوبیدم به نهرم و صدای چوب بلند شد. عاقبت خودم شدم قزل آلای خودم و تکه نان را خودم خوردم.