"مهپاره" اثری است که از بخش شانزدهم متنی کهن و سانسکریت انتخاب شده و به وسیله ی "صادق چوبک" از متن انگلیسی آن به فارسی بازگردانی شده است. برخلاف بسیاری از زبان ها که خورشید و ماه را نر و ماده می پندازند، در زبان سانسکریت هر دوی این اجرام آسمانی، نر پنداشته می شوند؛ اما بناست که شاعران هندو برای به کار بردن ماه به شکل ماده در آثار خود، قرص ماه را شانزده پاره نموده و پاره ای از آن را، زن می پندارند. این چنین است که نام کتاب پیش رو، "مهپاره" خوانده می شود.
و اما بشنویم از داستان "مهپاره" که "صادق چوبک"، نویسنده و مترجم شهیر ایرانی را نیز مجاب کرده که آن را برای مخاطب فارسی زبان ترجمه کند و حقا که ترجمه ی "صادق چوبک"، زیبایی این داستان را ده چندان کرده است.
داستان، قصه ی پادشاهی هندی است که میلی به زنان ندارد و این مساله بزرگان کشور را بسیار نگران کرده است. آنان که از مقطوع النسل شدن پادشاه در هراس اند، پاداشی بزرگ تهیه می بینند و اعلام می کنند هر طبیبی که بتواند پادشاه را به زنان متمایل کند، این جایزه را خواهد برد. تلاش طبیبان بی نتیجه می ماند تا جایی که یک شاهزاده خانم به داستان "مهپاره" اضافه می شود. شرط شاهزاده خانم برای ازدواج، طرح معمایی است که او از پاسخ دادن به آن عاجز بماند و در این سمت داستان، وزیر پادشاه، از دل قصه هایی که هر شب تعریف می کند، معمایی را بیرون می کشد و شاهزاده خانم یک به یک به آن ها پاسخ می دهد. اگر می خواهید سرانجام این داستان زیبا و افسانه ای را بدانید، خواندن "مهپاره" با ترجمه ی "صادق چوبک" را از دست ندهید.
کتاب مهپاره