جذاب.
بینشی شگفت انگیز نسبت به دوران آغازین فعالیت نویسنده ای بزرگ.
قدرتمند، مشوش کننده و کامل.
آن قدر لذت می بردم از شنیدن قصه هایی درباره ی جاهای خیلی دور که دیگر بفهمی نفهمی شده بود مریضی. آن زمان ها، که الآن شیرین ده سالی ازش گذشته، می رفتم این ور و آن ور و از آدم ها می خواستم برایم تعریف کنند کجا دنیا آمده اند و بزرگ شده اند. حتما آن روزها حسابی شنونده ی خوب کم بوده، چون سراغ هر کی می رفتم، خیلی مشتاق و پرشور برایم حرف می زد.
دوروبر که پیچید دارم چه کار می کنم، دیگر حتی کم کم آدم هایی می آمدند پیشم که توی عمرم چشمم هم بهشان نیافتاده بود، فقط برای این که قصه هایشان را برایم تعریف کنند. درباره ی هر چیزی و همه چیز حرف می زدند، انگاری دارند توی چاهی خشک سنگشان را می اندازند، بعد هم خوشحال و راضی می گذاشتند می رفتند. بعضی قصه هایشان را سرخوش و سرحال تعریف می کردند و بعضی عصبانی. قصه هایی به نظرت روشن و سرراست می آمدند، قصه هایی دیگر سر تا ته بی معنی. قصه هایی می شنیدم حوصله سربر، قصه هایی اشک درآر، و قصه هایی مسخره و غریب. ولی من همیشه به آنچه باید می گفتند، با نهایت دقتی که ازم برمی آمد، گوش می دادم...
آدم ها موجودات ناجوری ان. خیلی ناجورتر از اونی که آدم فکر می کنه می دونه.
در این مطلب می خواهیم با برخی از بزرگترین نویسندگان ژاپنی بیشتر آشنا شویم
ادبیات این سرزمین بسیار وسیع، نمایانگر وجوه مختلفی از زندگی مردم ژاپن، ابزاری برای قدردانی از سنت ها و همدلی آن ها با طبیعت است
در دست گرفتن جایزه نوبل ادبیات برای همه نویسندگان یک آرزو و رویا است. اما این رویا برای همه محقق نشد.
هاروکی موراکامی چهارده رمان و چندین داستان کوتاه دارد و بدون تردید می توان او را یکی از مشهورترین نویسنده های معاصر جهان در نظر گرفت.
موراکامی تا به حال بیش از 30 کتاب نوشته، چندین و چند جایزه ی معتبر را از آن خود کرده و آثارش به 50 زبان مختلف ترجمه شده است. او را همچنین می توان محبوب ترین نویسنده ی حال حاضر دنیا برشمرد
بی شک یکی از بهترین کتابهای موراکامی و بنظرم بهترین جلدِ سهگانهی موش. واقعا با شخصیتِ اصلی و بدونِاسمِ داستان زندگی کردم. سادگی و بی شیلهپیلهگیِ جملات و اتفاقات، حس خالصِ زندگی و احساساتِ قابلِ لمس شخصیت اصلی، همهگی باعث شدن این کتاب به یه داستان فوقالعاده تبدیل شه.
بهترین کتاب موراکامی. اما از این شروع نکنید .
تقریبا تمام کتابهاشو خوندم و این یکی بیشتر از همه با من خواهد موند. موراکامی ، در خالصترین حالت خودش👌
ترجمه بهرنگ رجبی خوب بود.کتابی عالی و بسیار روان
کتاب رمان نیست یک روند خاصی نداره بلکه میبینید وقتی فصل بعدی میخونید از به یک مبحث بی ربط داره میپردازه که این کتاب محشر میکنه و من از هر صفحه اش لذت بردم چون رندومترین کارها و مسئله هارو ساده بیان میکنه وای چون فضای خاصی درست کرده اون بیان ساده اش لذت بخش ترش کرده این کتاب واسه همه سلایق نیست پس خیلی پیشنهاد نمیکنم
کتاب دوم از مجموعهٔ موش.کتاب اول (به آواز باد گوش بسپار) رو اخیراً خوندم که دوستش داشتم. این کتاب هم تو همون حال و هوا بود؛ تقریباً همونطور ساده و روون بود و از خوندنش لذت بردم.
داستان این کتاب جز اولین کارهای موراکامی هست. روند افسانه ای که دوقلوها به زندگی یک مترجم وارد میشوند بسیار خوب روایت میشه و در کنار آن خاطرات مترجم از جنبش دانشجویی ژاپن نیز در داستان شرح داده میشه که داستان را جذاب ساخته.