شاهکاری دیگر.
اثری تکان دهنده از ادیبی چیره دست.
این، کتاب مهمی است که از مواجهه با تمامی هراس های قرن، ترسی ندارد.
به نوعی من هم کورم، کوری شما مرا هم کور کرده، شاید اگر عده ی بیشتری در میان ما قادر به دیدن بودند من هم بهتر می توانستم ببینم. من هرچه بیشتر می گذرد، کمتر می بینم، ولو این که بینایی ام را از دست ندهم. بیشتر و بیشتر کور می شوم، چون کسی نیست که مرا ببیند.
مشکل، زندگی در کنار دیگران نیست، بلکه درک کردن آن ها است.
درون ما چیزی هست که هیچ اسمی ندارد، و [آن ]همان چیزی است که ما هستیم.
«داستان پادآرمانشهر» در قرن بیستم، ریشه در داستان های نویسندگانی دارد که به آرمانشهر باور داشتند. نویسندگانی مثل «اچ جی ولز» و «ویلیام موریس»
بخش زیادی از چیزی که آن را «زندگی طبیعی انسان» می نامیم، از ترس از مرگ و مردگان سرچشمه می گیرد.
چه اتفاقی می افتد وقتی دو ژانر علمی تخیلی و فانتزی، و انتظارات متفاوتی که از آن ها داریم، در تار و پود یکدیگر تنیده شوند؟
ژوزه ساراماگو در سال 1998 میلادی به خاطر خلق داستان هایی افسانه وار، برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات شد.
در میان همه ی قالب های ادبی، تنها ژانر علمی تخیلی است که به تغییر به عنوان هسته ی اصلی شکل دهنده ی روایت خود می نگرد و داستان را در محیط جدید و جذاب جامعه ای متفاوت نقل می کند.
سلام ، ببینید دوستان نمیخوام درمورد کیفیت اثر و تاثیرش رومون ، سیر و روند داستانیش صحبت کنم فقط میخوام بگم به عنوان یه نصیحت برادرانه از نشر مرکز نخرید ، دلیلم هم کیفیت ترجمه نیست ( خوب بود کیفیتش مشکلی نداشت ) بلکه نحوه نوشتن جملات بود به اینطور که بخش زیادی از کتاب مکالمه محور (شبیه نمایشنامه ) ست و کتاب (یعنی تصمیم مترجم ) به جای اینکه نمایشنامه طور (مکالمه طور ) (یعنی جمله هر کاراکتر در یک خط و جمله کاراکتر بعدی سر خط ) اومده تمام جملات رو پشت سر هم تایپ کرده ! و اشتباه تایپی نشر هم نیست بلکه گفته در اول کتاب که با ویرگول بزرگ جملات رو از هم جدا میکنم و این کار رو برای خوندن بی نهایت بی نهایت سخت میکنه چون هم ویرگول بزرگ داریم هم کوچک و فرقشون خیلی کمه تو تایپ و سخت میکنه خوندنش رو . (البته مترجم میگه نویسنده هم همینجور نوشته که سخت میکنه فهمیدن اینکه هر جمله رو کی گفته ! ) وگرنه با مترجم کتاب آقای غبرایی خصومت شخصی ندارم ولی آقا یک کلام خوندن کتاب رو سخت میکنه و لذت اثر رو میگیره . میتونین یه چند صفحه ازش رو از جایی یا کتابفروشیها بخونین تا متوجه شین . پس نصیحت من به شما نشر مرکز رو نخرین !
ببینید دوستان ، این کتاب مفاهیم خوبی داره، خصوصا از به تصویر کشیدن ناتوانی انسان ها، زیر بار ظلم رفتن به هر قیمتی ، حقارت و نیز در یک جمله به نظرم داره این انسانی که جهل در بین اینها مسری است رو داره به گونه ای تصویر میکنه که حاظره به هر حقارتی زندگی کنه و جرات خودکشی نداره . من وقتی این کتاب رو میخوندم همه اش جمله کامو به ذهنم میومد که میگه زیستن شجاعت بیشتری نسبت به خودکشی میخواهد و این تناقضی در رد جمله کاموی بزرگ در ذهن من به وجود میآورد . به هر صورت کتاب خوبیه ، اما نمیتونه بهترین باشه حالا اینکه چرا نوبل گرفته من رو به این فکر میندازه که نوشتن کتاب خودمو استارت بزنم:)) «جبرِ زیستن»
این کتاب واقعا عالیه من از نشر مرکز و با ترجمه مهدی غبرایی خوندم واقعا عالیی ارزش خریدن داره
من زدم وحشت ولی قسمتهایی ازش خوندم و اصلا وحشتناک نیست
دوستان قیمت کتاب به کنار از نظر شماها کدوم مترجم و ناشر کمترین سانسور و بهترین ترجمه رو داره؟
نشر مرکز سانسور شده ؟
کدوم ترجمه بدون سانسوره ؟ نشر مرکز سانسور شده ؟
کدوم ترجمه بهتره اخر؟😐💔
به نظر من ترجمه اسدالله امرایی بهترین ترجمه موجود هستش. بینایی هم از ایشون خریدم و راضی هستم.
خب میتونم بگم از بهترین رمانهایی که خوندم بوده تا الان.. جماعتی که بصورت مسری کور میشن و از همون اولکار دچار چنددستگی.. و قطعا ناامیدی بالاترین آفت برگشت به سلامت خواهد بود.. داستان، روایتگر تقابل مختلفِ افراد مختلف با بلاها و فتنهها و ظلمهاست و لزوم وجود رهبری بینا رو یادآوری میکنه.. کشش نسبتاً خوب داستان، طولانی شدن روایت رو پوشش میده.. نویسنده از همون شروع داستان مخاطب رو همراه میکنه بحدی که در بعضی صحنهها واقعا خواننده متاثر میشه.. مضامینی جانبی مثل امید و پرهیز از قضاوت، در اثر، پررنگ هستن.. ترجمه مینو مشیری در درجهاول و بعد آقای غبرایی رو پیشنهاد میکنم
یه رمان فوق العاده عالی و جذابببب وقتی که میخوندمش اصلا یه دقیقه هم نمیتونستم زمین بذارمش توی خرید و خوندن این کتاب اصلا شک نکنید
فهم این کتاب کار هر کسی نیست ولی اگه متوجه معنای این کتاب بشین دیگه نمیتونید به ادم قبلی ک بودید برگردید.من به شخصه نتونستم یه ثانیه کتابو زمین بزارم انقدر که جذاب و پر مفهوم بود. از اون موقع هر چقدرم گشتم شبیه این کتاب برای خوندن پیدا نکردم
نمیتونم با پاد آرمان شهرهای دیگه مقایسه اش کنم اونقدری که تیره و تاریک بود و بینهات سردرد میشدم از بعضی از جاهاش و اگر تو شرایط روحی آرومی نیستید نخونیدش قسمت هایی که به زنها تجاوز میشه کثافت و مریضی که توی شهر هست واقعا ناراحت کننده بود ولی بعدش که کم کم کورسو امید میاد نظرتون عوض میشه برای این کتاب وقت بزارید و سرسری جلو نرید
آدما دو دستهان: ۱- اونایی که میگن رمان مزخرفی بود و ارزش نداشت و چندش آور بود(۲- اونایی که میگن شاهکاری بود که معنی عمیقی داشت.---- حقیقتا این کتاب کتابی نیست که بخواید توش دنبال داستان و شخصیتای خوشگل و ناز و مامانی باشید یا نبرد خوبی و بدی رو ازش انتظار داشته باشید. کتاب کوری یه چیزی فراتر از متن خود کتابه، درباره مردمی که چشماشون رو روی واقعیتها بستن و تمام این تمدن و فرهنگ فقط چیزی بوده که زمان به انسان تحمیل کرده، زندگی این گروه از آدمها چیزی بجز زندگی بدون بیناییه؛ داستانی پر از کنایهها و استعارههای مختلف. اینجا قدذت روایت و قلم ژوزه ساراماگو هم به خوبی مشخصه، اینکه بدون انتخاب اسم برای این کاراکترها چطور داستان رو بدون هیچ مشکلی پیش برده و مخاطب حتی ممکنه متوجه نشه کاراکترها اسم ندارن، شهر هیچ اسمی نداره و نامی برای مکانها ذکر نشده. همین مطئره باعث میشه بتونید داستان رو با موقعیتها مختلف تو واقعیت بسط بدید.
اگه این کتاب و به معنای واقعی کلمه درک کنید یکی از بهترین تجربههای کتابخوانی تون میشه. زندگی من واقعا به دو بخش قبل از کوری و بعد از کوری تقسیم میشه و تو لیست بهترین کتاب هایی که خوندم صدرنشینه. این جامعه نابینا انقدر هنرمندانه به تصویر کشیده شده که احساس میکنید نویسنده واقعا در اون جامعه زندگی کرده که انقدر به جزئیات تسلط داره. من ترجمه جناب اسدالله امرایی رو خوندم بسیار لذت بردم
من دوستش نداشتم :) به نظرم زیادی طولانی شد و حرف خاصی برای گفتن نداشت 🤷🏻♀️
کتاب بسیار سطحی مبتذل و بد که چیزی برای گفتن نداره ،کارکترهای داستان غیر واقعی و متضاد هستن و خط داستان کش دار، صحنهها حال بهم زن و اعصاب خردکن.
این هموطن به همراه بالایی خیلی خوبن. برادر و خواهر گرامی، ابتدا دست کم 50 عدد رمان از شاهکارهای ملل گوناگون را بخونید، سپس در دنیای معاصر غور کنید (سینا، موسیقی، نقاشی، مجسمه سازی و...)، پس از آن به اندیشه کردن عادت کنید، (در این حالت احتمالا باید 30 سال داشته باشید)، تا بعد از اینها، شاید قدر و قیمت این رمان رو درک کنید. اکنون درستترین پاسخ به شما این است که این رمان برای شما نوشه نشده. به امید افزایش درک و دانستن قدر هنر.
سلام امیدوارم بتونیم کتابهای از این سبک زیاد بخونیم و نقطه عمق داستان رو بفهمیم و بتونم الگو قرار بدیم. این شاهکار ساراماگو در یک کلام بینظیر بود
اصلا یه سوال: توی ترجمهی مینو مشیری، چاپ نشر علم، چه چیزست که در ترجمههای دیگر نیست؟ این تفاوت قیمت با ترجمههای دیگه، اگه سواستفادهی نشر علم نیست پس چیست؟
کوری و بینایی رو فقط از نشر مجید تهیه کنید. خیلی از ناشرها بی انصافی میکنند و کتابا رو خیلی الکی گرون میگن
برای ثبت در تاریخ: ۲۸ مهر ۱۴۰۱ قیمت کتاب ترجمهی مینو مشیری، ۱۹۵ هزار تومان است در حالیکه من نسخهی سال ۸۱ این کتاب را دارم که قیمتش ۲۶۵۰ است. حداقل، امنیت دارم به جاش!
این کتاب فوقلعادس کششی خیلی زیادی با مخاطبش ایجاد میکنه بیرحماتس ولی بسیار جذابه