«ماشنکا» رمانی نوشته ولادیمیر ناباکوف نویسنده روسی/ آمریکایی است. این رمان بن مایهای عاشقانه دارد و به داستان گانین، مهاجر روسی و افسر سابق گارد سفید میپردازد که انقلاب روسیه او را آواره کرده و مجبور به مهاجرت به کشور آلمان شده است.
ولادیمیر ناباکوف این رمان را با نگاهی به انقلاب روسیه که به انقلاب سوسیالیستی اکتبر معروف است، نوشته و رد پای زندگی نویسنده را میتوان در آن دید. ناباکوف با شکلگیری انقلاب اکتبر، به رغم علاقه فراوان به دختری جوان، روسیه را ترک میکند و عشق خود را از دست میدهد. این ماجرا ایده اصلی داستان «ماشنکا» را شکل میدهد.
داستان «ماشنکا» درباره افسری روسی است که بین فراموشی گذشته و گام برداشتن به سوی آینده گیر کرده است. افسر جوان که گانین نام دارد پیش از انقلاب اکتبر به دختری به نام ماشنکا علاقهمند بوده و پس از انقلاب مجبور میشود روسیه را ترک کند و به پانسیونی در برلین آلمان پناه ببرد. گانین در زمان حضور در برلین تصمیم میگیرد تا عشق خود به ماشنکا را با ایجاد رابطهای تازه از یاد ببرد. اما او به طور اتفاقی متوجه می شود، مردی که در پانسیون و اتاق کناریش زندگی میکند با ماشنکا ازدواج کرده است. دیدن عکسی از ماشنکا در کنار مرد پناهنده روس، خاطرات گانین با دختر جوان را دوباره زنده میکند؛ خاطراتی که مملو از طراوت و جوانی روسیه قبل از انقلاب است. انقلاب سوسیالیستی، ماشنکا و همسرش را به طور موقت از هم جدا کرده و مرد قرار است به زودی ماشنکا را در برلین ملاقات کند. گانین به رابطه خود با دختری آلمانی که تازه با او آشنا شده پایان میدهد و غرق در خاطرات خود با ماشنکا میشود. روزی که قرار است ماشنکا با قطار خود را به برلین و همسرش برساند، گانین نقشهای می کشد تا همسر ماشنکا نتواند به ایستگاه قطار برود. او تصمیم گرفته تا به جای مرد روس به ایستگاه قطار برود و ماشنکا را ملاقات کند اما در ایستگاه قطار گذشته برای گانین رنگ میبازد و تصمیم دیگری میگیرد.
کتاب ماشنکا