این رمان تأثیری ماندگار بر ذهن مخاطبین خواهد گذاشت.
هم غم انگیز و هم امید بخش. اثری متمایز و بهنگام.
نثر موجز، شعرگونه و احساس برانگیز «وودسن»، داستان را بی وقفه پیش می برد.
موهای فرفری تیره اش را یادم است که افتاده بود روی بازوهایش. نمی دانم چرا آن موهای فرفری، که روی بازوهایش پیچ خورده بود و تا روی میز خط خطی می رسید، از همه چیز برایم ناراحت کننده تر بود.
هشت نفر توی کلاس بودیم. کلاس کوچک ما برای این تشکیل شده بود که مسئولان مدرسه می خواستند یک چیز جدید امتحان کنند، این که آیا می شود هشت تا بچه را با هم و همراه یک معلم در یک کلاس گذاشت و نتیجه ی فوق العاده گرفت؟ هشت تا بچه ی خاص را.
می دانستیم یکجورهایی با بقیه ی بچه ها فرق داریم، هرچند هیچ وقت کسی این را به زبان نمی آورد. همه ی ما قبلا در یک کلاس بزرگ بودیم. درسمان افت کرده بود و بقیه ی بچه ها از ما جلو زده بودند. وانمود می کردیم این تفاوت یادگیری برایمان مهم نیست، ولی خودمان می دانستیم مهم است.
داستان ها نقشی مهم و حیاتی در رشد و پیشرفت کودکان دارند. کتاب هایی که می خوانند و شخصیت هایی که از طریق ادبیات با آن ها آشنا می شوند، می توانند به دوستانشان تبدیل شوند.