کسب جایزه نوبل ادبیات 2012 از سوی مو یان، نویسنده چینی، به واسطه نگارش «دست از این مسخره بازی بردار اوستا» با سر و صدای بسیاری در محافل ادبی همراه بود؛ آن هم در شرایطی که افرادی چون میلان کوندرا و بسیاری از چهره های شناخته شده ادبی در این رقابت حضور داشتند.
کار به جایی رسیده بود که حتی نگاه های سیاسی را به این اثر نسبت می دادند؛ به طوری که اپوزوسیون چین او را یک نویسنده راست گرا می دانستند و به این نظر او را قبول نداشتند و از سوی دیگر خود راست گراها به دلیل کنایه های مو یان به دولت، دل خوشی از او نداشتند.
در این کتاب یک تک نگاری به قلم مو یان نیز ترجمه شده که روایتی است از کودکی هولناکش. زندگی در روستایی فقیر با مردمانی همیشه گرسنه. طوری که مویان می نویسد روزی که برای اولین بار زغال سنگ شفاف برای بخاری مدرسه شان آوردند، آن ها گمان کردند خوراکی است و تا انتهایش را خوردند!
کتاب دست از ابن مسخره بازی بردار اوستا که در سال ۱۹۹۹ منتشر شد، شامل مجموعه داستان های کوتاه مو یان نویسنده چینی است. مو یان در سال ۲۰۱۲ برنده جایزه نوبل ادبیات شد.
در این داستان ها با طیف گسترده ای از دیدگاه های مو یان رو به رو هستیم که منتقدان آن را با دیدگاه نویسندگانی چون تولستوی و کافکا مقایسه کرده اند. این داستان ها در ژانرهای مختلف از کمیک گرفته تا تراژیک نوشته شده اند، هر چند طنز مو یان همیشه سایه ای از سیاهی در خود دارد. این مجموعه همچنین مهر عمیق و پایدار نویسنده نسبت به مردی که دوست و همراه همیشگی اوست را به تصویر می کشد که با نفرت شدید او از بوروکراسی و سرکوب برابر است – با وجود اینکه داستان او هرگز آموزش دهنده چیزی نیست. طنز، وهم، ماورایی و رازآلود: همه این ها در این مجموعه لذت بخش و برجسته آورده شده اند.
فیلم اوقات شادمانی (Happy Times) به کارگردانی ژانگ ییمو که از داستان اوقات شادمانی مو یان اقتباس شده است، در تابستان ۲۰۰۲ تأثیر بسزایی در شهرت نویسنده و نیز شهرت این مجموعه داستان داشت.
سبک مویان بی نظیر است ... داستان های کوتاه این مجموعه بیشتر نمادگرایانه نوشته شده اند که یان آن ها را استادانه و هنرمندانه به کار می گیرد تا شرایط، حالات و احساسات شخصیت ها را به تصویر بکشد.
نویسنده چیزی را که می داند می نویسد، به روشی که برایش راحت است.
یک بار مادربزرگم به من گفت که وقتی هیچ رنجی برای کسی وجود ندارد که نتواند تحمل کند، خوشبختی فراوانی هم هست که او هرگز نمی تواند امیدوار باشد که از آن لذت ببرد. من آن را باور دارم.
در این مطلب، نکاتی ارزشمند را درباره ی چگونگی نوشتن داستان های کوتاه خوب با هم می خوانیم
ضرباهنگ سریع، طرح داستانیِ یک وجهی، و وجود ایجاز از ویژگی های «داستان های کوتاه» هستند
شاید واقعا مترجم قابلی هستن...ولی این کتاب اصلا خوب ترجمه نشده. خوندنش اصلا روان نیست و از ساختار هایی استفاده میکنه که تو فارسی اصلا رایج نیست. توی مقدمه هم مشخص بود که به دید تحقیر به نویسنده نگاه میکنه که این خودش نشون میده چقدر این اثر رو فهمیده. ترجمه مهدی غبرایی از مو یان خیلی بهتره. امیدوارم کسه دیگه ای این کتاب رو نخره.