کتاب جنایت از یاد رفته

Sleeping Murder
کد کتاب : 2112
مترجم :
شابک : 978-964-380-870-9
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 260
سال انتشار شمسی : 1396
سال انتشار میلادی : 1976
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---

آگاتا کریستی پرفروش ترین نویسنده داستان های جنایی در جهان

سریالی بر اساس این کتاب در سال 1987 ساخته شده است.

معرفی کتاب جنایت از یاد رفته اثر آگاتا کریستی

کتاب جنایت از یاد رفته، رمانی نوشته ی آگاتا کریستی است که نخستین بار در سال 1976 انتشار یافت. اندکی پس از این که گواندا به خانه ی جدیدش آمد، اتفاقات عجیب و غریبی به وقوع پیوست. او علیرغم تمام تلاش هایش برای نوسازی و مدرن کردن این خانه، تنها دریافت که هر تغییر جدیدی که می خواست در این خانه انجام دهد، به گونه ای قبلا در آن صورت گرفته بوده است. اما این تمام مشکل نیست و گواندا هر بار که از پله ها بالا می رود، دچار ترس و واهمه ای غیرقابل توضیح می شود. آیا همه ی این اتفاقات ساخته ی ذهن گواندا است یا این که او به شکلی ناخودآگاه می داند که خانه قبلا به چه شکلی بوده است؟ خانم مارپل وارد این ماجرا می شود و درمی یابد که معمایی حل نشده از یک قتل در پشت پرده ی این اتفاقات قرار دارد. اما حتی خانم مارپل نیز تصورش را نمی کند که قاتل، دوباره دست به کار خواهد شد.

کتاب جنایت از یاد رفته

آگاتا کریستی
آگاتا کریستی، زاده ی ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ و درگذشته ی ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶، نویسنده ی انگلیسی داستان های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود.آگاتا کریستی با نام اصلی آگاتا مری کلاریسا میلر در شهر تورکی در ناحیه ی دوون انگلستان به دنیا آمد. پدر آمریکایی اش فردریک میلر نام داشت. مادرش کلارا بومر انگلیسی و از خانواده ای اشرافی بود. آگاتا به دلیل آمریکایی بودن پدر می توانست تبعه ی ایالات متحده نیز باشد، ولی هرگز از آن کشور تقاضای تابعیت نکرد. آگاتا دارای یک خواهر و یک برادر بود که هر دوی آن ها از وی بزرگ تر بودند.آ...
نکوداشت های کتاب جنایت از یاد رفته
A puzzle that is tortuous, surprising and finally satisfying.
معمایی پر پیچ و خم، غافلگیرکننده و در نهایت رضایت بخش.
Sunday Express

Miss Marple is spry, shrewd and compassionate.
خانم مارپل، چالاک، زیرک و مهربان است.
Sunday Telegraph Sunday Telegraph

A fast paced exciting mystery.
یک داستان معمایی سریع و هیجان انگیز.
Johnson County Library

قسمت هایی از کتاب جنایت از یاد رفته (لذت متن)
بله، بله، این همان جایی است که همه چیز در آن اتفاق افتاد. البته وقتی قدم به داخل اتاق گذاشتم، اثری از آنچه کلوین می گفت، وجود نداشت. نه جسد یک زن و نه آثار ناراحت کننده ی دیگر، حتی روی روکش تختخواب ها نیز کم ترین چروکی دیده نمی شد. ظاهرا همه چیز زاده ی وهم، خیال و یک کابوس واقعی بود.

با احتیاط از پله ها پایین رفتند. خانم هنگرو از رفتن به کنت خرسند به نظر نمی رسید. ناگهان فکری از خاطر گوندا گذشت که تمام پیکرش را به لرزه درآورد. «آیا این خانه... این خانه محل تردد اشباح است؟»

وارد اتاق پذیرایی شدند. اتاق جالب و زیبایی به نظر می رسید. آرزوی تملک آن، تمام وجودش را فرا گرفته بود. خودش نمی دانست چرا چند ثانیه دستخوش این دگرگونی و هراس غیرموجه شده بود. در واقع نقصی در خانه مشاهده نمی شد.