1. خانه
  2. /
  3. کتاب قتل در خانه کشیش

کتاب قتل در خانه کشیش

4.75 از 2 رأی

کتاب قتل در خانه کشیش

Murder at the Vicarage
ناموجود
188000
معرفی کتاب قتل در خانه کشیش
"قتل در خانه کشیش" نخستین اثر از مجموعه داستان های "خانم مارپل" است که بانوی معماهای پلیسی، "آگاتا کریستی" آن را در اوج قدرت قلم خود به نگارش درآورده است. "سنت مری مید" شهری است خاموش که اغلب اتفاق خاصی در آن رخ نمی دهد. با این حال بانوان شهر سر از کار همه در می آورند و پیرامون آن شایعه پراکنی می کنند. داستان از زبان "لئونارد کلمنت" کشیش شهر روایت می شود که ظاهرا مردی صادق، مهربان و گاهی بیش از اندازه جدی و بی احساس است. وی همسری دارد به نام "گریسلدا"؛ که به نظر می رسد خیلی بانوی مناسبی برای خانه کشیش محسوب نمی شود. "گریسلدا" نه می شورد و نه می پزد، مرتب کشیش را عصبانی می کند اما حقیقتا او را دوست دارد و کشیش هم با وجود اختلاف سنی زیادی که بین آنها وجود دارد، از ته دل عاشق "گریسلدا" است.
یک شب "لئونارد کلمنت" به خانه کشیشی بر می گردد، اما در آن جا کسی منتظرش نیست به جز جسد "کلنل پروتر" که به قتل رسیده است. "کلنل پروتر" شخصیت محبوبی در شهر به حساب نمی آمد و کسی از مرگش ناراحت نمی شد؛ اما با توجه به شخصیت منفور او، ممکن است افرادی بوده باشند که بخواهند او را به قتل برسانند. پلیس دست به کار می شود اما چیزی جز پیچیدگی بر معمای پرونده ی "قتل در خانه کشیش" نمی افزاید. خوشبختانه شهر، "خانم مارپل" را دارد و او با چشمان تیز و ذهن کنجکاوش شروع به پیگیری "قتل در خانه کشیش" می کند. حالا باید دید "خانم مارپل" در نخستین معمای قتل خود که به قلم "آگاتا کریستی" ایجاد شده، چگونه عمل می کند.
درباره آگاتا کریستی
درباره آگاتا کریستی
آگاتا کریستی، زاده ی ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ و درگذشته ی ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶، نویسنده ی انگلیسی داستان های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود.آگاتا کریستی با نام اصلی آگاتا مری کلاریسا میلر در شهر تورکی در ناحیه ی دوون انگلستان به دنیا آمد. پدر آمریکایی اش فردریک میلر نام داشت. مادرش کلارا بومر انگلیسی و از خانواده ای اشرافی بود. آگاتا به دلیل آمریکایی بودن پدر می توانست تبعه ی ایالات متحده نیز باشد، ولی هرگز از آن کشور تقاضای تابعیت نکرد. آگاتا دارای یک خواهر و یک برادر بود که هر دوی آن ها از وی بزرگ تر بودند.آگاتا در زمان جنگ جهانی اول در بیمارستان و سپس در داروخانه کار می کرد؛ شغلی که تأثیر زیادی بر نوشته های او داشته است: بسیاری از قتل هایی که در کتاب هایش رخ می دهند از طریق خوراندن سم به مقتولان صورت می گیرند.در هشتم دسامبر ۱۹۲۶ وقتی در سانینگ دیل واقع در برکشر زندگی می کرد به مدت ده روز ناپدید گردید و روزنامه ها در این مورد جاروجنجال فراوانی به پا کردند. اتومبیل او در یک گودال گچ پیدا شد و خود او را نیز نهایتا در هتلی واقع در هروگیت یافتند. آگاتا اتاق هتل را با نام خانمی که اخیرا شوهرش اعتراف کرده بود با وی رابطه عاشقانه دارد، کرایه کرده بود و در توضیح این ماجرا ادعا کرده بود که در اثر ضربه ی روحی ناشی از مرگ مادر و خیانت شوهر دچار فراموشی شده بوده است. آگاتا در سال ۱۹۳۰ با باستان شناسی به نام سر ماکس مالووان که ۱۴ سال از او جوان تر بود، ازدواج کرد و با او به سفرهای فراوانی رفت. رد پای این سفرها و شهرها و کشورهایی که او از آن ها دیدن می کرد را می توان در بیشتر داستان هایش که وقایع آن ها در کشورهای شرقی (خاورمیانه) رخ می دهند، دید. ازدواج او با مالووان در ابتدا ازدواجی موفق و شاد بود. این ازدواج توانست با وجود ماجراجویی های عشقی خارج از ازدواج مالووان، مدتی نسبتا طولانی دوام بیاورد.
نکوداشت های کتاب قتل در خانه کشیش

زمانی که آگاتا کریستی شروعی با اعتماد به نفس را کلید می زند، همانطور که در اینجا این کار را کرده است، دیگر پیشی گرفتن از او کار هر کسی نیست.

Saturday Review of Literature

آگاتا کریستی دو چیز به من آموخت: یک اینکه طرح ریزی معمایی یک هنر است و دو اینکه یک کارآگاه زن می تواند به اندازه یک کارآگاه مرد شخصیتی قوی باشد.

Charles Todd
قسمت هایی از کتاب قتل در خانه کشیش

-بله. مثل اینکه خود خانم پروترو دعوتش کرده. یا شاید هم او به خانم پروترو پیشنهاد داده. نمی دانم دقبقاچی بوده. رفته که کارهای اداری اش را انجام بدهد. ظاهرا خانم پروترو نامه های زیادی دارد که باید تایپ شود. شانسش گرفته. چون دکتر استون در مسافرت است و خانم کرام کار خاصی ندارد. این گورپشته هم عجب هیجانی ایجاد کرده. ریموند گفت: -استون؟ باستان شناس معروف؟ -بله در یک گورپشته کاوش می کند. توی ملک پروترو. ریموند گفت: مرد خوبی است. خیلی به کارش علاقه دارد. چند وقت پیش دریک مهمانی دیدمش و کلّی با هم صحبت کردیم. باید بروم ببینمش. گفتم: - متأسفانه برای تعطیلات آخر هفته رفته لندن. امروز عصر که خودتان توی ایستگاه قطار دیدیدش. -من شما را دیدم. مرد خیل قدکوتاهی هم همراهتان بود. عینک داشت. -بله، دکتر استون بود. -ولی آقای عزیز او که دکتر استون نبود. - نبود؟ - استون باستان شناس نبود. من خودم استون را می شناسم. این مرد دکتر استون نبود. کوچکترین شباهتی به استون نداشت. با تعجب به هم خیره شدیم. من بخصوص به خانم مارپل نگاه کردم. گفتم: -خیلی عجیب است. خانم مارپل گفت: -چمدان! گریسلدا گفت: -ولی چرا؟ -یادم می آید یک وقتی مردی دوره افتاده بود و وانمود می کرد بازرس شرکت گاز است. توی کار قاچاق بود. ریموند وست گفت: -عجب شیادی! واقعا خیلی جالب است. گریسلدا گفت: - مسئله این است که آیا این موضوع با قتل ارتباط دارد؟ گفتم: -نه لزوما ولی... نگاه کردم به خانم مارپل.

مقالات مرتبط با کتاب قتل در خانه کشیش
ده کتاب برتر «آگاتا کریستی» به انتخاب «آگاتا کریستی»
ده کتاب برتر «آگاتا کریستی» به انتخاب «آگاتا کریستی»
ادامه مقاله
نگاهی به نویسندگان بزرگ با نام های مستعار
نگاهی به نویسندگان بزرگ با نام های مستعار

برخی از محبوب ترین و پرفروش ترین نویسندگان در دنیای ادبیات، تمام مسیر حرفه ای خود را با به کارگیری هویت هایی جایگزین خلق کرده اند.

آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»

در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.

نویسندگان بزرگی که آثارشان توسط ناشرین رد شد
نویسندگان بزرگی که آثارشان توسط ناشرین رد شد

این تجربه به نظر برای بسیاری از نویسندگان پرفروش و موفق اتفاق افتاده است: مواجه شدن با واکنش های منفی، قبل از دستیابی به موفقیت.

برترین نویسندگان در «ادبیات بریتانیا»
برترین نویسندگان در «ادبیات بریتانیا»

در این مطلب به تعدادی از برجسته ترین نویسندگان بریتانیایی می پردازیم که آثارشان، جایگاهی ماندگار را در هنر ادبیات برای آن ها به ارمغان آورده است.

لذت کشف حقیقت در داستان های جنایی
لذت کشف حقیقت در داستان های جنایی

داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»

ماجرای مرموز ناپدید شدن آگاتا کریستی
ماجرای مرموز ناپدید شدن آگاتا کریستی

آگاتا کریستی، نویسنده ای انگلیسی بود که بیشتر به خاطر داستان های معمایی و جنایی اش شناخته می شود.

داستان های معمایی و تریلر، قلمرو هیجان و تعلیق
داستان های معمایی و تریلر، قلمرو هیجان و تعلیق

این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.

نظر کاربران در مورد "کتاب قتل در خانه کشیش"
3 نظر تا این لحظه ثبت شده است

فیلمش رو دیدم قشنگ بود

1403/07/15 | توسطکاربر سایت
0
|

عالی بود و بینظیر.فکر منو خیلی باز کرد و شدیداً درگیر کتاب شدم.مثل بعضی از کتاب‌ها خیلی دنبال حاشیه و حرف‌ها و موضوعات یکنواخت نبود و هر قسمت از کتاب یه اتفاق جالب میفتاد و خواننده رو علاقمند میکرد که ادامه بده و واقعا سخت بود حدس اینکه کی قاتله:)

1401/06/30 | توسطImfarza
7
|

جالب بود ارزش خوندن داره. در ضمن اولین کتاب از مجموعه کتابهای خانم مارپل هست.

1399/10/24 | توسطیاسمن ظریف فرد
9
|