بدیع، اثرگذار و بسیار بامزه.
با شخصیت های عجیب، نثری شگفت انگیز و داستانی حیرت آور.
بامزه، بااحساس و امیدبخش.
مادرش فریاد زد: «قراردادمان یادت هست؟ قرارداد فراموش نشود!» تابستان تازه شروع شده بود که فلورا لحظه ای ضعف نشان داده و زیر بار قراردادی رفته بود که یکی از مواردش این بود: کنار گذاشتن داستان های تصویری احمقانه و روی آوردن به ادبیات ناب.
به هر حال، او به مرگ فکر نمی کرد. به شعر فکر می کرد. شعر کلمه ای بود که توتی در مورد نوشته هایش به کار برده بود. این کلمه را دوست داشت؛ با تمام کوچکی اش، انگار وزن داشت و بال پرواز.
خواب سنجاب دیده بود. در خوابش، سنجاب دست هایش را به جلو و دمش را به عقب کش داده بود و پرواز می کرد. سنجاب می رفت زندگی کسی را نجات دهد! ظاهری قهرمانانه داشت.
داستان ها نقشی مهم و حیاتی در رشد و پیشرفت کودکان دارند. کتاب هایی که می خوانند و شخصیت هایی که از طریق ادبیات با آن ها آشنا می شوند، می توانند به دوستانشان تبدیل شوند.
چه اتفاقی می افتد وقتی دو ژانر علمی تخیلی و فانتزی، و انتظارات متفاوتی که از آن ها داریم، در تار و پود یکدیگر تنیده شوند؟
این مدال توسط «انجمن خدمات کتابخانه ای برای کودکان» که بخشی از «انجمن کتابخانه های آمریکا» است به نویسنده ی خوش ایده ی سال گذشته اعطا می شود
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟
خوب بود ولی نه عالی😶