1. خانه
  2. /
  3. کتاب ندای کوهستان

کتاب ندای کوهستان

نویسنده: خالد حسینی
8 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
2.83 از 6 رأی

کتاب ندای کوهستان

And the Mountains Echoed
انتشارات: نشر ثالث
٪15
420000
357000
1 از 1 رأی

کتاب و آوا در کوه ها پیچید

And the Mountains Echoed
مترجم:
انتشارات: مروارید
٪15
380000
323000
4 از 1 رأی

کتاب و کوه ها انعکاس دادند

And the Mountains Echoed
٪15
74000
62900
پیشنهاد ویژه
4.75 از 2 رأی

کتاب و کوه ها بازگفتند

And The Mountains Echoed
انتشارات: حوض نقره
٪30
245000
171500
پیشنهاد ویژه
1 از 1 رأی

کتاب و کوه ها طنین انداز شدند

And the Mountains Echoed
انتشارات: بهزاد
٪30
350000
245000
پیشنهاد ویژه
1 از 1 رأی

کتاب و کوهها طنین انداز شدند

(چرم،لب طلایی)
And the Mountains Echoed
٪20
185000
148000
پیشنهاد ویژه
1 از 1 رأی

کتاب پژواک کوهستان

And the Mountains Echoed
انتشارات: رادمهر
٪20
250000
200000
4.5 از 1 رأی

کتاب و کوهستان به طنین آمد

And The Mountains Echoed
انتشارات: ققنوس
ناموجود
280000
معرفی کتاب ندای کوهستان
کتاب ندای کوهستان، رمانی نوشته ی خالد حسینی است که اولین بار در سال 2013 انتشار یافت. حسینی در این داستان درباره ی والدین و فرزندان، و برادرها و خواهرها، به کاوش در فراز و نیشب ها، خیانت ها و ایثارگری های خانواده ها می پردازد. او همچنین این مسئله را به ما یادآوری می کند که انسان ها در طول زندگی و در حساس ترین زمان ها، چقدر به وسیله ی کارهای عزیزان و نزدیک ترین افراد به خود غافلگیر می شوند. رمان ندای کوهستان با پیگیری داستان شخصیت های خود و فراز و فرودهای زندگی، انتخاب ها و عشق های آن ها در مناطق مختلفی از دنیا—از کابل گرفته تا پاریس و سان فرانسیسکو و جزیره ی تینوس—داستانی وسیع را به مخاطبین ارائه می کند که از قدرت عاطفی خیره کننده ای برخوردار است.
درباره خالد حسینی
درباره خالد حسینی
خالد حسینی، زاده ی ۴ مارس سال ۱۹۶۵ در کابل، نویسنده ی افغان-آمریکایی است. عمده ی شهرت وی بابت نگارش دو رمان بادبادک باز و هزار خورشید تابان است. نام آخرین رمان او، و کوهستان به طنین آمد، می باشد که به فارسی نیز ترجمه شده است. حسینی ساکن ایالات متحده است و آثار خود را به زبان انگلیسی می نویسد.خالد حسینی به همراه خانواده اش در سال ۱۹۸۰ به سن خوزه در ایالت کالیفرنیا مهاجرت کرد. او درخواست پذیرش از دانشگاه سانتاکلارا (Santa Clara) کرد و مدرک لیسانس خود در رشته ی زیست شناسی را از این دانشگاه کسب کرد و در سال ۱۹۹۳ از دانشگاه پزشکی شهر سن دیگو در رشته ی پزشکی فارغ التحصیل شد.خالد حسینی ازدواج کرده و دارای دو فرزند (یک پسر و یک دختر با نام های حارث و فرح) است.
ویژگی های کتاب ندای کوهستان
  • خالد حسینی از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز
  • نامزد جایزه بهترین داستان سال به انتخاب گودریدز
نکوداشت های کتاب ندای کوهستان

رمانی فراموش نشدنی درباره ی یافتن بخشی گمشده از خود در فردی دیگر.

Amazon

روان تر و بلندپروازانه تر از کتاب «بادبادک باز»، و با روایتی پیچیده تر از کتاب «هزار خورشید تابان».

The New York Times

داستانی حماسه گونه درباره ی فداکاری، خیانت و قدرت خانواده.

People
قسمت هایی از کتاب ندای کوهستان

پدر هیچ وقت عبداللّه را نزده بود. پس حالا که زد، سخت و ناگهان با کف دست کوبید به یک طرف سرش درست بالای گوش، اشک حیرت از چشم های عبداللّه جوشید. فوری پلک زد و نگذاشت اشک بریزد. پدر از لای دندان های چفت شده گفت: «برگرد خانه.» عبداللّه از آن بالا شنید که بغض پری ترکید. بعد پدر کشیده دیگری زد، این بار به گونه ی چپش. سر عبداللّه به یک سو خم شد. صورتش سوخت و اشکش درآمد. گوش چپش زنگ می زد. پدر خم شد، صورت سیه چرده ی چروکیده اش چنان نزدیک شد که صحرا و کوه و حتی آسمان را از نظر پوشاند. با قیافه ای دردکشیده گفت: «گفتم برو خانه، پسر.» عبداللّه جیکش درنیامد. آب دهانش را به زحمت قورت داد، از گوشه چشم به پدرش نگاه کرد و به صورتی که آفتاب را از او پنهان کرده بود، پلک زد.

باباایوب بنا کرد به گفتن این که: «من هم نمی توانم...» اما از پنجره دید که چیزی نمانده خورشید از پشت کوه های مشرق سر درآورد. وقت کوتاه بود. به طرز رقت باری پنج بچه اش را برانداز کرد. برای سالم ماندن دست ناچار بود یک انگشت را قطع کند. چشم ها را بست و یکی از سنگ ها را از کیسه برداشت.

روزهای متمادی راه رفت. آنقدر رفت که خورشید پرتو سرخ ضعیفی در دور می پراکند. شب ها در غاری می خوابید که باد بیرونش زوزه می کشید. یا لب رودی، زیر درختی، میان پوشش قلوه سنگ ها می خوابید. نان خودش را می خورد و بعد هر چه پیدا کرد توت های وحشی، قارچ، ماهی که با دست های خود از نهرها می گرفت و بعضی روزها هم هیچی نمی خورد. اما همچنان راه می رفت. عده ای از رهگذرانی که مقصدش را می پرسیدند، به شنیدن جواب می خندیدند، دسته ای از ترس این که مبادا دیوانه باشد پا تند می کردند و بعضی که خودشان هم فرزندی قربانی دیو کرده بودند، در حقش دعا می کردند.

مقالات مرتبط با کتاب ندای کوهستان
برترین رمان های نخست نویسندگان برجسته
برترین رمان های نخست نویسندگان برجسته
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب ندای کوهستان"
8 نظر تا این لحظه ثبت شده است

در مجموع کتاب خوبی بود. شروعش بسیار زیبا بود. قصه‌ی باباایوب و ارتباطش با کلیت داستان خیلی جالب بود. این عناصر برام خیلی تاثیر گزار بودند: 1-حرکت سه نفری به سوی کابل با گاری، 2-عشق پروانه و عبداله، 3-شخصیت نیلا، 4-شخصیت روشی و ادریس، 5- بدبختی‌های صبور و پروانه 6-شخصیت غلام و در مقابل بعضی مفاهیم وشخصیت‌ها شاید حضورشان زیاد بود ولی خوب پردازش نشده بودند: مثل: 1- معصومه و خودکشی اش، 2- مارکوس و زنش و مادرش و مادرزنش. 3- شخصیت باباجان که آخرش هم تروریست و مالک زمین خشخاش از آب درآمد. 4-توصیف مهمانی‌ها خوب از آب در نیامده بود. 5- اقبال 6- دلبستگی وحدتی به نبی 7- خورده شخصیت‌های زیادی که بستگان شخصیت اصلی بودند ولی فقط صفحات کتاب رو زیاد کرده بودند. 8- بعضی جاها نظرِ نویسنده در مورد بازیگران تاریخ و سیاست افغانستان به زور به متن سنجاق شده بود. درکل از نیمه‌ی کتاب که عبور میکنیم کشدار شدن بعضی موضوعات خسته کننده میشه و فقط میخای تمومش کنی و لذتی نداره. بادبادک باز و هزارخورشید تابان رمان‌های خیلی یکدست و بهتری هستند. سبک جابجایی فضا، زمان و راوی که من با گوربه گور فاکنر باهاش آشنا شدم و با رمان فریدون سه پسر داشت تونستم ازین سبک لذت ببرم در این رمان هم پیاده شده ولی به نظر من نتوانسته لطفی به کلیت رمان بکنه. علیرغم اینکه میگن نویسنده سعی کرده پایانبندی خوبی داشته باشه ولی من که از پایانش لذت چندانی نبردم. در آخر توصیه ام این است که به عنوان اولین رمان از خالد حسینی خوانده نشود ولی هرکس که علاقمند به رمان باشد باید این رمان را بخواند.

1403/03/23 | توسطمحسن حمدیه
1
|

ترجمه خانم ظهیری هم من ایرادی زیادی واقعا ندیدم که باعث اذیت خواننده‌ی کتاب بشه.

1402/07/09 | توسطMahor Feyzi
0
|

نشر ثالث رو خوندم اما جالب نبود، ۲ تا کتاب دگ ش خیلیییی بهتر بود

1401/04/07 | توسطپوریا انوری
0
|

اینها همه یک کتاب هستند که مترجمان اسامی اونها رو عوض کردند ؟

1400/02/28 | توسطمسعود - کاربر سایت
2
|
پاسخ ها

سلام و وقت به خیر. بله همه‌ی این‌ها ترجمه از یک کتاب هستند.

1400/02/29|توسطمدیر سایت
1

کدوم ترجمه بهتره؟

1399/10/20 | توسطریحانه شهنازی
3
|
پاسخ ها

سلام. انتشارات مروارید با ترجمه‌ی خانم‌ها گنجی و سلیمان زاده، کتاب‌های جناب حسینی رو خیلی شیوا و واضح ترجمه کرده. پیشنهاد میکنم این ترجمه رو مطالعه بفرمایید...

1400/06/14|توسطکاربر سایت
3

این داستان هم درباره سختی‌ها و مرارت‌های مردم افغانستان هست. داستان خانواده ای که پدر خانواده قصد فروش دخترش را دارد. شخصیت‌ها به خوبی پرداخته شده اند و روایت داستان پرکشش هست.

1399/07/07 | توسطسمیرا ستوده
3
|

یک کتاب دیگه از نویسنده‌ی کتاب بادبادک باز و هزار خورشید تابان. داستان تکراری رنج و درد مردم که تمومی نداره. یک قصه‌ی خوب از یک قصه نویس عالی. کتاب شامل 9 فصله که داستان هر فصل تقریبا جداست ولی نقطه‌ی پیونده دهنده‌ی این داستان‌ها یک شخصیت هست.

1399/05/20 | توسطمهرناز ایرانپور
1
|

به نظر من متفاوت با کتاب‌های دیگه خالد حسینی هیت و دو کتاب دیگه اش برای من محبوب‌تر این هستند.. ترجمه‌ی اقای غبرایی رو خوندم و کمی تا قسمتی راضی بودم... انتسارات مروارید هم ترجمه کرده که فکر میکنم اون بهتر باشه

1399/05/15 | توسطکاربر سایت
2
|