هیچ کس هرگز قلب و روح خود را بیش از آنچه ویلیام فاکنر انجام داده ، در کلام مکتوب قرار نداده است. اگر می خواهید در مورد آن قلب و روح همه چیز را بدانید، داستانی که او (قلب و روح خود را) در آن قرار داده است، هنوز هم در همان جا قرار دارد.
فاکنر به خاطر تمام نگرانی خود نسبت به جنوب، در حقیقت به دنبال طبیعت انسان بود. نابراین باید برای دوام آن هدف اخلاقی که برای سرافرازی داستان های کلاسیک ما رقم زده است، به سمت او بگردیم.
من نمی توانم کاری انجام دهم فقط آن را خاموش کنید. و این هیچ فایده ای ندارد. حساب می کنم که متعلق به من است. من فکر می کنم، آنچه را می خواهم بدست آورم بیشتر از مال من نیست.
پاپ گفت: "چه ایده های مدرنی؟" من نمی دانستم که فقط یک ایده در مورد کار وجود دارد - تا زمانی که تمام نشود، این کار انجام نمی شود، و هنگامی که این کار انجام شد، انجام شده است.
من حدس می زنم که ممکن است یک انسان پر حرف وقت نداشته باشد که به جز کلمات چیزهای دیگری را یاد بگیرد.
کتاب «گور به گور» از همان زمان تا کنون، به عنوان یک اثر کلاسیک آمریکایی در نظر گرفته شده، و مخاطبین زیادی را مسحور کرده و به چالش کشیده است.
تأثیرگذاری داستان «خشم و هیاهو» به اندازه ای بود که این رمان پس از مدتی نام خود را به عنوان یکی از برترین آثار «برجسته در «ادبیات آمریکا» مطرح کرد.
در این مطلب به شکل مختصر با برخی از برترین نویسندگان در «ادبیات آمریکا» آشنا می شویم
در این مطلب، نکاتی ارزشمند را درباره ی چگونگی نوشتن داستان های کوتاه خوب با هم می خوانیم
داستان های «فاکنر» مانند محاکمه ای در دادگاه است که به تدریج پیش می رود و مخاطب را در مقام قاضی قرار می دهد
ضرباهنگ سریع، طرح داستانیِ یک وجهی، و وجود ایجاز از ویژگی های «داستان های کوتاه» هستند
کتابی متشکل از پنج داستان کوتاه از ویلیام فاکنر