1. خانه
  2. /
  3. کتاب آئورا

کتاب آئورا

4.4 از 9 رأی

کتاب آئورا

Aura
٪5
86000
81700
معرفی کتاب آئورا
کتاب آئورا، رمانی نوشته ی کارلوس فوئنتس است که اولین بار در سال 1962 به انتشار رسید. این رمان به خاطر توصیفات درخشان خود از موضوعاتی «رویاگونه» و پرداخت به پیچیدگی های مسئله ی «هویت دوگانه» که توسط شخصیت اصلی داستان به تصویر کشیده می شوند، در زمره ی برترین آثار فوئنتس و به طور کلی ادبیات مکزیک قرار می گیرد. فلیپه مونترو به منظور ویراستاری خاطرات شوهر فقید زنی سالخورده، در خانه ی این زن استخدام می شود. او در آن جا با یکی از خویشاوندان پیرزن، دختری زیبا با چشمانی سبز به نام آئورا آشنا می شود. علاقه ی فلیپه به آئورا و درک تدریجی او نسبت به ماهیت واقعی رابطه ی این دختر جذاب با پیرزن، نیروی محرکه ی اصلی داستان است و پایان بندی شگفت انگیز این رمان را رقم می زند.
درباره کارلوس فوئنتس
درباره کارلوس فوئنتس
کارلوس فوئنتس (به اسپانیایی: Carlos Fuentes Macías) (زاده ی ۱۱ نوامبر ۱۹۲۸ - درگذشته ی ۱۵ مه ۲۰۱۲) نویسنده ی مکزیکی و یکی از سرشناس ترین و پر آوازه ترین نویسندگان اسپانیایی زبان بود. آثار او به بسیاری از زبان ها ترجمه شده اند.پدر وی از دیپلمات های مشهور مکزیک بود و از این رو کودکی اش در کشورهای مختلفی سپری شد. در سال ۱۹۳۶ خانواده اش در شهر واشنگتن دی سی اقامت گزید و این باعث شد که با زبان انگلیسی نیز آشنا شود.در سال ۱۹۵۹ با بازیگر سینما ریتا ماسدو ازدواج کرد، که این ازدواج تا سال ۱۹۷۳ ادامه داشت. او شغل پدر را ادامه داد و به دنیای سیاست وارد شد و برای نخستین بار در سال ۱۹۶۵ به عنوان سفیر مکزیک در لندن انتخاب شد و بعدها نیز در فرانسه و چند کشور دیگر اروپایی هم چون هلند، پرتغال و ایتالیا نیز سفیر بود. نخستین مجموعه داستان های کوتاه فوئنتس در سال ۱۹۵۴ منتشر شد.در ۲۹ سالگی نخستین رمان خود با عنوان «جایی که هوا صاف است» را منتشر کرد. آخرین رمان فوئنتس ولاد نام دارد که در زمان حیاتش به چاپ نرسید. فوئنتس درباره ی این رمان گفته بود که این کتاب داستان زندگی یک خون آشام است. ولاد از اقامت خود در اروپا خسته می شود و به مکزیکوسیتی سفر می کند.
ویژگی های کتاب آئورا
  • فیلمی بر اساس این کتاب در سال 1966 ساخته شده است.
نکوداشت های کتاب آئورا

داستانی هولناک درباره ی زیبایی.

Newsweek

مبتکرانه.

Criticas

خارق العاده.

Barnes & Noble
قسمت هایی از کتاب آئورا

«تو»، واژه ای که از آن من است، آنگاه که شبح وار در همه ی ابعاد زمان و مکان، حتی فراتر از مرگ، حرکت می کند.

دست نوشته ها را به کناری می گذاری و به طبقه ی پایین می روی. در این فکری که آئورا صبح ها فقط در یکجا می تواند باشد ( جایی که پیرزن آزمند برایش تعیین کرده است...) آئورا جامه ی سبز پوشیده، لباس خانه ای از تافته ی سبز که چون نزدیک می شود، ران های مهتاب گونش از آن بیرون می افتد. یک زن، چندان که نزدیکتر می شود با خود تکرار می کنی، یک زن، نه دختر دیروزی: دختر دیروزی ( بر انگشتان آئورا، بر کمرگاهش دست می سایی ) بیست سالی بیش نداشت؛ زن امروزی ( گیسوی پریشان و گونه ی پریده رنگش را نوازش می کنی ) چهل ساله می نماید. از دیروز تا امروز چیزی در چشمان سبزش سخت شده است، سرخی لبانش به بالاتر از حد معمول کشیده شده، چنان که گویی می خواسته است شکلکی شادمانه به لبانش بدهد، لبخندی زورکی، چنان که گویی لبخندش همچون آن گیاه درون حیاط، طعمی آمیزه شهد و شرنگ دارد. وقت آن نداری که به چیزی دیگر فکر کنی.

چون بیدار می شوی، دست دراز می کنی تا شانه ی آئورا را لمس کنی، اما دستت تنها به بالشی می ساید که هنوز گرم است و ملافه ای سپید که می پوشاندت.

مقالات مرتبط با کتاب آئورا
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
ادامه مقاله
اعتیاد ما به ادبیات داستانی: چرا انسان به داستان ها نیاز دارد؟
اعتیاد ما به ادبیات داستانی: چرا انسان به داستان ها نیاز دارد؟

به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند

نویسنده‌های معروف جا مانده از نوبل ادبیات
نویسنده‌های معروف جا مانده از نوبل ادبیات

در دست گرفتن جایزه نوبل ادبیات برای همه نویسندگان یک آرزو و رویا است. اما این رویا برای همه محقق نشد.

سورئالیسم: دنیای دیوانگان
سورئالیسم: دنیای دیوانگان

سورئالیسم را بیشتر با هنرهای تجسمی می شناسند اما در واقع، این جنبش نه تنها در هنرهای تجسمی، بلکه در ادبیات ریشه دارد.

آثار کلاسیک، پنجره ای رو به میراث و گذشته ی بشر
آثار کلاسیک، پنجره ای رو به میراث و گذشته ی بشر

وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند

نظر کاربران در مورد "کتاب آئورا"
8 نظر تا این لحظه ثبت شده است

عالی عالی. شیفته ترجمه استاد کوثری شدم

1403/10/14 | توسطمانی سیف - کاربر سایت
0
|

کتاب چالش برانگیزی هست ، به نظر من برای درک بهتر داستان باید دو بار خونده بشه ، یعنی پس از اینکه پیوست کتاب رو خوندی باید برگردی و یه مرتبه دیگه کتاب رو بخونی ....

1402/10/26 | توسطبهروز قامتی
2
|

کتاب همه پسندی نیست و مخاطب خاص خودش رو داره مثلا اگه به ژانر و مکتب سورئالیسم علاقه داشته باشی . یا حداقل با کتاب‌های دیگه فوئنتس شروع کنین بعدا سراغ این کتاب بیان . کتاب موضوع گنگی داره و به حالت دوم شخص نوشته شده در حالیکه خیلی کوتاه ست ( فقط 50 صفحه اش داستانه ) ولی ذهن رو درگیر میکنه . کتاب یه پیوست داره به اسم ( چگونه آئورا رو نوشتم ؟ ) که شاید این رو اول بخونین درکش بهتر باشه و اولین ترجمه ای بود که از عبدالله کوثری خوندم . نمیدونم متن اینجوری بود یا ترجمه ولی برام روان نبود و بعضی جمله‌ها رو دوباره میخوندم تا متوجه بشم ( میدونم چه طرفدار‌های افراطیه داره و شاید بعدا در پاسخ به کامنتم دعوایی شکل بگیره و من رو بی سواد و کم سواد خطاب کنن دوستان . ولی خواستم نظر صادقانه ام رو بگم و دلم میخواد احترام هم رو نگه داریم )

1402/10/05 | توسطامیر
21
|

خیلی خوب بود...من که حسابی لذت بردم.داستان جالب و پیچیده ای داشت .بخش پایانی کتاب که توضیحات نویسنده درباره‌ی چطور نوشته شدن "آئورا" هست هم به انداره‌ی خود کتاب شیرین و خواندنی بود

1401/07/01 | توسطImfarza
1
|

خیلی خوب بود...من که حسابی لذت بردم.داستان جالب و پیچیده ای داشت .بخش پایانی کتاب که توضیحات نویسنده درباره‌ی چطور نوشته شدن "آئورا" هست هم به انداره‌ی خود کتاب شیرین و خواندنی بود

1401/07/01 | توسطImfarza
0
|

داستانی کوتاه، خیال‌انگیز و لذت‌بخش

1401/06/14 | توسطImfarza
3
|

دوم شخص، دوم شخص و دوم شخص

1400/11/29 | توسطف. ا.
5
|
پاسخ ها

خب! بعدش؟

1401/10/21|توسطکاربر سایت
6

یک نوشته کوتاه به سبک دوم شخص و مجیکال رئالیسم

1399/04/31 | توسطمحمد جواد آزادی مقدم
3
|