1. خانه
  2. /
  3. کتاب زنی که مردش را گم کرد

کتاب زنی که مردش را گم کرد

نویسنده: صادق هدایت
4 از 1 رأی

کتاب زنی که مردش را گم کرد

The woman who lost her man
انتشارات: روزگار
٪15
315000
267750
معرفی کتاب زنی که مردش را گم کرد
نام داستان کوتاهی از صادق هدایت، "زنی که مردش را گم کرد" است که در سال ۱۳۱۲ در مجموعهٔ "سایه‌روشن" به چاپ رسید. این داستان به موضوعات و روابط جنسی زنی مازوخیست پرداخته و در انتها به تصویر زندگی او در جامعهٔ معاصر نویسنده می‌کشد.

شخصیت اصلی کتاب "زنی که مردش را گم کرد" زنی به نام زرین کلاه است. وقتی او به دنیا آمده‌است پدرش درگذشته و این حادثه ناگوار باعث شده که او به مادرش کینه و دشمنی بورزد. مادر همواره او را لعن و نفرین می‌کند. این دختر جوان، که همیشه از مهر و محبت محروم بوده، تصنیفی از "گلببوی مازندرانی" که برایش خوانده می‌شود، کافی است تا عاشق او شود و رویای زندگی با او را در دلش بپروراند.

زرین کلاه راز این عشق مخفی را با یکی از همسایگانش که محرم اسرار او است، به اشتراک می‌گذارد و او میانجی می‌شود تا این دو نفر را به هم متصل کند. اما مادر زرین کلاه به شدت مخالفت می‌کند. ماجرا به گونه‌ای پیش می‌رود که واسطه‌ها کار را به پایان می‌برند و زرین کلاه با گلببو در عقد می‌افتد. اما ادامه این زندگی به زیبایی رویاهای دخترانه‌اش نیست و شاهزادهٔ خوشبختی که او در آغوشش است، شلاق جفاکاری را در دست دارد.
درباره صادق هدایت
درباره صادق هدایت
صادق هدایت، زاده ی 28 بهمن 1281 و درگذشته ی 19 فروردین 1330 شمسی، داستان نویس، مترجم و روشنفکر ایرانی بود.هدایت در تهران متولد شد. صادق کوچکترین پسر خانواده بود و دو برادر و دو خواهر بزرگتر و یک خواهر کوچکتر از خود داشت.او دوره ی متوسطه را در دبیرستان دارالفنون آغاز کرد ولی در سال 1295 به خاطر بیماری چشم درد، مدرسه را ترک کرد و یک سال بعد، در مدرسه ی فرانسوی سن لویی به تحصیل پرداخت. اولین آشنایی هدایت با ادبیات جهان در این مدرسه رقم خورد. او به کشیش مدرسه درس فارسی می داد و کشیش هم او را با ادبیات جهان آشنا می کرد. هدایت در همین مدرسه به علوم خفیه و متافیزیک علاقه پیدا کرد. این علاقه بعدها هم ادامه دار بود و او سال ها بعد، نوشته هایی را در این باره از خود بر جای گذاشت.هدایت در سال 1309 و بدون به پایان رساندن تحصیلات خود، به تهران بازگشت و در بانک ملی مشغول به کار شد.او در سال 1315 به هند رفت و به فراگیری زبان پهلوی پرداخت. او سپس کارنامه ی اردشیر بابکان را از پهلوی به فارسی برگرداند.هدایت در طی اقامت در بمبئی، معروف ترین اثر خود، «بوف کور» را که در پاریس نوشته بود، پس از اندکی تغییر با دست بر روی کاغذ نوشت نوشت، به صورت پلی کپی در پنجاه نسخه انتشار داد و برای دوستان خود فرستاد.او را به همراه محمدعلی جمال زاده، بزرگ علوی و صادق چوبک، یکی از پدران داستان نویسی نوین ایران می دانند. هدایت در 19 فروردین سال 1330 در پاریس خودکشی کرد و چند روز بعد در گورستان پرلاشز به خاک سپرده شد.
قسمت هایی از کتاب زنی که مردش را گم کرد

از این رو زرین کلاه نمی خواست این فکر را بخودش راه بدهد که دیگر گل ببو را نخواهد دید ، تنها گل ببو بود که می توانست نگاه بی نورش را روشن بکند ، و جان تازه ای در کالبد پژمردة او بدمد . بهر قیمتی که بود می خواست او را پیدا بکند . بر فرض هم که زن دیگر گرفته باشد یا او را نخواهد ، ولی همینقدر در نزدیکی او که بود برایش کافی بود . و اگر سر راه گل ببو گدائی هم میکرد . اقلا روزی یکبار او را میدید . اگر ا و را میزد ، از خودش میراند ، تحقیر م ی کرد باز بهتر از این بود که بخان هاش برگردد. نمیتوانست ، زور که نبود ، ساختمان او اینطور درست شده بود . بچه اش مانده علی هم یک وجودی بود که هیچ انتظارش را نداشت و علاقه ای برای او حس نمی کرد .

مقالات مرتبط با کتاب زنی که مردش را گم کرد
مسیر شکل‌گیری ادبیات مدرن ایران
مسیر شکل‌گیری ادبیات مدرن ایران
ادامه مقاله
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»

در این مطلب، نکاتی ارزشمند را درباره ی چگونگی نوشتن داستان های کوتاه خوب با هم می خوانیم

صادق هدایت: تراژدی شخصی، انزوای اجتماعی و بیگانگی جهانی
صادق هدایت: تراژدی شخصی، انزوای اجتماعی و بیگانگی جهانی

«صادق هدایت»، یکی از شناخته شده ترین نام ها در «ادبیات ایران»، مجموعه آثاری مسحورکننده، رعب انگیز و ماندگار را از خود بر جای گذاشت.

فرانتس کافکا: درخشش ابدی یک ذهن شکنجه شده
فرانتس کافکا: درخشش ابدی یک ذهن شکنجه شده

مطالعه ی آثار عجیب و کابوس وار کافکا به ما یادآوری می کند که پشت نقاب زندگی روزمره ی هر فرد، یک زندگی عاطفیِ منحصر به فرد و پر فراز و نشیب وجود دارد.

نظر کاربران در مورد "کتاب زنی که مردش را گم کرد"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

داستان هم به شدت ضد زنه و هم ضد چیزی به نام عشق. ولی خب هنرمندانه نوشته شده.

1401/07/05 | توسطImfarza
0
|