کتاب جوجه تیغی اثر فردیناند فون شیراخ ، یکی از برجسته ترین وکلای آلمان ، اولین مجموعه داستان های کوتاه و دلخراش است که به طرز جسورانه ای انگیزه هایی را که در ذهن جنایتکار ایجاد می شود ، آشکار می کند. این کتاب به طرزی بی رحمانه و دلهره آور ، موارد عمیقا تأثیرگذار و بی سر و صدایی که در جنایات اتفاق می افتد را موشکافی کرده و بررسی دقیق گناه و بی گناهی را ارائه می دهد.
.در "فنهار" ، یک پزشک اهل شهری کوچک خیال می کند هنگامی که تبر را به سمت سر همسرش می برد ، احساس کمتری دارد ، عملی که باعث تحریک افراد محلی می شود ، اما آنها امیدوارند پزشک تغییر کند.
عباس ، یک پناهنده فلسطینی که در یک زندگی غم انگیز قرار دارد ، عشقی واقعی به دانش آموز زیبایی به نام استفانی در "تابستان" پیدا می کند. استفانی در هتل به قتل می رسد و عباس و مردی ثروتمند مضنونان پرونده قتل هستند.
داستان شگفت انگیز "عشق" ، عصبانیت یک مرد جوان با دوست دخترش به محض برخورد با انگیزه های غیر متعارف و غیرقابل کنترل او به حقیقت می پیوندد تا شخصیت زن را بشناسد.
فون شیراخ می نویسد: "گناه" ، همیشه مسئله ای را مطرح می کند. " در این مجموعه بسیار زیبا و گویا ، گناه هرگز به اندازه جرم روشن نیست.
کتاب خارق العاده ای درباره جرم ، با تعلیق ، بینش و دقت بسیار عالی توسط یک وکیل مدافع باتجربه نوشته شده است.
فریبنده. . یک مجموعه کاملا جذاب از 11 داستان. . فون شیراخ ما را با دنباله های غیرقابل پیش بینی از رویدادهایی راهنمایی می کند که می توانند افراد را در موقعیت های غیرقابل تحمل قراردهند ، و آنها را به سمت اعمال ناعادلانه سوق می دهند. . . او استعداد خیره کننده دارد.
البته او از کار عباس خبر نداشت. صبح ها عباس نامه های عاشقانه روی یخچال می گذاشت. به دوستانش می گفت می تواند جریان آبی را که استفانی می نوشید، در گلویش ببیند. او همه چیزش شد؛ چیز دیگری نداشت. دلش برای مادرش، برادرها و خواهرهایش و ستاره های آسمان بیروت تنگ شده بود. به پدرش و به سیلی ای که از او خورده بود، فکر می کرد؛ فقط به خاطر دزدیدن یک سیب از روی پیشخان مغازه ای. آن زمان هفت سال داشت. پدرش گفته بود: « در خانواده ما خطاکار وجود ندارد.» با او سراغ فروشنده سبزی و میوه رفته بودند و پول سیب را داده بودند. عباس می توانست یک تعمیرکار یا نقاش یا نجار شود یا کاری دیگر بکند اما قاچاقچی شد. و هنوز این پایان کار نبود.
در این مطلب، نکاتی ارزشمند را درباره ی چگونگی نوشتن داستان های کوتاه خوب با هم می خوانیم
داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»
ضرباهنگ سریع، طرح داستانیِ یک وجهی، و وجود ایجاز از ویژگی های «داستان های کوتاه» هستند
داستانهای ابتدای کتاب خیلی جذاب بود اما هرچی پیش رفت از جذالبت داستانها کم شد