بارگاس یوسا، نویسنده ای پلندپرواز و تأثیرگذار است.
تصویری کامل و درست از خط مشی قدرت در جامعه ای فاسد.
بسیار هیجان انگیز.
به یک جور چیزها اهمیت می دادیم، از یک جور چیزها بدمان می آمد، سر هیچ مسأله ای هم توافق نداشتیم. این هم برای خودش خیلی خوب بود.
بهترین چیز برای آدم همین است، آمبرسیو، اعتقاد داشتن به حرفی که می زند و دوست داشتن کاری که می کند.
توی زندگی اش بیشتر از هر چیز نگران همین بود، این که بفهمد چرا دیگر دوستش نداشتی.
بیش از هر ژانر و سبک دیگر، این «رئالیسم جادویی» بود که دوران شکوفایی «ادبیات آمریکای لاتین» را در قرن بیستم تعریف کرد
این رمان نیز مانند سایر آثار «بارگاس یوسا»، روایتی جذاب و خوش ساخت دارد
می توان گفت که هدف اصلی این ژانر، «زندگی بخشیدن به تاریخ» از طریق ساختن داستان هایی درباره ی گذشته یا یک دوره ی تاریخی خاص است.
نویسندگی برای بارگاس یوسا همیشه سلاحی در برابر ناامیدی و استبداد بوده است و آثار او همواره تلاشی برای مقابله با امواج جریانات سیاسی و فکری آسیب زا بوده اند.
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند
یکی از بهترین کتابهای یوسا قطعا این کتابه، بینهایت جذاب و عالی با ترجمه بسیار بسیار خوب
یکی از بهترین کتابایی که خوندم از این نویسنده ... کتاب سالهای سگی. عالی بود...
همین سال پیش 140 پیدا میشد الان شده 600 😐😶
من قبلا سور بز رو از یوسا خونده بودم و خب طبیعتا این کتاب رو با اون مقایسه میکردم.گفتگو در کتدرال نه وجه سیاسیش خیلی خوب دراومده بود ،نه رابطهی آدمهاش تو رو به درونش میبره.فقط یه داستانی بود که گفته شد.تصورم این بود که قراره شاهکاری رو بخونم که متاسفامه دوستش نداشتم.
جون من راست میگی؟ شنیدم در نقد ادبی گوی سبقت را از بلینسکی فقید ربوده ای.
هدف کتاب و شاید بتوان گفت هدف نویسنده از نوشتن کتاب در همان جملات ابتدایی مشخص است. شخصیت اصلی کتاب، سانتیاگو زاوالا، که یک روزنامهنگار است و در روزنامه «لا کرونیکا» فعالیت دارد با بیمیلی و بدون هیچگونه عشقی روزگار میگذراند. او درباره هاری سگهای شهر مینویسد که به اعتقاد خودش «دردسرش به اندازۀ نوشتن دربارۀ کوبا و ویتنام نیست.»
هر وقت اسم عبداله کوثری را بر جلد کتابی دیدید بی معطلی کتاب را بخرید
جالبه بدونید سال 1976 جناب ماریوس یوسا یک ضربهی مشت تقدیم چک و چونهی گارسیا مارکز کرد! سر یه خانوم اختلاف داشتن با هم! تا قبل از اون ماجرا با هم رفیق بودن. راستی این کتاب هم حرف نداره :)
کاتدرال در زبان لاتین یعنی کلیسای جامع
وحشتناک خوب بودش تو این رمان در هر قسمت از مکالمهی میان سانتیاگو و رانندهی پدرش، به سبب یگانگی موضوع، چارچوب مکالمات دیگر میان دیگر شخصیتها را پایهگذاری میکند. و خودت باید تو ذهنت آماده نگهداری شخصیتها رو که ممکنه نر لحظه از گفتگو دو شخصیت اصلی وارد ماجرا بشن .
دوستان این کتابو ازدست ندین یوسا قیامت کرده ترجمه استاد کوثرییم محشره محشر
از زمان دایناسورها زدین بزودی موجود میشه
ای بابا چندماهه چک میکنم ولی موجود نمیشه
رمان مدرن وبسیار پیچیده والبته جذابی است، ترجمه بسیار عالی آقای کوثری رمان را برای خواننده ایرانی بسیار جذاب کرده است ، بنظرمن این کتاب در همان چهار سطر اول مانند یک زلزله ۸ ریشتری خواننده را میخکوب میکند این چند سطر اولیه که با جمله ... پرو خود را کی به گا.... داده بود؟.... تصویری جهانی از جوامع دیکتاتور زده بدست میدهد
لطفا موجود کنین.
لطفا موجود کنید
در یک کلام شاهکار،به نظر جذابترین کتاب یوسا همین گفتگو در کاتدرال بود اوایل کتاب ی مقدار گیج شده بودم اما بعد از ۲۰۰ صفحه قشنگ فهمیدم داستان چیه،اگه طرفدار یوسا و ادبیات لاتین هستید حتما این کتاب بخونید.
لطفا اصلاح کنید،قطع کتاب رقعی است نه وزیری .