روزنامه ای در بندر خریدم و به مقاله ای درباره ی پیرزنی برخوردم که گربه ها او را خورده بودند. زنی بود هفتادساله و تک و تنها در حومه ی آتن با یک جور زندگی آرام، فقط او و سه گربه در یک آپارتمان تک خوابه. روزی ناگهان دمر روی کاناپه ای کله پا شد به احتمال قوی از سکته ی قلبی. هیچ کس نفهمید بعد از افتادن چقدر طول کشید تا بمیرد. پیرزن نه قوم و خویشی داشت، نه دوستی که مرتب از او دیدار کند و یک هفته طول کشید تا جسدش کشف شود. درها و پنجره ها همه بسته بود و گربه ها به دام افتاده بودند. توی آپارتمان غذا نبود. گیریم که تو یخچال خوراکی بود، اما گربه ها که نمی توانستند در یخچال را وا کنند. گربه ها که از گرسنگی داشتند تلف می شدند، رفتند سروقت خوردن جسد صاحبشان. این مقاله را برای ایزومی، که کنارم نشسته بود، خواندم. روزهای آفتابی می رفتیم بندر، نسخه ای روزنامه ی انگلیسی زبان آتن را می خریدیم، در قهوه خانه ی کنار اداره ی مالیات بر درآمد قهوه سفارش می دادیم و من هر چیزی را که جالب می دیدم، به ژاپنی خلاصه می کردم. این حد و حدود برنامه ی روزمره ی ما در جزیره بود. اگر چیزی در مقاله ی خاصی نظرمان را می گرفت، مدتی با هم تبادل نظر می کردیم. انگلیسی ایزومی خیلی عالی بود و خودش راحت می توانست مقاله ها را بخواند؛ اما حتی یک بار هم ندیدم که روزنامه ای را دست بگیرد.
در این مطلب می خواهیم با برخی از بزرگترین نویسندگان ژاپنی بیشتر آشنا شویم
در این مطلب، نکاتی ارزشمند را درباره ی چگونگی نوشتن داستان های کوتاه خوب با هم می خوانیم
ادبیات این سرزمین بسیار وسیع، نمایانگر وجوه مختلفی از زندگی مردم ژاپن، ابزاری برای قدردانی از سنت ها و همدلی آن ها با طبیعت است
در دست گرفتن جایزه نوبل ادبیات برای همه نویسندگان یک آرزو و رویا است. اما این رویا برای همه محقق نشد.
هاروکی موراکامی چهارده رمان و چندین داستان کوتاه دارد و بدون تردید می توان او را یکی از مشهورترین نویسنده های معاصر جهان در نظر گرفت.
موراکامی تا به حال بیش از 30 کتاب نوشته، چندین و چند جایزه ی معتبر را از آن خود کرده و آثارش به 50 زبان مختلف ترجمه شده است. او را همچنین می توان محبوب ترین نویسنده ی حال حاضر دنیا برشمرد
ترجمه آقای غبرایی شامل ۶ داستان کوتاه میباشد به نامهای : پروانه شب تاب(قسمت هایی از چوب نروژی)، تونی تاکیتانی، خرچنگ ها، گربههای آدمخوار(قسمت هایی از اسپوتنیک دلبند من)، اتفاق اتفاق اتفاق، و نفر هفتم
واقعاً تاسفباره که کتابهای موراکامی در ایران ترجمه و چاپ میشوند و کتابهای من که در همین سبک و سیاق هستند، به مرحله چاپ هم نمیرسند و از گرفتن پروانه محروم میشوند 😡 این عین بیانصافی و بیاهمیتی به نویسندگان داخلی است 😠
چقدر این نویسنده فوق العاده است و چقدر در ایران کم شناخته شده است متاسفانه
موافقم 👌🏻🥲