کتاب مسافر دریا

Mosafer-e Darya
کد کتاب : 42082
شابک : 978-6006893327
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 340
سال انتشار شمسی : 1398
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---
دسته بندی های کتاب مسافر دریا
قسمت هایی از کتاب مسافر دریا (لذت متن)
با شنیدن سوالای کنایه‌آمیز سام حسابی لجم دراومد و به قدری از عصبانیت سرخ شده بودم که حرارت صورتم رو به خوبی حس می‌کردم. دلم می‌خواست یه سیلی می‌خوابوندم تو گوش این پسر گستاخ و پررو ولی حیف که شخصیت و تربیتم اجازه نمی‌داد وگرنه باهاش دست به یقه هم می‌شدم. همان‌طور ایستادم و در حالی‌که از ناراحتی دندان‌هایم را به هم فشار می‌دادم، چپ چپ نگاهش کردم. او هم لبخندی زد و برای این‌که بیشتر حرصم را درآورد نیم تعظیمی کرد و سپس با برادرش سامیا که قدش کمی از او بلندتر بود داخل عمارت شدند. بالاخره جشن تولد نلی به پایان رسید و من با حالی گرفته و دمق به اتاقم رفتم و خواستم بخوابم که این‌بار توسط نلی احضار شدم. با چشمانی امیدوار نگاهی به آسمان ابری انداخت و لبخندی حاکی از رضایت بر لبانش نقش بست، به نظرش این بهترین جمله ای بود که می توانست برای پایان تزش بنویسد و نظر استادان دانشکده پزشکی را جلب کند. در همین افکار بود که با شنیدن چند ضربه به در، به خود آمد. ...