کتاب نا کجا

Neverwhere
  • 15 % تخفیف
    335,000 | 284,750 تومان
  • موجود
  • انتشارات: پریان پریان
    نویسنده:
کد کتاب : 42386
مترجم :
شابک : 978-6007058619
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 418
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1996
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

نامزد جایزه Mythopoeic Fantasy سال 1998

برنده جایزه جولیا ورلانگر سال 1999

معرفی کتاب نا کجا اثر نیل گیمن

«کتاب نا کجا» رمانی است که توسط نویسنده انگلیسی نیل گیمن نوشته شده است، نوشته گیمن و توسط لنی هنری طراحی شده است. یک سریال نیز به همین نام ساخته شده است. در این کتاب طرح داستان و شخصیت‌ها دقیقا مشابه سریال هستند، با این تفاوت که فرم رمان به گیمن اجازه می‌دهد تا عناصر خاصی از داستان را بسط داده و به تفصیل بپردازد و تغییرات ایجاد شده در نسخه تلویزیونی را از نقشه‌های اصلی خود بازگرداند.

این رمان موفقیت زیادی داشت، در حالی که ریشه های تلویزیونی آن به اندازه رمان در معرض دید بین المللی قرار نگرفت. علاوه بر ترجمه به زبان‌های مختلف، به‌عنوان نسخه «متن برگزیده نویسنده» (ترکیبی از نسخه بین‌المللی و اصلی انگلیسی، با صحنه‌های اضافی که توسط گیمن مجددا درج شده است) در کنار American Gods در سال 2006 مجددا منتشر شد.
"صبح روز بعد از اینکه ریچارد دختری به نام در را از خیابان ها نجات می دهد، به شدت بهبود می یابد و او را می فرستد تا مارکی د کاراباس را پیدا کند، مردی که می تواند به دور کمک کند تا از دو قاتل بدنام (و به ظاهر غیرانسانی) به نام مسرز فرار کند. کروپ و وندمار. این نام این دو قاتل است. ریچارد مارکیز را به آپارتمانش برمی گرداند تا در را ملاقات کند، اما هر دوی آنها فورا ناپدید می شوند. کمی بعد، ریچارد شروع به درک عواقب اعمال خود می کند. به نظر می رسد که او نامرئی شده است. او شغل خود را از دست می دهد، جایی که به نظر می رسد هیچ کس او را نمی شناسد، و آپارتمانش به افراد دیگر اجاره داده می شود. نامزدش هم دیگر او را نمی شناسد...."

کتاب نا کجا

نیل گیمن
نیل ریچارد مک کینون گیمن، زاده ی ۱۰ نوامبر ۱۹۶۰، نویسنده ی داستان کوتاه، فیلم نامه نویس، رمان نویس، خالق کتاب کامیک، تئاتر صوتی و فیلم هایی به سبک علمی-تخیلی و خیال پردازی است. او در حال حاضر با موسیقی دان آمریکایی آماندا پالمر ازدواج کرده و در این کشور ساکن است.وی موفق به کسب جوایز متعددی شامل جایزه های هوگو، نبیولا و برام استوکر، و همچنین نشان نیوبری شده است.از آثار قابل توجه او می توان به مجموعه کتاب های کامیک سندمن، و رمان های گرد ستاره، خدایان آمریکایی، کورالاین و کتاب گورستان اشاره کرد....
قسمت هایی از کتاب نا کجا (لذت متن)
آقای کروپ گفت: «بعید می دونم. راستش رو بگم مطلقا بعید می دونم.» آقای کروپ دستش را به میان موهای لختش دواند و ادامه داد: «نه دوست گرامی من! منظورم به صورت استعاریه_ بیشتر شبیه اون پرنده هایی که با خودشون به اعماق معادن می بردن.» آقای وندمار سر تکان داد. دو زاری اش داشت بالاخره می افتاد: بله، قناری! آقای راس شباهت دیگری به قناری ها نداشت. عظیم الجثه بود، تقریبا هم هیکل آقای وندمار، و بی نهایت شلخته و کاملا بی مو. خیلی هم کم حرف بود. هر چند، با هر جان کندنی که بود به هر دویشان رسانده بود که از کشتن خوشش می آید و در این کار مهارت دارد و آقای کروپ و آقای وندمار هم خوششان آمد. همان طور که چنگیز خان ممکن بود از لاف و گزاف مغول جوانی که اولین روستایش را غارت کرده یا اولین یورتش را آتش زده خوشش بیاید. ولی در نهایت قناری بود، هیچ وقت هم از این قصه بویی نمی برد. بنابراین آقای راس با تی شرت چرک مرده و شلوار جین آبی کبره بسته اش جلو افتاد و کروپ و وندمار با لباس های سیاه رسمی و چشمگیرشان دنبالش راه افتادند.

برای تشخیص آقای کروپ و آقای وندمار از هم چهار راه ساده وجود داشت. اول این که آقای وندمار دو و نیم سر و گردن از آقای کروپ قدبلندتر است. دوم این که چشم های آقای کروپ آبی_خاکستری مات هستند، درحالی که چشمان آقای وندمار قهوه ای است. سوم این که آقای وندمار انگشتری هایی را که به انگشتان دست راستش کرده از جمجمهٔ چهار زاغ ساخته، ولی آقای کروپ آرایه ای ندارد که به چشم بیاید. چهارم این که آقای کروپ عاشق کلمات است، درحالی که آقای وندمار همیشه گرسنه است. گذشته از این ها این دو نفر هیچ شباهتی به هم نداشتند.

از توی تاریکی نقب خش وخشی بلند شد. چاقوی آقای وندمار در دستش بود. بعد دیگر در دستش نبود و ده متر آن ورتر آرام توی زمین می لرزید. به سمت چاقو رفت. دسته اش را گرفت و برش داشت. موشی خاکستری روی تیغه به سیخ کشیده شده بود. جان که از بدنش در می رفت دهانش با ناتوانی باز و بسته می شد. آقای وندمار جمجمهٔ موش را بین شست و سبابه گرفت و خرد کرد.