اولین اثر غیرداستانی غافلگیرکننده، قدرتمند و شیوای لاهیری.
بسیار جذاب. لاهیری، غیرمعمول ترین تصویر از خود را به مخاطبین عرضه می کند.
لاهیری، استاد به کارگیری زبان است.
در هر لذتی دردی وجود دارد. در هر لذت بی حد و حصری یک گوشه ی تاریک وجود دارد.
در مواجهه با هر چیزی که به نظرم دست نیافتنی می رسد، تعجب می کنم. بدون حس شگفتی در برابر چیزها، بدون شگفتی، اصلا شخص نمی تواند چیزی خلق کند.
هرچه بیشتر احساس نقص می کنم، بیشتر احساس زنده بودن به من دست می دهد.
«زاویه ی دید»، داستان ها را به آثاری جدید تبدیل می کند و نشان می دهد ما به جای نیاز داشتن به مجموعه ای جدید از رویدادها، فقط به شیوه ای جدید برای نگاه کردن به آن ها نیاز داریم.
نوشتن یک داستان، مانند ساختن یک خانه است: ممکن است تمام ابزار و ایده های مورد نیاز را در اختیار داشته باشید، اما اگر پِی و و بنیان اثر محکم نباشد، حتی زیباترین سازه ها نیز دوامی نخواهند داشت.
آثاری که شروع کننده ی مسیرهای حرفه ایِ درخشانی بودند و در برخی موارد، یک شَبه خالق خود را به شهرت رسانده اند.
خواندن زندگینامه افراد موفق و حتی افراد غیر موفق برای همه ما لازم است. اما واقعا چه فایده مهمی برای ما دارد؟
جومپا لاهیری زن خوش فکر شرقی که اصالتاً بنگالی است، حتماً قصه گویی را از مادر قصه گویش شهرزاد به ارث برده است که این چنین شیرین و پرکشش داستان می نویسد.
نیمه دوم کتاب برایم جذابتر بود، جایی که نویسنده با بسط و توضیح چرایی نوشتن این کتاب و ارتباط موضوع با زندگی اش مخاطب رو بیشتر با خودش همراه میکرد. به طور کلی قلم نویسنده و زاویه دیدش به مسائل را دوست داشتم و احتمالا دیگر آثارش را هم خواهم خواند.
به نظرم این کتاب یک تمرین نوشتن به زبان ایتالیایی برای لاهیری بوده است. برای من زیاد دلچسب نبود ولی اگر دنبال کتابی در مورد زبان آموزی هستید این کتاب، خوب است، کتابی از یک نویسنده هندی تبار ساکن آمریکا که به ایتالیایی کتاب نوشته است و مترجمی دیگر کتاب را به انگلیسی ترجمه کرده است و حالا شما ترجمه فارسی آن را خواهید خواند.